به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مندر سال 2014، کمبریج یونایتد در فینال پلی آف لیگ ملی به مصاف گیتس هد رفت. چهار دقیقه مانده به پایان، ما 2-1 پیش بودیم که ایان میلر، مدافع میانی ما، با مچ پا شکسته به زمین رفت. ما از همه زیرمجموعه هایمان استفاده کرده بودیم. داور 10 دقیقه وقت اضافه بازی کرد. ده دقیقه. حدود یک سال احساس شد. در حالی که ساعت به دقیقه 99 رسید، گیتسهد یک ضربه سر با فاصله کمی به ثمر رساند. صدام رفته بود به سختی می توانستم نفس بکشم. تسکین در سوت پایان تقریبا غیرممکن است.
هر طرفدار آن گره دردناک اعصاب را که فراتر از گودال معده است، می شناسد. طاقت فرسا و همه کاره است. هیچ چیز دیگری نمی تواند این فرار را به شما بدهد – شما در لحظه کاملاً گم شده اید – اما اگر به هر نحوی لذت بخش باشد، انجام آن بسیار دشوار است.
برای تورنمنتهای بینالمللی فوتبال مردان، درد کسلکننده من معمولاً از صبح اولین بازی انگلیس شروع میشود و تا هر روش ویرانگر خروجی که انتخاب کردهایم، باقی نمیماند. تمام آن راه رفتن به نقطه پنالتی. پیرس، باتی، ساوتگیت، ساکا. چکمه دراز Gazza. وادل در حال ضربه زدن به تیرک است. آن آرژانتینی که مانع از گل تساوی خاص لینهکر می شود.
فینال یورو 2020 مانند یک لحظه مهم احساس می شد – من از قبل تقریباً از اعصاب فلج شده بودم. همیشه به این فکر می کردم که اگر انگلیس به یک فینال بزرگ برسد چه احساسی دارم و چگونه واکنش نشان می دهم، برنده یا باختم. به طرز قابل توجهی غیر نمایشی بود. روز بعد از خواب بیدار شدم و دیگر تمام شده بودم. شاید صحنه های ومبلی از قبل آن را خدشه دار کرده بود. شاید من آنقدرها هم که فکر می کردم متعصب نیستم. شاید کار در فوتبال کمی جادو را از بین برده است. شاید به این دلیل است که من دارم بزرگتر می شوم.
این یکشنبه فرصتی دیگر برای بسیاری از هواداران انگلیس است تا اولین تجربه خود را از کسب یک جام بزرگ کسب کنند. در روزهای منتهی به آن، میتوانیم عقبپاشی آلسیا روسو و صاعقه جورجیا استنوی را تماشا کنیم، اما یک ساعت قبل از بازی با آلمان، نمیدانم که آیا همان اعصاب به راه میافتد یا خیر.
آنها چیزی نیستند که شما کنترل کنید و تا کنون در این مسابقات ظاهر نشده اند. انگلیس مرا با خود برده است. من عاشق تماشای آنها هستم – اما در 10 دقیقه مانده به بازی مقابل اسپانیا، زمانی که ما کاملاً مغلوب شده بودیم، دردی را که وقتی کرواسی قرار بود مقابل مردان در سال 2018 خسته شود احساس نکردم. قبل از نیمه نهایی سوئد من بودم کاملا آرام
من عذاب کشیدم که چرا این حس برای من متفاوت است. آیا به این دلیل است که نوعی تبعیض جنسی عمیق ریشه در ناخودآگاه من دارد؟ میراث بزرگ شدن در دهه 80 و 90 که در آن تصور زنان فوتبالی یک شوخی بود؟ پسرها یک تیراندازی سایز پنج را به دور مثلث سبز در جاده تنیسون زدند و دخترها بیرون نشستند و در مورد چیزها صحبت کردند و به Levellers یا The Cure گوش دادند. اگر یکی از آنها توپ را به ما برگرداند، یک اتفاق بود.
