به گزارش دپارتمان اخبار پزشکی پایگاه خبری آبان نیوز ،
ساوتپورت، NC — ژان هلر در حال زحمت کشیدن روی زمین مرکز همایش ساحل میامی بود که یکی از همکاران آسوشیتدپرس از آن طرف کشور وارد محل کار او در پشت صحنه رویداد شد و یک پاکت نازک مانیلایی را به او داد.
ادیت لدرر به هلر 29 ساله گفت: “من یک خبرنگار تحقیقی نیستم.” “اما من فکر می کنم ممکن است چیزی در اینجا وجود داشته باشد.”
در داخل اسنادی وجود داشت که حکایتی را بازگو میکرد که حتی امروز نیز تخیل را متحیر میکند: برای چهار دهه، دولت ایالات متحده صدها مرد فقیر و سیاهپوست را از درمان سیفلیس محروم کرده بود تا محققان بتوانند آسیبهای آن را بر بدن انسان مطالعه کنند.
سرویس بهداشت عمومی ایالات متحده آن را “مطالعه تاسکگی در مورد سیفلیس درمان نشده در مرد سیاهپوست” نامید. جهان به زودی آن را صرفاً به عنوان “مطالعه تاسکگی” می شناسد – یکی از بزرگترین رسوایی های پزشکی در تاریخ ایالات متحده، جنایتی که همچنان به بی اعتمادی به دولت و مراقبت های بهداشتی در میان سیاه پوستان آمریکایی دامن می زند.
هلر از آن لحظه، 50 سال پیش، به یاد می آورد: “من فکر کردم، “نمی تواند باشد.” “وحشتناک بودن این.”
———
داستان چگونگی آشکار شدن این مطالعه چهار سال پیش از آن، در یک مهمانی در سانفرانسیسکو آغاز شد.
لدرر در سال 1968 در دفتر AP در آنجا کار می کرد که پیتر باکستون را ملاقات کرد. سه سال قبل از آن، در حالی که به دنبال کار فارغ التحصیل در تاریخ بود، باکستون در سال 1965 در دفتر خدمات بهداشت عمومی محلی مشغول به کار شد. او وظیفه ردیابی موارد بیماری های مقاربتی را در منطقه خلیج بر عهده داشت.
در سال 1966، باکستون شنیده بود که همکارانش در مورد یک مطالعه سیفلیس در آلاباما صحبت می کردند. او با مرکز بیماری های واگیر که اکنون مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها است تماس گرفت و پرسید که آیا اسنادی دارند که می توانند به اشتراک بگذارند. او در داستانی که در سال 2017 منتشر شد به مجله American Scholar گفت که او یک پاکت مانیل حاوی 10 گزارش دریافت کرد.
او گفت که فوراً متوجه شد که این مطالعه غیراخلاقی است، و گزارش هایی را برای مافوق خود ارسال کرد و دو بار به آنها گفت. پاسخ اساساً این بود: به کار خودت توجه کن و تاسکگی را فراموش کن.
او در نهایت آژانس را ترک کرد، اما نتوانست تاسکگی را ترک کند.
بنابراین، باکستون به دوست روزنامهنگار خود، «ادی» رو کرد، که او اخم کرد.
لدرر در مصاحبه اخیر خود گفت: “می دانستم که نمی توانم این کار را انجام دهم.” “AP، در سال 1972، قصد نداشت یک خبرنگار جوان از سانفرانسیسکو را سوار هواپیما به تاسکگی، آلاباما کند تا برود و یک داستان تحقیقی انجام دهد.”
اما او به باکستون گفت که کسی را می شناسد که بتواند.
در آن زمان، هلر تنها زن در تیم نوپای ویژه AP بود، که در این صنعت نادر است. با این حال، او از تبعیض جنسی معمولی آن دوران در امان نبود. یک داستان در سال 1968 در تیم AP World، خبرنامه کارکنان سرویس سیم، تیم را به عنوان “10 مرد و یک دختر بامزه” توصیف کرد.
شرح زیر عکس هلر 5 فوتی به نام خبرنگار “پیکسی مانند” “دوست داشتنی و شایسته”.
لدرر هلر را از روزهایی که با هم بودند در مقر AP در نیویورک میشناخت، سپس در راکفلر پلازا 50، جایی که هلر روی میز رادیو شروع به کار کرد.
لدرر می گوید: «می دانستم که او یک خبرنگار فوق العاده است.
