به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
جنیفر داون تماس را از دست داد و به او گفت که برنده جایزه مایلز فرانکلین شده است. او در یک اتاق هتل بود و در حال تماس با زوم برای کار بود، و بعداً بدون اطلاع از اخباری که در انتظار او بود زنگ زد. او به آبان نیوز استرالیا می گوید: «من کاملاً لال بودم. “من خیلی شوکه شدم.” این را خیلی میفهمیم، صندلی با خشکی به او گفت.
Bodies of Light دومین رمان نویسنده ملبورنی است. اولین رمان و مجموعه داستان کوتاه بعدی او در سال 2017 و 2018 توسط Sydney Morning Herald به عنوان بهترین رمان نویس جوان استرالیایی معرفی شد و چندین بورسیه به او اعطا شد. اما این زن 31 ساله هنوز در حال پردازش «تاثیر بیاندازه» جایزه 60000 دلاری – غنیترین جایزه ادبی کشور، در کنار استلا – بر زندگی نویسندگیاش است. این موضوع عمیقتر از فروش کتاب و خوانندگان خارج از کشور است، اگرچه هر دو اکنون محتمل هستند.
او میگوید: «این موضوع برچسب طلاست. “در سطح احمقانه، به نظر می رسد یک اتفاق عجیب و غریب در بزرگسالی رخ دهد.”
این رمان به شدت احمقانه است، به طور گسترده ای به عنوان یکی از بهترین کتاب های سال گذشته انتخاب شد، و از نظر منتقدان به عنوان پایین آمدن به او تحسین شده است. داوران مایلز فرانکلین در اعلام فهرست نهایی خود، آن را به دلیل «دقت اخلاقی» و «صدای شگفتانگیز» آن تحسین کردند.
این داستان زندگی دلخراش مگی را دنبال میکند که در پنج سالگی تحت مراقبتهای خارج از خانه و مسکونی قرار گرفته و در معرض توالی تقریبا غیرقابل تحملی از سوء استفادهها و ناامیدیها قرار میگیرد، بارها و بارها خود را اختراع میکند. دکلن فرای منتقد در نقد خود برای آبان نیوز نوشت: «کتاب فوقالعاده همدلانه» با «انبوهی از جزئیات بینقص». “مراقبه ای در مورد معنای تجربه این آسیب پذیری” – که در آن داون به مگی هم وقار و هم انعطاف می دهد. فرای خاطرنشان کرد که این “نوعی سرمایه گذاری احساسی را طلب می کند که رمان هایی مانند زندگی کوچک هانیا یاناگیهارا یا شوگی بین داگلاس استوارت برای آن لابی کردند.”
هر دوی این کتاب ها همچنین به حباب ها و شکوفه های تروما می پردازند. هر دو به طرز بدنامی سختگیر هستند. همه – از جمله Bodies of Light، علیرغم مشاهدات غمانگیز داون مبنی بر اینکه «رمان عالی نباید بیش از 200 صفحه باشد» – طولانی هستند. پایین، گاهی مستقیم، گاهی اوقات ترسیم ناراحت کننده ترین خطوط او را از طریق استنتاج، هیچ مشتی نمی کشد. با این حال او همچنین دارد کار ملایمتری انجام میدهد. او میگوید: «من از ایده کاری که از رنجهای کسی بهره میبرد تا به یک نکته زیباییشناختی بپردازد، ناراحت هستم. “اما من همچنین می پذیرم که راه رفتن واقعاً خط خوبی است.”
هدف از نظر او «نوشتن بهعنوان نوعی شهادت است، نه نوشتن برای کاوش در اعماق وحشت دیگران… بهطور مؤثر انجام شده، بسیار نفسگیر است».
