به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیبازیهای مشترک المنافع باید با یکی از آن هشدارها درباره نگرشهای منسوخ شده، مانند آنچه دیزنی مهربان به ابتدای فیلمهای قدیمیاش ضمیمه کرده است، مقدمه شود. آنها می توانستند آن را قبل از مراسم افتتاحیه اجرا کنند، درست قبل از اینکه سایمون لو بون را بیاورند. این بازی ها بر اساس بدرفتاری با مردم و فرهنگ ها بود.
اولین بار در سال 1930 در همیلتون برگزار شد، اما ریشه هایی فراتر از دوران ویکتوریا دارد. در جدول زمانی رسمی، این یک روحانی انگلیسی به نام جی آستلی کوپر بود که برای اولین بار ایده “جشنواره فرهنگ و ورزش پان-بریتانیک” را در مجموعه ای از نامه های عمومی منتشر کرد که در سال 1891 منتشر شد.
کوپر چند ماه قبل از برگزاری اولین بازیهای امپراتوری درگذشت، اما در بیان سهم خود به خوبی کار کرد که به عنوان مخترع آنها از بین رفت، اگرچه بسیاری از سازماندهی واقعی توسط روزنامهنگار و مدیر کانادایی، ملویل مارکس رابینسون انجام شد. . کوپر همچنین برای متقاعد کردن سیسیل رودز برای ایجاد بورسیه تحصیلی خود و مسابقات مثلثی کریکت آزمایشی که توسط انگلستان، استرالیا و آفریقای جنوبی در سال 1912 به رقابت پرداخته بود، مدعی شد.
این سه مرد همگی بخشی از یک برنامه برای پرورش «ویژگیهای مردانه» مانند «حقیقت، شجاعت، وفاداری به وظیفه، مهربانی، بیخودی و مشارکت» در Dominions بودند.
کوپر در مصاحبهای که در مارس 1929 در آبزرور منتشر شد، گفت: «شما یک درس عینی از آنچه در ذهن من است، دارید، اگر کسی به کریکت نگاه کند. هیچ تصوری از تأثیر اخلاقی و انضباطی شگفت انگیز کریکت بر روی نژادهای سیاهی که به عهده ما گذاشته شده است، نیست.» شاید برگزارکنندگان بتوانند از این نقل قول در یکی از مونتاژهای صفحه بزرگ خود نیز استفاده کنند.
در بازی های 1930 هیچ کشور آفریقایی یا آسیایی وجود نداشت. هند دعوت شد، اما ترجیح داد به مسابقات قهرمانی خاور دور در توکیو برود. آنها به مرحله دوم رسیدند، اما 16 سال دیگر طول کشید تا ورزشکاران سیاه پوست آفریقایی در آن شرکت کنند. این بازیها قرار بود در سال 1934 در ژوهانسبورگ برگزار شود، اما پس از اینکه کانادا نگرانیهایی را در مورد نحوه رفتار با ورزشکاران سیاهپوست آنها در آفریقای جنوبی که از نظر نژادی جدا شده بود، ابراز کرد، آنها را بردند و به لندن دادند. با گذشت بیش از 70 سال، بازی ها هنوز در این قاره برگزار نشده است. اگر طبق برنامه در دوربان پیش می رفت، این اولین مورد بود.
بازیها بر سر آپارتاید تا پایان آن رفت و آمد داشتند. در سالهای 1970، 1974 و 1982 تهدید به بایکوت شد و در سال 1978، زمانی که نیجریه در اعتراض به نیوزیلند و ورزش با آفریقای جنوبی، از آن دور ماند. بدتر شد پس از اینکه اسپرینگ باکس در سال 1981 به نیوزیلند سفر کرد، جامائیکا با موفقیت قانون رفتار مشترک مشترک المنافع جدیدی را پیشنهاد کرد که به این معنی بود که کشورهایی که توافقنامه گلنیگلز 1977 را برای خودداری از حمایت از تیمها و ورزشهای آفریقای جنوبی نقض کنند، از شرکت در بازیها منع میشوند. که مانع از آن نشد که اتحادیه فوتبال راگبی در سال 1984 انگلیس را به تورهای خود به آنجا بفرستد.
شورای بازی های مشترک المنافع انگلیس قرار بود نامه اعتراضی به RFU بنویسد. آنها از انجام آن خودداری کردند. سپس آنها سعی کردند قانون جدید رفتار مشترک المنافع را نیز بازنویسی کنند، اما موفق نشدند. به نوعی انگلیس هنوز هم توانست در مسابقات ادینبورگ در سال 1986 شرکت کند که 32 کشور در اعتراض آن را تحریم کردند.
اما پس از آن، هدف بازی ها در زمان تأسیس آنها تغییر کرد. همانطور که Observer در سال 1930 توضیح داد، آنها تا حد زیادی به دنبال خوب جلوه دادن ما بودند. امپراتوری بریتانیا را به خانوادهای از ملتها تشبیه کردهاند: کشور مادر و فرزندانش در سراسر جهان پراکنده شدهاند… عاقلانه است که ایده وحدت را با تزکیه دقیق حفظ کنیم، مبادا فرسایش زمان اثرگذار باشد.» به قول کاترین مور مورخ، آنها «راهی برای تأیید مجدد و تعریف مجدد» امپراتوری بودند. در طول قرن بیستم، آنها در خدمت شستن شهرت ورزش بودند، یک «بازی دوستانه» بین ملتهایی که ارتباط همیشگی آن این است که همگی توسط یک کشور مستعمره شدند.
فدراسیون بازی های مشترک المنافع چاره ای جز تلاش برای حرکت از همه اینها در چند سال گذشته، به عنوان بخشی از تلاش گسترده تر برای اختراع مجدد کشورهای مشترک المنافع نداشت. اکنون همه چیز در مورد ارزش های مشترک است: “برابری، انسانیت، سرنوشت”. این وب سایت حتی به “بی عدالتی تاریخی” امپراتوری اشاره می کند. با این که ارزشمند است، تأثیر ناگزیر کمی آبکی است، مانند گوش دادن به یکی از آن سخنرانی های سلطنتی در مورد “غم عمیق” بردگی. در بیرمنگام، معترضان قبلاً این را به عنوان “بازی های کاشت” در مطبوعات محلی توصیف کرده اند.
در دوران رسوایی ویندراش، زمانی که مردم مجسمههای تاجران برده را خراب میکنند، زمانی که باربادوس به یک جمهوری تبدیل شده است و جامائیکا به دنبال غرامت برای تجارت بردهها است، نقش بازیهای مشترک المنافع که به قولی فروخته میشود چیست. که این جشن ارزش های مشترک با ملت هایی است که زمانی از آنها بهره برداری می کردیم؟ مانند همه این رویدادهای بزرگ، قرار است به شکل گیری احساس ما از خودمان به عنوان یک ملت کمک کند. زمانی که وعدههای میراثی معمول در مورد بازسازی شهری و مشارکت ورزشی از بین رفت، بازیها چه ارزشی دارند مگر اینکه بخشی از تلاشی واقعی برای محاسبه تاریخ بیرقیب خودمان باشند؟
کوپر گفت: “ایده من این بود که آنها یک گردهمایی خانوادگی خواهند بود.” “همه ما می توانستیم ملاقات کنیم و بینش روشنی از امور مربوط به ما و درک بهتر مشکلات یکدیگر بدست آوریم.”
اگر انگلیسی هستید، بنشینید: ممکن است کمی طول بکشد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.