لدرر در طی سفری که برای دیدار با والدینش در فلوریدا داشت، مسیر کوتاهی به ساحل میامی انجام داد، جایی که هلر بخشی از تیمی بود که این کنوانسیون را پوشش می داد – که سناتورهای جورج مک گاورن از داکوتای جنوبی و توماس ایگلتون از میسوری به عنوان دموکرات ظاهر شدند. نامزدهای ریاست جمهوری و معاونان ریاست جمهوری
هلر در طی مصاحبه اخیر در خانه خود در کارولینای شمالی به یاد آورد که اسناد فاش شده PHS را در کیف خود گذاشته است. او میگوید که تا زمان پرواز به واشنگتن نتوانسته مطالب را بخواند.
در کنار او ری استفنز، رئیس تیم تحقیق نشسته بود. مدارک را به او نشان داد. استفنز متوجه شد که دولت وجود این مطالعه را انکار نمی کند، فقط از صحبت در مورد آن خودداری می کند.
هلر به یاد می آورد که استفنز گفته بود: “وقتی به واشنگتن برمی گردیم، از شما می خواهم هر کاری را که انجام می دهید کنار بگذارید و روی آن تمرکز کنید.”
دولت سنگ تمام گذاشت و حاضر نشد در مورد مطالعه صحبت کند. بنابراین، هلر شروع به دور زدن در جاهای دیگر کرد، از کالج ها، دانشگاه ها و دانشکده های پزشکی شروع کرد.
او حتی به متخصص زنان و زایمان مادرش مراجعه کرد، یک «در خط، در میانه راه، دکتر برتر».
من از او پرسیدم که آیا تا به حال در مورد این موضوع شنیده است یا خیر، و او گفت: “این اتفاق نمی افتد.” من فقط آن را باور نمی کنم.»
در نهایت، یکی از منابع او به یاد آورد که چیزی در مورد مطالعه سیفلیس در یک نشریه پزشکی کوچک دیده است. او به سمت کتابخانه عمومی دی سی رفت.
من از آنها پرسیدم که آیا آنها هر نوع سند، کتاب، مجله، هر چیز دیگری دارند … که مناسب باشد، آنچه امروز ما آن را نمایه یا جستجوی موتور جستجو می نامیم، برای “Tuskegee”، “کشاورزان”، “سلامت عمومی” هلر میگوید: سرویس، سیفلیس.
آنها یک مجله پزشکی مبهم پیدا کردند – هلر نمی تواند عنوان آن را به خاطر بیاورد – که “پیشرفت” این مطالعه را شرح می داد.
او میگوید: «هر دو سال یکبار، چیزی در مورد آن مینوشتند. “بیشتر در مورد یافته ها بود – هیچ یک از اخلاقیات هرگز زیر سوال نرفت.”
به طور معمول، خبرنگاران این لحظات “اوریکا” را جشن می گیرند. اما هلر چنین هیجانی را احساس نمی کرد.
او در حالی که صدایش میافتد، میگوید: «میدانستم که مردم مردهاند، و میخواستم به دنیا بگویم که آنها چه کسانی هستند و چه چیزی دارند. “و یافتن هر لذتی در آن … ناخوشایند بود.”
هلر با ژورنال مسلح به PHS بازگشت. غار کردند.
او می گوید لید داستان – اولین پاراگراف یا جمله یک مقاله خبری – به سرعت به سراغش آمد.
«مارو اروسمیت، رئیس دفتر، از کنار میز من گذشت و من گفتم: «هی، مرو. آیا این را منتشر خواهید کرد؟» او به یاد می آورد. و او آن را خواند و به من نگاه کرد و گفت: آیا می توانی آن را ثابت کنی؟ من گفتم بله.’ او گفت: “تو فهمیدی.”
یک نویسنده پزشکی AP به مصاحبه با پزشکان برای داستان کمک کرد. تنها در عرض چند هفته، تیم احساس کرد که به اندازه کافی برای انتشار دارند.
Arrowsmith پیشنهاد کرد که اگر قول داده بود که آن را در صفحه اول پخش کند، داستان را ابتدا به واشنگتن استار منقرض شده پیشنهاد دهند.
هلر میگوید: «استار یک روزنامه بسیار محترم PM (بعدازظهر) بود، و اگر آنها آن را جدی میگرفتند، ممکن بود دیگران نیز دنبال کنند.
————
داستان در 25 جولای 1972، یک روز سه شنبه پخش شد. داستان دلخراشی بود
از سال 1932، خدمات بهداشت عمومی – با همکاری مؤسسه مشهور Tuskegee – شروع به استخدام مردان سیاه پوست در شهرستان Macon، آلاباما کرد. محققان به آنها گفتند که باید برای «خون بد» درمان شوند، اصطلاحی که برای توصیف چندین بیماری از جمله کم خونی، خستگی و سیفلیس استفاده میشود. درمان در آن زمان عمدتاً شامل دوزهای آرسنیک و جیوه بود.
