به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
ناپلز مکانی بود که در تابستان 1987 بود. کسب اولین اسکودتو در تاریخ آنها یک دستاورد بزرگ برای ناپولی بود و مهمانی ها تمام تابستان ادامه داشتند. به نظر می رسید که میلان در فصل 88-1987 رقیب اصلی آنها خواهد بود، اما ناپولی پیش بود، 9 بازی از 12 بازی اول خود را برد و 21 امتیاز از حداکثر 24 امتیاز قبل از کریسمس کسب کرد. در آغاز سال، آنها بدون شکست بودند و در مجموع 29 دقیقه عقب بودند.
میلان، با مربی جدید، فروشنده کفش سابق، آریگو ساکی، در حال مبارزه بود. آنها فقط نیمی از 12 بازی خود را قبل از کریسمس بردند، دو باخت و چهار تساوی. در دوران دو امتیاز برای یک برد، فاصله پنج امتیازی بسیار زیاد بود. نقطه عطف برای میلان – و شروع یک مسابقه قهرمانی حماسی – در سه بازی دو طرف کریسمس رقم خورد. میلان در دربی اواخر دسامبر اینتر را شکست داد، در اوایل ژانویه 4-1 ناپولی را شکست داد و یک هفته بعد با پیروزی 1-0 در یووه پیروز شد.
ناپولی بلافاصله از اولین شکست خود در این فصل بازگشت، و هفت بازی متوالی را در ژانویه و فوریه به دست آورد، با گلزنی مارادونا در شش بازی متوالی – چیزی که هیچ بازیکنی در سری آ از زمان جیجی ریوا بزرگ در کالیاری به آن دست نیافته بود. ناپولی در آن برد 17 گل زد و تنها 2 گل را واگذار کرد و ظاهراً به سمت قهرمانی پیش می رفت.
مارادونا احساس کرد که در آن فصل در اوج قدرت خود است، و بعداً در زندگی نامه خود، ال دیگو، منعکس کرد: “من آن را به عنوان یکی از، اگر نگوییم بهترین، در تمام دوران حرفه ای ام به یاد دارم. من در فرم بالایی بودم، مثل یک گلوله که قبلاً نبودم.» او در برابر هر تیمی در لیگ گلزنی کرد و برنده جایزه Capocannoniere به عنوان بهترین گلزن شد.
اگرچه، با شروع به افزایش دما در ایتالیا، فرم ناپولی شروع به از بین رفتن کرد. این فاصله در اواسط آوریل همچنان پنج امتیاز بود، اما شکست 3-1 مقابل یوونتوس – که در آن یان راش در تنها فصل خود در ایتالیا یک گل نادر به ثمر رساند – همراه با پیروزی میلان بر رم باعث شد که فاصله به سه امتیاز کاهش یابد. . هفته بعد، ناپولی خارج از خانه مقابل ورونا مساوی کرد و میلان در دربی اینتر را شکست داد. این فاصله اکنون به یک نقطه کاهش یافته بود، و دو طرف قرار بود در 1 می در ناپل برای آنچه که ظاهراً یک ضربات برای اسکودتو بود، ملاقات کنند.
مارادونا گفت: “من نمی خواهم حتی یک پرچم میلان را در سن پائولو ببینم.” ما در خانه هستیم و برای آنها باید مانند یک قبرستان باشد. اینجا باید بمیرند من می خواهم تمام آبی سن پائولو را ببینم. 82000 هوادار که در کاسه بتنی بی رحمانه جمع شدند، شاهد یک سری کلاسیک تمام دوران بودند. این بازی به عنوان نبرد بین مارادونا و رود گولیت اعلام شد: بهترین بازیکن جهان در برابر برنده توپ طلا. آنها در مقابل یکدیگر در تونل صف کشیدند و در حالی که طرفین با سر و صدای رعد و برق بیرون می رفتند، دست دادن گرمی را به اشتراک گذاشتند.
شانس ها در نیم ساعت ابتدایی بسیار کم بود و هر دو طرف همدیگر را احساس می کردند. در دقیقه 35 میلان اولین ضربه را زد. فرانکو بارزی در نیمه میلان مالکیت توپ را به دست آورد و به کارلو آنچلوتی پاس داد، او بدون هیچ چالشی در قلب نیمه ناپولی قدم گذاشت تا اینکه توسط الساندرو رنیکا در خارج از محوطه جریمه به طرز بدبینانه ای به زمین کشیده شد. ضربه آزاد بعدی آنچلوتی با کمانه از رنیکا عبور کرد و به مسیر پیترو پائولو ویردیس – با سبیلهای قدیمی دهه 1980 – رسید که یک راهپیمایی روی چیرو فرارا را ربود تا توپ را با پای چپ خود به سمت خانه زاویه دهد.
