به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آظاهرا برندون مک کالوم از اصطلاح “بازبال” متنفر است. البته این دقیقاً همان طور است که باید باشد. یکی از قوانین اصلی بازی بازبال، شاید حتی موتیف تعیین کننده آن، این است که هیچ روایت ثابتی نباید بدون چالش باقی بماند. هر چیزی که فکر می کنید در مورد بازبال می دانید اشتباه است.
هر چیزی که در مورد آن صحبت شده اشتباه بوده است. بازی Bazball در مورد ایجاد منطق خود در حین حرکت است، و بنابراین هر تلاشی برای تعیین آن، تعریف یا حتی نامگذاری آن، لزوماً باید محکوم به شکست باشد.
مطمئناً در شش هفته از زمانی که انگلیس برای اولین بار از رویکرد جدید خود در بازی کریکت تست مردان در برابر نیوزیلند رونمایی کرد، بازبال در برابر تمام تلاشها برای محدود کردن آن مقاومت کرده است. اهداف نابود شده اند: 277 در لردز، 299 در ترنت بریج، 296 در هدینگلی، 378 در ادگباستون در برابر هند. جمعیت هیجان زده شده اند. کباب آخر شب خورده شده است. استوارت برود دوباره به “شب شب” نامگذاری شد. کلمات بی شماری آروغ زده و در نتیجه دوباره خورده شده اند.
آیا تحلیل هر یک از اینها فایده ای دارد؟ آیا واقعا ارزش کاوش در پدیده ای را دارد که به نظر می رسد چیزی بیش از ارتعاشات ناب نباشد؟ آمار به شما می گوید که انگلیس چه کاری متفاوت انجام می دهد – حمله زودتر با چوب، بولینگ کامل تر با توپ – اما از راه دور دلیل آن را به شما نمی گوید. مصاحبهها مدتهاست که به نوعی شعر مزخرف منفعل-تهاجمی تبدیل شدهاند، که در آن بازیکنان مختلف ادعاهای مختلفی از شجاعت و جسارت میکنند و ما را برای انتشار آنها به چالش میکشند.
باز فکر می کند ما می توانیم چهره کریکت را تغییر دهیم. استوکسی از ما می خواهد که 600 نفر را در یک روز تعقیب کنیم. لیچی به یک قو به نوشیدنی ها مشت زد. پوپی کفشی را روی یک میخانه انداخت. این جدید است، نهیلیستی است، سرگرم کننده است و به وضوح کار می کند. اما چی است دقیقا؟ چرا این، چرا اکنون و – مهمتر از همه – چرا؟
شاید نزدیکترین انگیزهای که برای بازی بازبال داشتیم، از جانی بیرستو باشد. ابتدا در Edgbaston و سپس دوباره در پادکست Tailenders، او “آزادی” جدید این تیم را نه تنها در ورزش، بلکه از نظر فیزیکی بیان کرد. او میگوید: «گاهی اوقات به دو سال گذشته نگاه میکنید. «همه آن را با کووید گذراندهاند، چند لحظه تاریک. انزوا، حباب، دوری از خانواده. می دانم افرادی در این اتاق خواهند بود که عزیزانشان را از دست داده اند. اما امیدواریم که بدترین را پشت سر بگذاریم: بازگرداندن لبخند به چهره ها و دست و پا زدن روی صندلی ها.
یکی از بارزترین عناصر این تیم انگلیس این است که چقدر با آرامش با قطعیت شکست برخورد می کنند. و با وجود تمام صحبتها در مورد نوآوریهای تاکتیکی یا بازی 360 درجه، به نظرم میرسد که بازی بازبال اساساً یک واکنش عاطفی به دوران ما است، رویکردی که با وجود تمام لذتگراییاش، در نهایت از مهجوریت و دروننگری و غم و اندوهی عظیم که آن را به وجود آورده است، جداییناپذیر است. در برخی سطوح، این چیزی است که همه ما به طرق مختلف تجربه می کنیم. در مجموع چیزی در ما از زمان همهگیری تغییر کرده است، بیقراری و دلهرهای که هنوز نمیتوانیم آن را نام ببریم. حس تغییر چیزها، چیزهایی که برنمیگردند، آیندهای که فقط عدم قطعیت بیشتر، آنتروپی بیشتر، آسیب بیشتر را ارائه میدهد.
استوکس پدرش گد را در دسامبر 2020، در بین قرنطینه ملی دوم و سوم از دست داد. سال گذشته سلامت روانی او کاهش یافت و مجبور شد از بازی استراحت کند. مانند بسیاری از ما، او مجبور شده است در چند سال گذشته به ویرانی واقعی فکر کند، و میداند که از دست دادن یک بازی کریکت در یک عرشه مسطح، از راه دور به کنارهها برخورد نمیکند.
شاید به همین دلیل است که استوکس احساس میکند شخصاً روی این سبک بازی سرمایهگذاری میکند، روش خودش برای احترام به مردی که وقتی مجبور شد بین حرفه راگبیاش و انگشت وسطش یکی را انتخاب کند، قطع کردن انگشت را انتخاب کرد.
در اینجا یک عنصر نسلی نیز وجود دارد. جیا تولنتینو، نویسنده نیویورکر، در مجموعه مقالات خود، آینه ترفند، فرهنگ منحصر به فرد تاریک و نیهیلیستی جوانان را در اینترنت بررسی می کند: دنیایی از میم ها و جوک ها که در آن همه چیز گذرا است و هیچ چیز ایستا، که در آن پوچ گرایی شبیه به تنها پاسخی به بی ثباتی و بیهودگی دنیای ما. او احساس استفاده از رسانههای اجتماعی را اینگونه توصیف میکند: «موشی که اهرم را فشار میدهد، مثل زنی که مکرراً با چکش به پیشانی خودم میزند، در کابوس خودارضایی میکند، تا اینکه در نهایت بوی بنزین یک میم خوب را میگیرم».
اساساً انگلیس در حال حاضر اینگونه است و حتی اگر تیم فعلی از ناامیدی اقتصادی که فرهنگ هزاره را به پیش می برد در امان بماند، نیهیلیسم ذاتی باقی می ماند، حس آینده ای که رهن شده و ساخته شده است. بازی Bazball شکلک خنده گریه است. بازی Bazball شوخی های مرده آملیا دیمولدنبرگ در Chicken Shop Date است. بازبال دختری با موهای صورتی است که آب حمام خود را به قیمت 30 دلار به شما می فروشد. بازبال همه اینها را نمی خواند، اما برای شما خوشحال است، یا متاسفم که این اتفاق افتاد.
بازبال عبارات “ساخت یک دوره” یا “بولینگ خشک” را می شنود و می شنود که یک ستون نویس پرمخاطب به آنها می گوید که آنها نیز می توانند با بریدن آووکادو روی نان تست، مبلغی را برای خانه به دست آورند.
و بنابراین، توصیف بازبال به عنوان یک فلسفه یا طرح اولیه، یا حدس زدن اینکه چگونه ممکن است در برابر پت کامینز و جاش هزلوود یا در یک ترنر کانپور عمل کند، واقعاً به معنای نادیده گرفتن اصل آن است. که نباید آن را به عنوان یک مد یا یک حرکت توخالی رد کرد. بلکه واکنشی کاملاً طبیعی به یک بازی غرق در زوال و سردرگمی است، قالبها بر قالبها، قضاوتها بر قضاوتها، زاری بر زاری: هسته کوچکی از معنا در دنیایی که به نظر میرسد هیچ چیز خیلی مهم نیست.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.