در ازای مشارکت، این افراد معاینات پزشکی رایگان، وعده های غذایی رایگان و بیمه دفن را دریافت می کردند – مشروط بر اینکه دولت اجازه انجام کالبد شکافی را داشته باشد.
در نهایت بیش از 600 مرد ثبت نام کردند. چیزی که به آنها گفته نشد این بود که حدود یک سوم آنها اصلاً درمان نخواهند شد – حتی پس از اینکه پنی سیلین در دهه 1940 در دسترس قرار گرفت.
تا زمانی که داستان هلر منتشر شد، حداقل هفت نفر از مردان مورد مطالعه در نتیجه مستقیم این بیماری و 154 نفر دیگر به دلیل بیماری قلبی مرده بودند.
«به همان اندازه که در سال 1932، زمانی که مطالعه شروع شد، برای سیاهپوستان آمریکایی بیعدالتی وجود داشت، نمیتوانستم باور کنم که یک سازمان دولت فدرال، همانقدر که در ابتدا اشتباه بود، اجازه دهد این کار برای 40 سال ادامه یابد.» هلر می گوید. “این فقط من را عصبانی کرد.”
تقریباً چهار ماه پس از انتشار داستان، مطالعه متوقف شد.
دولت برنامه مزایای سلامت Tuskegee را برای شروع درمان مردان ایجاد کرد و در نهایت آن را به زنان، بیوه ها و فرزندان شرکت کنندگان گسترش داد. یک دعوای دسته جمعی که در سال 1973 مطرح شد منجر به تسویه حساب 10 میلیون دلاری شد.
آخرین شرکتکننده در سال 2004 درگذشت، اما این مطالعه هنوز سایهای طولانی بر کشور میاندازد. بسیاری از آمریکایی های آفریقایی تبار از توسکگی در امتناع از درمان پزشکی یا شرکت در آزمایشات بالینی یاد کردند. حتی اخیراً به عنوان دلیلی برای عدم دریافت واکسن COVID-19 ذکر شده است.
در 79 سالگی، هلر هنوز تحت تأثیر داستان خود و تأثیرات آن بر مردان و زنان روستایی آلاباما و کل کشور است.
برای این داستان، هلر برنده برخی از بالاترین افتخارات روزنامه نگاری – جوایز یادبود رابرت اف کندی، جورج پولک و ریموند کلاپر شد. (کارل برنشتاین و باب وودوارد از واشنگتن پست که در مورد رسوایی واترگیت می نویسند، در جایگاه دوم جایزه کلاپر قرار گرفتند.)
آویزان در دفتر او یک کپی از خط اصلی صفحه اول او در نیویورک تایمز است که برای یک کارمند AP بسیار نادر است. اما هیاهوی اطراف تاسکگی نقش مهمی در تصمیم هلر برای ترک AP در سال 1974 ایفا کرد.
او میگوید: «بعد از همه اینها بر… تاسکگی، و بعد از آن، احساس کردم که باید ادامه دهم. او به یک کار حرفه ای سه دهه ای ادامه داد که او را از تپه های وایومینگ به سواحل فلوریدا جنوبی می برد.
این روزها، هلر وقت خود را صرف داستان نویسی می کند. او پنج کتاب در یک مجموعه اسرارآمیز با حضور دیوس مورا، یک خبرنگار زن سخترانه که قد 6 فوتی دارد، دارد.
علیرغم ناراحتی اش از وضعیت کسب و کار خبری، او هرگز به بازگشت به روزنامه نگاری فکر نکرده است.
شما نمی توانید دوباره به خانه بروید. من کاملاً به این اعتقاد دارم.» او می گوید. و من نمیخواهم علیه خودم یا بر خلاف انتظارات رقابت کنم.»
وقتی از لدرر پرسیده شد که آیا از دست کشیدن از آنچه مسلماً یکی از برجستهترین دستاوردهای روزنامهنگاری آمریکایی است پشیمان است؟ اما او می دانست که داستان بزرگتر از او یا هلر یا هر خبرنگار دیگری است.
لدرر که اولین زنی بود که به طور تمام وقت برای پوشش خبری جنگ ویتنام برای AP منصوب شد و همچنان خبرنگار ارشد سازمان ملل است، میگوید: «چیزی که بیشتر به آن اهمیت میداد این بود که به نظر میرسید این یک بیعدالتی وحشتناک و مرگبار در حق مردان بیگناه سیاهپوست است.
و برای من، نکته مهم این بود که آن را تأیید کنم و ببینم که برای عموم مردم آمریکا منتشر شده است – و کاری برای جلوگیری از تکرار چنین آزمایشهایی انجام شده است.»
هلر موافق است.
او می گوید: «به هر حال داستان درباره من نیست. “این در مورد آنها است.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت خبری آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.