به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Eون پلرود یکی از معدود مربیانی است که هم قهرمان اروپا و هم جام جهانی شده است. او همچنین در دو فینال اروپایی دیگر مربیگری کرد و مدال برنز المپیک را کسب کرد. بد نیست. همانطور که این مرد 68 ساله از خانه خود در نروژ در مورد حرفه خود منعکس می کند، می گوید که “خوش شانس” بوده است – نه به این معنا که سخت کار نکرده است، بلکه مفتخر است که از موفقیت های زیادی برخوردار است، به خصوص. وقتی او در نظر میگیرد که وقتی فدراسیون فوتبال نروژ در اواخر دهه 1980 به او نزدیک شد، چقدر اطلاعات کمی در مورد بازی زنان داشت.
پلرود در سال 1986 در حالی که در Kongsvinger بود به دوران بازیگری خود پایان داد و بلافاصله به عنوان مدیر آنها منصوب شد. دوران مربیگری او سه سال بعد مسیر جدیدی را طی کرد. او می خندد: «واقعاً عجیب بود. از من خواسته شد تا با فدراسیون دیدار کنم. نام من کمی رشد کرده بود، اما به نوعی انتظار داشتم که شاید یکی از تیم های جوانان مردان باشد.
در جلسه به من پیشنهاد کار در تیم بانوان را دادند و این شوک بزرگی برای من بود. من در عمرم یک بازی زنانه را ندیده بودم، حتی در تلویزیون. به نظر می رسید آنها فکر می کردند که من مرد این کار هستم. من آماده بودم که ادامه دهم، بنابراین انگیزه داشتم. می خواستم چیزی رشد کنم. این چیزی است که واقعاً مرا به انجام آن برانگیخت. تنها چیزی که می خواستم این است که فقط دو سال قرارداد دارم، زیرا نمی دانستم چطور پیش می رود.
دو سال می شود هفت. این یک دوره موفقیت بی سابقه برای نروژ بود. آنها به فینال افتتاحیه جام جهانی زنان در سال 1991 رسیدند، در یورو زنان در سال 1993 قهرمان شدند و پس از آن با کسب بزرگترین جایزه در سال 1995 و همچنین کسب مدال برنز در المپیک آتلانتا در سال 1996 به پایان رسید.
او می گوید: «من عاشق تیم شدم. ما یک تیم بسیار قوی داشتیم، موفقیت های زیادی. خیلی به من خوش گذشت. مربیگری تیم فوق العاده ای بود، چنین شخصیت هایی، چنین بازیکنان متعهدی. آنها آمادگی جسمانی داشتند، به خوبی آموزش دیده بودند. کارهای زیادی برای انجام دادن وجود داشت، اما کار بسیار خوبی بود. در نهایت هفت سال فوق العاده بود.»
نروژ اولین جام جهانی غیررسمی را در سال 1988 برده بود، اما با توجه به اینکه او در بازی زنان مبتدی بود و به فیلمها، تحلیلها یا چیزهایی که یک مربی در حال حاضر داشت دسترسی نداشت، چگونه این کار را انجام داد؟ او بانگ می زند: «این سؤال خوبی است. بازیکنان نروژی در لیگ در مقابل 50 تماشاگر، در سالن های کوچک و بدون رسانه بازی کردند. ما خیلی راحت با تیم ملی پیروز شدیم. تنها زمانی که آلمان، سوئد یا دانمارک را ملاقات کردیم، با چالش مواجه شدیم.»
پلرود در سال 1990 تیمش را برای یک تورنمنت در برابر کانادا و ایالات متحده به وینیپگ برد تا چالشهایی را که در اولین جام جهانی چین در سال بعد با آن روبرو خواهد شد، درک کند. او به خاطر میآورد: «این بزرگترین چشمباز برای من بود. من خیلی خوشحال بودم که این چالش را داشتیم. ما کانادا را شکست دادیم، اما آمریکا ما را خارج از زمین بازی داد. ما هیچ شانسی نداشتیم. فکر می کنم 4-0 باختیم. این یک شوک واقعی بود، چشم باز کننده در مورد آنچه در چین باید انتظار داشت. ما به خانه پرواز کردیم و چند گفتگوی جدی در مورد چگونگی پر کردن این شکاف در یک سال داشتیم.
وقتی نروژ در اولین بازی جام جهانی در سال 1991 به مصاف میزبان رفت، پلرود نمیدانست چه انتظاری داشته باشد. غرفه های پر از مردم، اتوبوس های بزرگ، اسکورت پلیس، مردم در خیابان ها. آنقدر بزرگ بود که می توانی کمی خودت را گم کنی. شما احساس نمی کنید به بازی ها یا تیم خود متصل هستید. صدا، موسیقی، مراسم افتتاحیه، ساعتهای حضور در رختکن بعد از بازی افتتاحیه را هرگز فراموش نمیکنم.»
نروژ با نتیجه 4-0 مقابل چین میزبان شکست خورد و به دور از تیمی که تنها چند هفته بعد به فینال میرسید، نگاه میکرد. آنها باید به سرعت واکنش نشان می دادند تا مطمئن شوند که مسابقات آنها به مسیر خود باز می گردد. ما خوب شروع کردیم، یک پنالتی را از دست دادیم، اما بعد از آن توپ را در اختیار نداشتیم. چین کاملاً از ما پیشی گرفت. این اولین بازی من در جام جهانی بود. ما باید به سرعت یاد می گرفتیم که چگونه تیمی را که عادت به باخت نداشت، پرورش دهیم و اینجا 4-0 می باختیم. روزهای سختی برای من بود. در آن دوره چیزهای زیادی یاد گرفتم.»