در نیمه اول، ناپولی در فاصله 25 یاردی از دروازه جیووانی گالی صاحب یک ضربه ایستگاهی شد. مارادونا بالای توپ ایستاد و شما می توانید بقیه را بفهمید. او توپ را با کمان از روی دیوار و به گوشه بالای دروازه جیالی فرستاد و از dreadlocks گولیت خارج شد. سالها بعد، ساکی فاش کرد که مارادونا به او گفته بود که عمداً به موهای گولیت در ضربه ایستگاهی ضربه زد، فقط به این دلیل که میتوانست. ساکی گفت که اگر کسی غیر از مارادونا این را به او می گفت، باور نمی کرد.
میلان بعد از استراحت واقعاً به دنده خود رسید. ساکی ابتکار عمل را در دست گرفت و مارکو فن باستن را جایگزین روبرتو دونادونی کرد و گولیت را به رده 10 رساند. اوتاویو بیانکی، سرمربی ناپولی، در مسیر دیگری رفت و به دنبال محدود کردن آسیب بود. رویکرد تدافعی او در یک لحظه خلاصه شد، زمانی که مارادونا گولیت را خلع ید کرد، در دفاع از میلان دوید و بلافاصله توسط بارسی، مائورو تاسوتی و فیلیپو گالی خفه شد، در حالی که پیراهن آبی در چشم نبود.
گولیت نیمه دوم را دوید و در نیمه ناپولی به فضا رفت و از سرعت انفجاری خود برای عبور از مدافعان استفاده کرد. او در گل دوم و سوم میلان نقش بسزایی داشت. در دقیقه 68 او در سمت راست محوطه جریمه ناپولی ظاهر شد، جیووانی فرانسینی را متحیر کرد و توپ را برای ویردیس ارسال کرد، او با ضربه سر خود را از کلودیو گارلا عبور داد و نتیجه را 2-1 کرد.
مارادونا همچنان در تلاش بود تا اقتدار خود را در این مسابقه نشان دهد و لحظه ای از درخشش بود که او یک پاس 25 یاردی رابونا را مستقیماً به پای کارکا فرستاد. اگرچه در حالی که ناپولی برای گل تساوی تلاش می کرد، میلان سومین ضربه قاتل خود را به ثمر رساند. برونو جوردانو که پس از پایین آمدن به طرز شگفت انگیزی از روی نیمکت بیرون آمده بود، با یک سانتر از سمت چپ به مارادونا رفت، اما والی او وصل نشد و توسط گالی مهار شد. دروازه بان در سمت چپ توپ را به پائولو مالدینی داد و او توپ را به گولیت منتقل کرد.
گولیت یک نیم زمین فضای آزاد داشت و تنها دو مدافع ناپولی در مقابل خود داشت. او تبالدو بیلیاردی را پشت سر گذاشت و سپس توپ را برای فان باستن که سومی را به ثمر رساند. این یک ضد حمله برق آسا از طرف گولیت بود. او با سرعت هولناک و قاب 6 فوتی 2 اینچی خود، شبیه یک فوتبالیست آینده نگر به نظر می رسید که از سال 2000 به اواخر دهه 1980 فرستاده شد تا وی را نابود کند و فتح کند. بیلیاردی نمی توانست او را در وسپا بگیرد.
ناپولی از طریق Careca که بالاتر از مالدینی جهش کرد و به خانه رفت، یک ضربه را عقب کشید، اما خط دفاعی بالای میلان – انقلابی در سری A در این مرحله – حمله آنها را باطل می کرد. میلان به پیروزی 3-2 ادامه داد و سکوتی بر روی سن پائولو حاکم شد و به دنبال آن هر دو طرف به شدت مورد تشویق قرار گرفتند. میلان اکنون با دو بازی باقی مانده یک امتیاز پیش بود.
این شکست روحیه ناپولی را در هم کوبید. مارادونا که به اعتراف خودش “لعنت شده، مصدوم بود، جایی روی کمر یا زانوی من برای سوزن نمانده بود”، دو بازی آخر فصل، مقابل فیورنتینا و سمپدوریا را از دست داد. ناپولی هر دو را از دست داد. میلان نیز در بازی های باقی مانده خود نتوانست پیروز شود، اما تساوی مقابل یوونتوس و کومو برای کسب اولین قهرمانی خود در لیگ در یک دهه کافی بود. ساکی در اولین فصل خود به عنوان سرمربی میلان اسکودتو را به دست آورده بود. قرار بود تنها او باشد.
