به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیپایان او در سطح اتللو دردناک بود، خداحافظی در ویرانی تاج گل. اما بیایید همانقدر صریح باشیم که خود مرد پس از از دست دادن ضربات تقریباً به همان اندازه که در 15 رشته اصلی خود برنده شده بود: تایگر وودز شدیداً شک دارد که دوباره برای کوزه کلرت در سنت اندروز به چالش بکشد.
هنگامی که وودز در روز جمعه در شرایط کمی خوشخیمتر، دور اول ششاوری خود را با سه شلیک دیگر ترکیب کرد، واقعیت هر تصور بعید از پیوستن به گروه آخر هفته با نامزدهای جوانتر و قویتر را از بین برد.
به ندرت، در 150 سال اوپن، بازیکنی که 9 امتیاز را به پایان میرساند، به ندرت میتواند در چنین آغوشی سخت در سوراخ هجدهم قرار بگیرد. وودز با لنگان لنگان روی پای راست خود که بازسازی شده بود، کلاه خود را به سمت آسمان بلند کرد و روی پل سویلکان، بدون توقف در جایگاه ایستاد. اما این مرد 46 ساله کاهگل نازک خود را در معرض نور خورشید بعدازظهر قرار داد و همزمان با تحسین گالری درشت به خاطر تاریخ طلایی اش و تلاش ناموفقش ارتباط برقرار کرد.
وودز با لحنی رنگارنگ گفت: «من از سال 1995 به اینجا آمدهام. «فکر میکنم مورد بعدی در سال 2030 اتفاق بیفتد؟ نمی دانم تا آن زمان از نظر بدنی می توانم بازی کنم یا نه. بنابراین به نظر من این ممکن است آخرین اوپن بریتانیایی من در سنت اندروز باشد.
“هواداران، تشویق و گرما، احساس باورنکردنی بود. می فهمم جک چیه [Nicklaus] و آرنولد[پالمر]در گذشته از آن عبور کرده بود. من در پایان این احساس را داشتم، فقط گرما و درک جمعی. آنها میدانند که گلف چیست و برای قهرمانی در اوپن چه چیزی لازم است. من به اندازه کافی خوش شانس و خوش شانس بودم که دو بار در اینجا برنده شدم. خیلی احساسی بود، چون نمیدانم وضعیت سلامتی من چگونه خواهد بود. احساس میکنم میتوانم در مسابقات اوپن بریتانیا در آینده بازی کنم، اما نمیدانم میتوانم آنقدر طولانی بازی کنم که وقتی به اینجا برمیگردد، آیا باز هم بازی میکنم؟» [Palmer}hadgonethroughinthepastIwaskindoffeelingthatwaythereattheendjustthecollectivewarmthandunderstandingTheyunderstandwhatgolf’sallaboutandwhatittakestobeanOpenchampionI’vebeenluckyenoughandfortunateenoughtohavewonthistwicehereItfeltveryemotionalbecauseIjustdon’tknowwhatmyhealthisgoingtobelikeIfeellikeIwillbeabletoplayfutureBritishOpensbutIdon’tknowifI’llbeabletoplaylongenoughthatwhenitcomesbackaroundherewillIstillbeplaying?”
وودز به همان اندازه که از نمایش معمولی خود پشیمان بود، صادق بود. بارها و بارها، او نمیتوانست باسن خود را قانعکنندهای از میان ضربه وارد کند، و به سایهای تقریباً ترسو از ورزشکار ترسناکی که زمانی بود نگاه میکرد. او اذعان کرد: «من اشتباهات خود را مرتکب شدم. امروز دوباره برای به دست آوردن احساس سبزها تلاش کردم. باز هم تعداد زیادی پات کوتاه گذاشتم. همون دیروز و من چند ضربه ضعیف زدم، در نهایت در نقطه بدی قرار گرفتم. و باز هم، من هیچوقت نتوانستم کاری انجام دهم.»