والدین داون کارکنان بهزیستی هستند. مضامینی که به این رمان راه یافتند «به معنای واقعی کلمه گفتگوی میز شام» بود. بحث در مورد اینکه چقدر آن مسائل در جای دیگری از جامعه نامرئی به نظر می رسید – و هنوز هم به نظر می رسد – او را با سرخوردگی تحریک می کند. او می گوید: «به یاد می آورم زمانی که Four Corners بازداشتگاه دون دیل را افشا کرد. «بدترین چیز این بود که مردم تقریبا چقدر شگفت زده شدند. و سپس ما به طور جمعی آن را فراموش می کنیم. و هنوز هم ادامه دارد.»
داون تاکید کرده است که تجربیات رمانش متعلق به خودش نیست. او ساعتها را با گزارشهای پارلمانی، تحقیقات سنا، شهادت مرخصیهای مراقبتی، رونوشتهای پلیس سپری کرد: تحقیقاتی که اگرچه او به سرعت ناراحتی خود را در این طرح به حداقل میرساند، باید اثری از خود بر جای بگذارد. او اذعان میکند: «وقتی تمام وقت آزاد خود را صرف مطالعه در مورد راههای مختلف شکست دولت برخی از آسیبپذیرترین جوانان خود میکنید، کمی بدبخت و بدبین میشوید». اما طرف مقابل زمانی رخ میدهد که خوانندگان، با دانش شخصی از سیستمهایی که او دربارهاش نوشته است، به او میگویند که رمان چیزی واقعی را منعکس میکند.
به عنوان یک نویسنده، Down از این راضی است که مردم به سادگی Bodies of Light را داستان خوبی بدانند. او میگوید: «اما اگر به من اجازه داده میشد که یک جاهطلبی بلند داشته باشم، این امر این بود که مردم تشخیص میدادند که این یک بازنمایی نسبتاً وفادار از برخی از چیزهایی است که در جریان است. «اگرچه بخشهایی از دهه 70 و 80 ساخته میشوند، بسیاری از مشکلات سیستم، شکستهای سیستمی و موارد سوءاستفاده، تاریخی نیستند. این نارساییهای نهادی هنوز در حال انجام است. و هر چه بیشتر در مورد آن صحبت کنیم، بهتر است. شما باید آن نور کوچک را به آن بتابانید. در غیر این صورت دور نگاه کردن خیلی آسان است.»
مایلز فرانکلین به سراغ رمانی می رود که «بالاترین شایستگی ادبی دارد [that] زندگی استرالیایی را در هر یک از مراحل آن ارائه می دهد. داون می گوید که او هنوز در حال گره گشایی مفهوم «ادبیات استرالیایی» از پروژه استعماری است، و اینکه صنایع چاپ و هنر عمدتاً سفیدپوست، طبقه متوسط کشور عموماً «راه درازی در پیش دارند»، علیرغم کاهش بودجه مزمن.
او میگوید: «فکر میکنم فضای بیشتری روی میز باشد. من میخواهم نویسندگان معلول بیشتری را ببینم که درباره تجربیات زندگیشان مینویسند. من می خواهم نویسندگان جوان بیشتری را ببینم. من میخواهم نویسندگان بیشتری را ببینم که تحصیلات عالی ندارند.»
او معتقد است که فهرست کوتاه و فهرست بلند امسال – از جمله اولین نویسنده خود منتشر شده در تاریخ جایزه – “درباره وسعت و عمق داستان سرایی که در حال حاضر در استرالیا در حال ظهور است صحبت می کند … احساس خوبی است که بخشی از آن گروه باشید.”
داون در استودیویی که برای نوشتن در آن اجاره میکند، احاطه شده با «تصویرهای کاغذی» – عکسهای قدیمی، یادداشتها، نقشهها – که ممکن است به آثارش راه پیدا کند، داون روی رمان دیگری کار میکند. او میگوید: «گفتنش کمی احساس ناراحتی میکند. حس میکنم اگر در حالی که اتو داغ است ضربه نزنم، گوشم بیرون میآید یا چیز دیگری.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.