به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آگور آن را «از بسیاری جهات جدیترین جنایت دوران پس از جنگ جهانی دوم، که عواقب آن تقریباً غیرقابل تصور است» توصیف کرد. آیا می توانید حدس بزنید که منظور معاون سابق رئیس جمهور کدام یک بوده است؟ نسل کشی در یوگسلاوی سابق؟ نسل کشی در رواندا؟ حمله به برج های دوقلو؟ «جنگ با تروریسم» که به جای نابودی، تروریسم را تولید کرد؟ مسابقه تسلیحات هسته ای؟ حمله به اوکراین؟ جنایات استالین، مائو یا پل پوت؟ یا موارد دیگری که من فضایی برای استناد ندارم؟
گور در واقع به یک لحظه بسیار خاص اشاره می کند که در 25 ژوئیه 1997 رخ داد. در آن روز، سنای ایالات متحده با 95-0 رای به قطعنامه برد-هیگل داد و حکم داد که ایالات متحده نباید یک معاهده آب و هوایی را امضا کند که به عنوان شناخته می شود. پروتکل کیوتو – علیرغم تمایل دولت کلینتون برای اینکه ایالات متحده در مبارزه برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای رهبر جهانی باشد. این بدان معنا بود که کلینتون تنها زمانی مجاز به اقدام خواهد بود که کشورهای در حال توسعه – به ویژه هند و چین – به همان سخت گیری ها ملزم باشند.
نگرانی که توسط کارشناسان ادعا شده (که بسیاری از آنها توسط شرکت های نفتی ایالات متحده اطلاع رسانی شده و بودجه آنها را تامین می کردند) مطرح شد، این بود که کیوتو برای ایالات متحده یک فاجعه خواهد بود. اعمال کنترل های سختگیرانه انتشار گازهای گلخانه ای بر ایالات متحده – در حالی که کشورهای صنعتی مانند هند و چین محدودیت مشابهی نداشتند – بیش از 5000 شغل برای ایالات متحده هزینه خواهد داشت، بیش از 50 سنت برای مخزن گاز می گذاشت و قبوض برق را بین 25٪ تا 50٪ افزایش می داد. و اقتصاد در حال مبارزه ایالات متحده را در یک نقطه ضعف رقابتی در بازارهای بین المللی قرار دهد. یا اینطور ادعا شده بود.
اولین قسمت عالی و تکان دهنده جین مک مولن از یک مجموعه سه قسمتی، Big Oil V The World (BBC Two) دلیل دیگری را برای تصمیم سناتورها رابرت برد و چاک هیگل نشان می دهد. برای سالهای متمادی، لابی بزرگ نفت بر این باور علمی فزاینده که بشریت به سوی یک فاجعه اقلیمی پیش میرود و دلیل اصلی آن افزایش انتشار گازهای گلخانهای است، تحقیر میکرد.
چیزی که من نمیدانستم و این مستند به طور مفید توضیح میدهد این است که بزرگترین شرکت نفتی ایالات متحده، اکسون، آزمایشگاههایی پر از محققانی داشت که گزارشهای دقیقی را ارائه کرده بودند که واقعیت بحران آب و هوا را نشان میداد. با این حال، آن تحقیق سرکوب شد.
طنز تلخی که توسط یکی از دانشمندان سابق آب و هوای این شرکت، اد گاروی، مطرح شد، این بود که اکسون می توانست بخشی از راه حل باشد تا مشکل. گاروی از سال 1978 تا 1983 بر روی برنامه تحقیقاتی دی اکسید کربن اکسون کار کرد، زمانی که بسته شد زیرا کاهش قیمت بنزین باعث شده بود آن را یک کالای تجملی خرج کرد.
گاروی همچنین یادآور می شود که دانشمندانی در اکسون وجود داشتند که جایگزین هایی برای سوخت های فسیلی مانند انرژی خورشیدی و باتری های لیتیومی توسعه می دادند. اما کارشان در قفسه گذاشته شد. به گفته گاروی، آینده این سیاره کمتر از سود کوتاه مدت اکسون مهم تلقی می شد.