هر اتفاقی که برای وودز در بقیه دوران حرفهایاش بیفتد، زنده ماندن از آن تصادف ماشین و بازسازی استخوانهای خرد شده و روح و روان او از بزرگترین دستاوردهای او محسوب میشود. با این حال، روزهای ورزشکاری عالی و پیروزی غیرقابل مقاومت گذشته است. حالا این یک بازی امید است، یک بازی بی امان، استخوان در برابر گریستل، بازیکن در برابر زمین گلف.
وودز با یک پرنده تاجر در 398 یاردی شروع به از بین بردن کمبود خود کرد. اولویت این بود که این برش یک ضد حمله به رهبران نباشد. همانطور که پنجشنبه شب گفت، او برای ماندن در بحث به حداقل 66 نیاز داشت. یک پای راست جدید می توانست مفید باشد.
او ضربه را پس داد، اشاره ای به آنچه که قرار بود دنبال شود. در 570 یارد، او یک برش دوست داشتنی در فاصله 235 یاردی از مرکز فایرو بر روی سنگرهای عینک زد، به آرامی روی سبزه مشترک فرود آمد و توپ را به طرز وسوسه انگیزی نزدیک پرچم غلتید – اشتباه، همان چیزی که به پرچم اختصاص داده شده بود. سیزدهم او یک توپ عقاب بلند را به اندازه 15 فوت کوتاه گذاشت، سپس یک اینچ پرنده را از دست داد.
او 37 ساله شد. سفر به خانه با ناامیدی پر از چاله بود. خورشید از بین رفت اما با مهربانی به ببر نتابید. وودز که با حسادت به پرواز و اعتماد به نفس فزاینده مت فیتزپاتریک، در کنار مکس هما مستعد پناهگاه نگاه میکرد، مدتها قبل از پایان دشوار، سوراخهایش تمام شد.
یک بوگی دوتایی در 418 یاردی 16 تمام امیدها را از بین برد. جمعیتی که حمایت وفاداری کرده بودند، سکوت کردند – از احترام یا ترحم، گفتنش سخت بود. گردهمایی Road Hole زنده شد و وقتی با elan گوشه را برید او را به شدت تشویق کردند.
و سپس صحنه پایانی: او زمین را به دره گناه انداخت و به سمت طاقچه، در فاصله چهار فوتی سوراخ. مطمئنا، او یک سکته مغزی را از چمن قدیمی پس خواهد گرفت؟ نه، ضربهای لرزان به بیرون زد و در راستای قهرمانیاش، لنگان لنگان دور شد، لبخند ضعیفی روی لبهایش نقش بست، همانطور که سنت اندروز به استقبال او برخاست.
در همین حال، مارک کالکاوکیا در آخرین اوپن خود با 21 ضربه بیش از حد برابر با پاهای 62 ساله ای که فاش کرد برای جراحی فریاد می زند، گیج رفت. همانطور که تایگر در حال حرکت بود، Calcavecchia دستهای طاقتفرسا را روی یک 82 میگذاشت، و یک چهار پا را برای بوگی در 18 از دست داد. «گلف من را فراموش کنید. فرقی نمیکرد که یک جفت 75 شلیک کنم یا یک جفت 85، که تقریباً این کار را کردم.» “این در مورد بازی بیشتر بود، آخرین بازی من اینجا در خانه گلف، که واقعاً جالب است که بتوانم آن را اینجا به پایان برسانم.”
واقعا اینقدر باحال بود؟ وانمود کردن ظاهر او حتی به طور مبهم مرتبط است، عدالت را در مورد بازیکن، مسابقات یا بازی رعایت نکرد. این یک لذت عجیب بود، ورود به مرحله بزرگ که به یک قهرمان سابق اوپن اعطا شد. با این حال، 33 سال پس از پیروزی او در ترون، بازیکنی با دو زانو بد و کمربند شلواری برای شرکت در یک رویداد ورزشی نخبه که توسط میلیونها نفر در سراسر جهان تماشا میشود، دعوت میشود. این نمی تواند درست باشد. همانطور که ببر گفت: “زندگی ادامه دارد.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.