ناپل، شهری پر از کوچههای تنگ و خانههای پنجرهبهپنجره که شایعات به سرعت در آن میچرخند، تلاش کرد تا فروپاشی تاریخی ناپولی را درک کند. چگونه تیمی که از 25 بازی فصل خود فقط 2 بازی را باخته بود، در نهایت 4 بازی از 5 بازی آخر خود را باخت؟ مارادونا در کتاب خود نوشت: «در مورد کامورا، توتونرو، سیستم شرط بندی فوتبال ایتالیا صحبت شد. من نمیتوانستم متهم شدن را تحمل کنم و اگر فکر میکردم بازیکنانی هستند که فروختهاند، حاضر بودم ناپولی را ترک کنم. من امروز آن را قبول ندارم و آن موقع هم قبول نکردم.»
شایعات وجود دارد مبنی بر اینکه برخی از بازیکنان ناپولی تحت تأثیر کامورا، ابزارهای خود را در فینال مستقیم پایین انداخته اند. با ممنوعیت قمار فوتبال در ایتالیا، بسیاری از ناپلی ها بر روی حفظ اسکودتو توسط ناپولی از طریق سیستم بازار سیاه که توسط مافیای محلی کنترل می شود، شرط بندی کردند. سیمون دی میو، روزنامهنگار تحقیقی که متخصص در کامورا است، در سال 2019 به آبان نیوز گفت: «اگر ناپولی در آن فصل پیروز میشد، کامورا باید حدود 200 میلیارد لیره شرطبندی میکرد.» آنها ورشکست میشدند.
دی میو که در حال همکاری در کتابی با لوئیجی جولیانو، رئیس مافیا در آن زمان در ناپل است، میگوید دخالت کامورا را نباید رد کرد. دی میو از طریق ایمیل می گوید: «این موضوعی است که در چند ماه آینده با او صحبت خواهم کرد. ممکن است چند شگفتی وجود داشته باشد.
قابل قبول است که کامورا می توانست به بازیکنان ناپولی برسد، اما مارادونا و فرارا روایتی کمتر شوم و پیش پا افتاده از این فروپاشی ارائه می دهند: مشکلات درون باشگاه. مارادونا در این باره نوشت: «بیانچی، ولگرد، شروع به آزمایش کرده بود و جوردانو را کنار گذاشته بود و همه چیز خراب شد.
تصمیم سرمربی برای کنار گذاشتن جووردانو برای بازی میلان نتیجه معکوس داشت و پس از شکست مقابل فیورنتینا، چهار نفر از اعضای تیم – دروازه بان گارلا، مدافع مورنو فراریو، سالواتوره باگنی و جووردانو – همگی نامه ای را امضا کردند و خواستار اخراج بیانکی از میدان شدند. مارادونا در کودتا شرکت نکرد، اما با توجه به ماهیت سرکش و تحقیر قدرت، در کنار هم تیمی هایش قرار گرفت. او نوشت: «واقعاً حق با آنها بود، زیرا بیانچی اجازه داده بود لاک پشت با برخی از تصمیماتی که گرفته بود از او دور شود.
فرارا معتقد بود ترکیب خروج زودهنگام آنها از جام ملت های اروپا و فشار میلان در سری آ باعث ایجاد تنش بین بازیکنان و بیانچی شد. او در زندگی نامه خود نوشت: «در یک نقطه، بین بازیکنان و مربی شکستگی ایجاد شد. دیگو را دیدم (من دیگو را دیده ام). “چیزی تغییر کرده بود و خطوط ارتباطی متوقف شد.”
فایده ای نداشت که مارادونا پس از دو سال فوتبال مستمر برای باشگاه و کشور از نظر بدنی خرج شد. او ناپولی را از پاییز و زمستان عبور داد، اما بهار که میآید، طبیعت نابخشودنی فوتبال ایتالیا در دهه 1980 تاثیر خود را گذاشته بود. تصمیم بیانکی برای بازی با مارادونا در مسابقات کوپا ایتالیا، به جای استراحت دادن به او، نشانه دیگری علیه مربی بود. کورتیزون کافی در جهان وجود نداشت که مارادونا بتواند ناپولی را به قهرمانی های متوالی برساند.
اما کودتا علیه بیانچی کارساز نبود. مالک ناپولی، کورادو فرلاینو، از سرمربی تیم حمایت کرد، قراردادش را تمدید کرد و در آن تابستان 4 مرتکب را ترک کرد. چسبیدن به بیانچی نتیجه داد. او در فصل بعد این باشگاه را به جام یوفا هدایت کرد و این تنها جام مهم اروپایی است که باشگاه تاکنون کسب کرده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.