اگرچه دولت کلینتون که گور در آن خدمت می کرد، از همان ابتدا متعهد بود که انتشار گازهای گلخانه ای را تا سال 2000 به میزان سال 1990 کاهش دهد، و رهبران کشورهای صنعتی مانند نخست وزیر بریتانیا، جان میجر، خواهان کاهش حتی عمیق تر شدند، قطعنامه سنا عملاً امیدهای رئیس جمهور و معاون او را به رهبری ایالات متحده در جهان از بین برد. در عوض، ایالات متحده با انفعال خود به تسریع فاجعه آب و هوایی که اکنون در آن زندگی می کنیم کمک کرد.
برای تثبیت این نکته لفاظی، برنامه بارها و بارها از سر صحبت کردن به صحنه های جهنمی تر از آنچه دانته یا میلتون تصور می کرد، تبدیل می شود. سیل در چین، یک منظره آتشین جهنمی در کالیفرنیا، طوفان هایی که لوئیزیانا را درنوردیده اند و در یک عکس به پمپ بنزین اکسون ضربه زده اند.
پس از دیدن چنین تصاویری، تعجب می کنم که هیگل، که از آن قطعنامه 1997 سنا حمایت کرد و سپس وزیر دفاع شد، چگونه شب ها می خوابد. او یکی از انکارکنندگان بحران آب و هوایی بود که این مستند به سراغشان میآید تا توبهشان را بشنود. خارج از صفحه، مصاحبهگر عالی از هیگل میپرسد که آیا فکر میکند گمراه شده است، با توجه به اینکه اکسون، که مدیرانش قبل از رایگیری سنا با او لابی میکردند، تلاشی هماهنگ در طول دهه 1990 انجام میداد تا واقعیت اضطراری آب و هوا و نقش را زیر سوال ببرد. فعالیت انسان در افزایش دمای جهانی – حتی اگر دانشمندان خودشان به آنها می گفتند که این علم درست است.
هیگل میگوید: «اکنون درباره برخی از این شرکتهای بزرگ نفتی میدانیم… آنها دروغ گفتند. “بله من گمراه شدم. دیگران گمراه شدند. وقتی آنها شواهدی در مؤسسات خود داشتند که با آنچه آنها علناً میگفتند مخالفت میکردند – دروغ گفتند.» اگر حقیقت به هیگل و سایر سناتورهای انکار کننده بحران آب و هوا گفته می شد، آیا وضعیت فرق می کرد؟ هیگل می گوید: «اوه کاملاً. «من فکر میکنم که قدردانی شهروندان عادی از تغییرات اقلیمی و من را تغییر میداد. این امر می توانست ایالات متحده و جهان را در مسیر متفاوتی قرار دهد. این برای این کشور و برای دنیا هزینه داشته است.»
آگوست گذشته، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد گفت که گزارش گروه کاری بین دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC) که ارتباط بین فعالیتهای انسانی و افزایش انتشار گازهای گلخانهای را تایید میکند، “یک کد قرمز برای بشریت” است. فیلم مکمولن استدلال میکند که قطعنامه سنا به وضعیت اضطراری آب و هوایی ما کمک کرد.
هیچ کس در این برنامه پیامدهای سیاسی وحشتناک این وضعیت وحشتناک را بررسی نمی کند، یعنی ویروس سرمایه داری (به شکل نفت بزرگ) دموکراسی را از طریق یک کمپین مداوم اطلاعات نادرست تضعیف می کند. چه آسان برای شرکتها ثابت شد که سیاستمدارانی مانند هیگل را زیر سوال میبرند که نه تنها اراده مردم، بلکه رفاه کره زمین را زیر و رو کنند. اگر فیلم مک مولن اخلاقی دارد، این است که دموکراسی باید آنقدر سالم باشد که در برابر لابی تجاری مقاومت کند تا دیگر گول نخوریم. در سال 2022، این یک سناریوی بعید به نظر می رسد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.