به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
منبیش از یک سال از توقف حرفه ای بیلی وونیپولا در تست می گذرد. او با قرار ملاقات با ادی جونز برای گپ زدن در یک میخانه هرتفوردشایر، فکر کرد که این یک ملاقات معمولی خواهد بود. در عوض، سرمربی به او اطلاع داد که از تیم انگلیس کنار گذاشته شده است و حقایق ناخوشایندی را در خانه ارائه کرد.
فقط اکنون، برای اولین بار، Vunipola احساس می کند که آماده است در مورد آن به طور عمومی صحبت کند. او ممکن است اکنون زیبا نشسته باشد، درست بالای ساحل کوگی سیدنی، در پانزدهم ابتدایی انگلستان و آماده شدن برای تصمیم گیری سری در برابر استرالیا، اما 12 ماه گذشته او را به سفری احساسی برای کشف شخصی برده است.
با درک این موضوع شروع شد که جونز از فرم، تناسب اندام و نگرش او درست انتقاد کرد. ساراسین شماره 8 با تأمل در «زمان سختی» که اکنون به عنوان یک موهبت میبیند، به یاد میآورد: «او گفت که میخواهد بهترین نسخه خودم را پیدا کنم». “در آن زمان من با او مخالف بودم، اما اکنون به گذشته نگاه می کنم، حق با او بود.”
ادامه دادن به صورت عادی یک گزینه نبود. با این حال، وونیپولا به جای مشورت با مربیان قدیمی باشگاهش، مارک مک کال و فیل مورو، ترجیح داد به یک روانشناس مراجعه کند. من قبلاً هرگز واقعاً به روانشناسان اعتقاد نداشتم، اما پس از صحبت با ادی احساس کردم به کسی نیاز دارم که حقیقت صادقانه را به من بگوید. به نظر من اسمالی و فیل فوق العاده هستند. فقط احساس میکردم گاهی آنطور که میتوانستند نسبت به من خشن نبودند. آنها من را خیلی خوب می شناسند و نمی خواستند احساسات من را جریحه دار کنند.»
این پروسه مدتی طول کشید – “ما تقریباً هر روز به مدت شش یا هفت ماه با هم صحبت کردیم” – اما وونیپولا اکنون میداند که نمیتواند صرفاً به استعداد و قدرت طبیعی تکیه کند، “که سالها از آن دور شدم”. من به خودم دروغ گفته بودم که فکر میکردم قرار است ظاهر شوم و این اتفاق میافتد.»
وونیپولا که در نوامبر 2020 پدر شد، حواسش را به سایر مسائل خارج از میدان نیز پرت کرده بود: نگرانی در مورد زندگی پس از راگبی، به دنبال سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال و به طور کلی «نگرانی در مورد چیزهایی که برای کار روزانه من کم یا بی معنی بود. دلیل اینکه من بازی راگبی را شروع کردم این بود که این بازی را دوست داشتم: برخورد با مردم، برخورد با مردم، بلند شدن و سخت کردن ذهنی آن. احتمالاً گم شده است.»
روانشناس او در عوض مرد بزرگ را تشویق کرد تا روی نیازهای اولیه زندگی تمرکز کند. یکی از اولین صحبتهای ما این بود که از سقوط به ساراسینز شکایت کردم. او اساساً فقط گفت: “چه کاری می توانید در مورد آن انجام دهید؟” گفتم: هیچی. سپس او گفت: “در مورد راگبی خود چه کاری می توانید انجام دهید؟” من اینطور گفتم: “همه چیز.” سپس گفت من از کوه بالا رفتم و به جایی که می خواستم رسیدم در حالی که بقیه هنوز در حال بالا رفتن هستند. او اساساً گفت: “اگر اکنون متوقف شوید، تا آخر عمر پشیمان خواهید شد.” اگر ادامه دهید، چه کسی می داند چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟»
این فکر هنوز در ذهن این بازیکن 29 ساله قبل از شروع بازی در بریزبن، همراه با پیام صریح پدرش Feao، بازیکن سابق تیم ملی تونگا، در مورد نمایش پسرش در اولین تست، برجسته بود. پرت اولین بازی من بود که مدتی راگبی بین المللی انجام دادم. احتمالاً به هر دلیلی در درون خودم بازی کردم. آنطور که می خواستم حرفم را بیان نکردم. بسیاری از آن به این دلیل بود که من نمی خواستم اشتباه کنم.
پدرم اینجا نیست، اما او یک پیام بسیار طولانی برای من فرستاد و گفت که چقدر از عملکرد من ناامید شده است. چقدر او از دیدن بازی من هیجان زده بود و بعد از بازی احساس خستگی می کرد زیرا کسی را که فکر می کرد قرار است به میدان برود ندیده بود. اگر 130 کیلوگرم شماره 8 هستید، باید کاری انجام دهید. این کار من است و در پرث این کار را نکردم. از او می خواستم دیگر چنین پیامی برای من ارسال نکند.»
نتیجه آزمایش دوم بسیار قویتر بود که با یک رژیم بهبودیافته تناسب اندام و رژیم غذایی سالمتر حمایت میشد. “در حال حاضر من حدود 132 کیلو هستم. در طول سال قهرمانی من حدود 136 کیلوگرم وزن خواهم داشت. وقتی به عقب نگاه می کنم، سنگین به نظر می رسیدم.» وزن کشی روزانه نیز به او کمک کرد. “گاهی اوقات من فقط در آینه نگاه می کنم و می گویم: “اوه بله، من خوب به نظر می رسم.” سه ماه بعد من شش کیلو اضافه کردم.
اکنون او دوباره پرانرژی به نظر می رسد، و با تماس تلفنی شادتر جونز در جریان اجتماعی ساراسین در ماه گذشته در لندن پس از فصل، او را تقویت کرد. الکس دامبراند کنار گذاشته شد و وونیپولا بالاخره مهلت داد. سعی میکردم زیاد مشروب نخورم تا به من زنگ بزند. وقتی او این کار را انجام داد، من آرایش کردم. معمولاً آن جلسات یکشنبه تا ساعات اولیه طول می کشد، اما من حدود ساعت 10:30 شب به خانه رسیدم. میخواستم به خودم هر شانسی بدهم تا اینجا خوب کار کنم.”
تنها چیزی که باقی می ماند کسب یک پیروزی سری در روز شنبه است. “با نگاهی به گذشته، بسیار خوشحالم که سال گذشته اتفاق افتاد زیرا گرسنگی برگشت. وقتی بازی می کنم مثل یک بسکتبالیست هستم. من دوست دارم حرف های بیهوده بزنم اما با اعمالم پشتیبان آن هستم. احساس کردم در آزمون دوم این کار را انجام دادم اما فکر میکنم این هفته بهتر خواهم شد. به نظر می رسد روزهایی که بیلی بزرگ حرفه خود را بدیهی می دانست به پایان رسیده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.