نروژ با نتیجه 4-0 نیوزلند و 2-1 دانمارک را شکست داد و به مرحله حذفی صعود کرد. آنها در یک چهارم نهایی جذاب و دراماتیک ایتالیا را شکست دادند، قبل از اینکه همسایه خود سوئد را با پیروزی 4-1 در نیمه نهایی شکست دهند. فینال درست پیش نرفت، گلی که میشل آکرز در آخرین لحظه به ثمر رساند مسابقات را برای ایالات متحده آمریکا رقم زد، اما پلرود و تیمش از باخت 4-0 خود در برابر همان حریف یک سال قبل فاصله زیادی داشتند. او پایه های آنچه را که قرار بود پیش بیاید تنظیم کرده بود.
او می گوید: «می دانستیم که بازیکنان و حمایت فدراسیون را داریم. نکته اصلی ایجاد محیطی بود که بازیکنان بتوانند به اندازه کافی در بازی های لیگ به چالش کشیده شوند. این موضوع شماره یک بود. ما باید فوق العاده تناسب اندام و فوق العاده منظم می بودیم. ما برای دفاع خیلی کار کردیم. ما مجبور شدیم دخترها را با پسرها آموزش ببینیم تا کمی آنها را تقویت کنیم. ما سالهای خیلی خوبی را پشت سر گذاشتیم.»
“خوب” یک دست کم گرفتن است. نروژ در سال 1993 با گل دیرهنگام Birthe Hegstad در فینال مقابل ایتالیا قهرمان یورو شد، قبل از اینکه آنها در سال 1995 برای دومین جام جهانی زنان به سوئد رفتند. نروژ از همان ابتدا بر مسابقات تسلط داشت و در هر سه بازی گروهی بدون دریافت پیروز شد و 17 گل باورنکردنی به ثمر رساند. آنها نیجریه را 8-0، انگلیس را 2-0 و کانادا را 7-0 شکست دادند. پیروزی 3-1 مقابل دانمارک در مرحله یک چهارم نهایی، سخت ترین آزمون را رقم زد: یک نیمه نهایی در برابر مدافع عنوان قهرمانی ایالات متحده آمریکا، که نروژ 1-0 برنده شد.
آلمان در مسیر افتخار آنها ایستاد، اما گل های نیمه اول هگه ریسه و ماریان پترسن باعث پیروزی 2-0 نروژ شد و پلرود را قهرمان جهان کرد. او میگوید: «در آن زمان، شما در روز و بازی بعدی زندگی میکنید. “شما زیاد به آن فکر نمی کنید، اما با گذشت سال ها که برای من بزرگ و بزرگتر می شود. این یکی از مسابقاتی بود که در آن همه چیز به سمت شما حرکت می کند – هر کاری که ما انجام دادیم موفقیت آمیز بود. ما کاپیتان خود را در نیمه نهایی مقابل آمریکا از دست دادیم. معمولاً باید نگران باشیم، اما اینطور نبودیم. می دانستیم که برنده می شویم. این یک احساس بسیار نادر برای یک مربی است. من شاید دو بار در زندگی ام این را داشته ام.»
او در مورد فینال می گوید: «ما آلمان را فوق العاده بالا فشار دادیم. آنها ناامید شدند، ما کنترل کامل داشتیم. هر دو بازی در برابر آنها و ایالات متحده نمونه های افراطی از رقابت بود، اما زیبایی نبود. هیچ کدام از این بازی ها زیبا نبودند. آنها سخت، مبارزه بودند. فقط اشتباه نکنید، از شانس خود استفاده کنید. برای بی طرف ها، فوتبال جذابی نبود. اگر هگه ریسه و لیندا مدالن و دیگران امروز بازی می کردند، ستاره می شدند. استعداد، درک بازی، ذهن های درخشان فوتبال. با امکانات امروزی آنها ستاره خواهند بود.»
پلرود پس از کسب مدال برنز در المپیک آتلانتا در سال 1996، به بازی مردان بازگشت. او میگوید: «بازیهای المپیک یکی دیگر از نقاط برجسته زندگی من بود، اما ما نه آنقدر خوب بودیم، نه آنقدر تیز». پیشنهادهای زیادی برای مربیگری در تیم های مردان داشتم و تمایل داشتم دوباره این کار را انجام دهم. پس از حضور در تیم های باشگاهی لیلستروم و ایکاست اف سی، او به بازی زنان با کانادا، ترینیداد و توباگو بازگشت و در نهایت به عنوان سرمربی نروژ برای دومین بار حضور یافت. پلرود کشورش را به فینال دیگری در یورو 2013 رساند که آنها 1-0 به آلمان شکست خوردند، قبل از اینکه او در یوفا مشغول به آموزش مربیان جوان شود.
همانطور که او در مورد حرفه مدیریتی 26 ساله خود فکر می کند، می گوید که برای تمام دستاوردهایش “خوش شانس” است. من هر روز صبح از خواب بیدار می شوم و از اینکه در زمان مناسب آنجا بودم قدردانی می کنم. من خوش شانس بودم.» “من سالم هستم، با افراد شگفت انگیز آشنا شدم، دوستان شگفت انگیزی دیدم. من آن سال ها را بسیار گرامی می دارم و اکنون خوشحالم که می توانم مربیان جوان را راهنمایی کنم. من از سفر کردن، ملاقات با آنها و مدرس دوره های Uefa Pro License لذت می برم. این به من کمک می کند تا با نسل بعدی مربیان آشنا شوم و به آنها کمک کنم – بدون هیچ جاه طلبی برای گرفتن شغل آنها.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.