امیدواریم که ظریف تر از این باشد. من زمان زیادی را برای پوشش بازی بانوان صرف نمی کنم. اکثر بازیکنان برای من نسبتاً جدید هستند. سابقه ای وجود ندارد که این تیم باعث درد من شده باشد – من یک لیست پخش مونتاژهای بی بی سی ندارم که بتوانم کلمه به کلمه از چهار دهه گذشته بازگو کنم (یورو 96، تا Cast’s Walkaway، هنوز خیلی سخت است. ). و تیم سارینا ویگمن بدون اشتباه خوب هستند، بنابراین به نظر نمی رسد که آنها من را ناامید کنند.
نکته مثبت این است که پسر چهار ماههام که جلوی من روی زمین دراز کشیده است، با کلیشهای منفی از فوتبال زنان بزرگ نمیشود. برای او عادی خواهد بود. او احتمالاً به طور مداوم بازی زنان را با مردان مقایسه نخواهد کرد.
و شاید این مقایسه ها بیهوده باشد. من با کسانی که هر هفته بازی زنان را پوشش میدهند، همدردی میکنم که مجبورند مقالاتی را بخوانند – مانند این مقاله – احتمالاً فوتبال زنان را بیش از حد ساده میکنند، یا سعی میکنند بیانیهای بزرگ درباره معنای هر نتیجه بیان کنند.
اما تماشای فوتبال یک مقایسه همیشگی است. هر مسابقهای که تماشا میکنیم، با اتفاقات قبلی مرتبط میشویم، بنابراین برای ما که در بازی مردان حضور داریم، طبیعی است که همین کار را انجام دهیم. اگر کسی آن را با چکش به بیرون از میله بکوبد، من می گویم “تونی یبوآ” قبل از اینکه به سمت بالا برگشته و به بالای تور برخورد کند.
و بخشهایی از این یوروها احساس طراوت میکنند – داوران کمتر مورد آزار قرار میگیرند، چالشهای واقعاً خطرناک کمتری، فقدان آن «اقلیت کوچک» هوادارانی که زانو را هو میکنند، از حریف سوء استفاده میکنند یا شعارهای تلخی درباره تراژدی انسانی میخوانند. عجیب است اگر این مسابقات را تماشا کنید و تفاوت ها را متوجه نشدید.
من به عنوان یک بیننده معمولی، ممکن است به بازی زنان آسیب بزرگی انجام دهم. شاید ومبلی وی در روز یکشنبه یکی دیگر از کاراواجوی مدرن امروزی باشد: شعله های آتش، سنگرها، سنگرهای هجوم آورده – همه چیز. و این به معنای تحقیر هر بخش از بازی مردان نیست – این یک یا یا یک بازی نیست. هیچ کدام کامل نیستند، آنها می توانند از یکدیگر بیاموزند، و هر دو سرگرم کننده هستند، که در نهایت نکته همین است. مانند مسی و رونالدو، چرا ما نمی توانیم از هر دو لذت ببریم؟
بالاتر از همه، همانطور که یان رایت در پایان بازی سوئد بسیار قدرتمند گفت، این باید به دختران بیشتری تبدیل شود که فرصت بازی را پیدا کنند. بر اساس آخرین آمار فدراسیون فوتبال، تنها 63 درصد از مدارس فوتبال دختران را در درس های ورزش و مهارت ارائه می دهند و تنها 40 درصد مدارس به دختران فوتبال فوق برنامه منظم ارائه می دهند.
من دوستان و همکارانی دارم که این فینال برای آنها نقطه پایانی از سالها فداکاری، مبارزه و عشق به بازی زنان است. من بیش از هر چیزی به آنها امیدوارم که انگلیس بتواند این کار را انجام دهد. من خوشحالم که روی آن دسته و مهمتر از آن ماندنم. و اگر آلمانی ها ما را شکست دهند، حداقل یک مونتاژ دلخراش دیگر خواهیم داشت.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.