به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
منبه سختی می توان امروز به یاد آورد که قبل از غروب 29 ژوئن 2007، زمانی که اپل در ایالات متحده اولین آیفون را منتشر کرد، دسترسی به تلفن همراه متفاوت بود. رسانه های اجتماعی و توانایی همه برای پاسخگویی جهانی به همه چیز در مراحل ابتدایی بودند. و در حالی که تلفن های قدیمی مطمئناً دوربین داشتند، کیفیت – و پتانسیل ویرایش فوری و فیلتر کردن و اشتراک گذاری که امروزه وجود دارد – هنوز وجود نداشت.
تنها زمانی که گوشیم را در دست ندارم زمانی است که خوابم، شنا می کنم یا کتاب می خوانم. کاملاً در زندگی من ادغام شده است.
یک بار یکی از من پرسید که چگونه زندگی و کارم را جدا می کنم (عکاسی). وقتی سخت در مورد آن فکر کردم، متوجه شدم که جدایی وجود ندارد، زیرا من از زندگی عکاسی کردم.
من یک آدم احساساتی هستم. من عاشق حفظ خاطرات هستم من از موقعیت هایی در زندگی عکاسی می کنم که می خواهم به خاطر بسپارم. در محل کار، از زندگی که برای مردم اتفاق می افتد عکاسی می کنم. گاهی اوقات شادی آور به نظر می رسد و گاهی درد دارد.
دوربین فقط ابزاری است که به من امکان می دهد از این لحظات عکس بگیرم. من همیشه با هر دوربینی که روی خودم دارم این کار را انجام میدهم و اخیراً در حالی که سر کار نیستم، آیفون من بوده است.
این نمونه خوبی از تصویری است که من نمی توانستم روی دوربین خود بگیرم. اکثر فروشندگان و، صادقانه بگویم، اکثر مردم رومانی، اگر متوجه شوند که یک عکاس خبرنگار در حال گرفتن عکس از آنهاست، حتی در پیش پا افتاده ترین موقعیت ها، عصبی می شوند. اغلب منجر به تعاملات ناخوشایند می شود.
با این حال، به نظر می رسد که این گوشی هوشمند یک وسیله جادویی برای کاهش استرس است. حتی اگر مردم متوجه شوند که شما یک روزنامه نگار هستید، دیگر در بیشتر مواقع شما را یک تهدید نمی بینند. آنها به شما مربوط می شوند. در شرایط نامطلوب، می تواند روز را نجات دهد.
گوشیهای هوشمند در 15 سال گذشته مسیر طولانی را طی کردهاند، اما من آنها را جایگزینی برای دوربینهای حرفهای نمیدانم.
چند کار عالی روی گوشی های هوشمند فیلمبرداری شده است. اما کوتاه کردن گوشه ها و دستکاری تصاویر در تلفن های هوشمند بسیار ساده تر است – چیزی که همه ما باید در زمان انتشار اطلاعات نادرست شایع در ذهن داشته باشیم. اگر بدانم که عکس خبرنگاری با استفاده از تجهیزات حرفه ای گرفته است، به احتمال زیاد به تصویری اعتماد خواهم کرد.
این یک ابزار متفاوت است که قطعاً کاری که ما انجام می دهیم را تغییر داده است. اما این عکاس است که کیفیت عکس را تعیین می کند نه دستگاه.
در دنیایی با دوربین های بسیار زیاد، مصرف کنندگان عکاسی نیز بیشتر هستند. و خوبی این است که عکاسی بیش از هر زمان دیگری محبوب شده است.
دوربین آیفون به دلیل اندازه و آشنایی که دارد این راحتی را در خیابان دارد. وقتی از آن برای عکسهای بیپرده استفاده کردم، احساس میکردم دارم تقلب میکنم، و هرگز به من خوش نمیآمد.
سالها پیش، با یک افسر پلیس مصر گفتگوی شدیدی داشتم. او دوربینم را گرفت و گفت اجازه ندارم از خیابان های قاهره عکس بگیرم. بدنه دوربین SLR من یک تهدید است، به عنوان یک سلاح. به او گفتم: این دلیل اصلی من است که یک دوربین SLR در دست دارم.
یک تعامل واقعی با محیطی که از آن عکس می گیرید وجود دارد، یک واکنش واقعی به شما به عنوان یک عکاس خبری روی زمین، به جای ایده “دزدیدن یک عکس” با آیفون من. به افسر پلیس گفتم میتوانم از او عکس بگیرم و او هرگز نمیدانست.
دولت ها از آن زمان به این موضوع رسیده اند. از این رو، اگر بازداشت و بازجویی می شوید، اولین چیزی که گرفته می شود تلفن است.
من در موارد مختلف به جای دوربین از آیفون استفاده می کنم. گاهی اوقات به عنوان یک رفلکس است، وقتی چیزی را می بینم که می خواهم در آن لحظه در طول زندگی روزمره خود نگه دارم.
گاهی اوقات فقط به این دلیل است که من یک دوربین در دست ندارم، حتی اگر می خواهم. گاهی از دوربین گوشی استفاده میکنم که میخواهم تصویری را فوراً از طریق پیام یا واتساپ ارسال کنم، راهی برای برقراری ارتباط با کسی از طریق یک تصویر و بدون کلام. گاهی اوقات فقط چیزی است که می خواهم نگه دارم.
کنایه: گوشی من آنقدر پر است که در پایان، تصاویر را پایین می کشم و همه چیزهایی را که برایم مهم نیستند پاک می کنم. به این ترتیب، می توانم از آن به عنوان دوربین یا ضبط کننده ویدیو استفاده کنم و دوباره آن را پاک کنم.
گاهی اوقات عکاس بودن با دوربین بزرگتر می تواند برای فردی که از او عکس گرفته می شود ترسناک باشد. استفاده از تلفن باعث می شود لحظات صمیمی که ممکن است اتفاق نیفتند را برای من راحت تر به دست بیاورم. توانایی تنظیم نوردهی برای ایجاد سایههای تاریک، آیفون را به دوربین اصلی من تبدیل میکند. اگر زمانی که من در تعطیلات هستم یا برای صرف شام بیرون هستم، اخبار لحظه ای رخ می دهد، من همیشه یک دوربین با کیفیت برای ثبت اخبار دارم.
برای من، استفاده از دوربین تلفن فقط یک جایگزین برای دوربین معمولی من است، بنابراین من فقط در موارد نادر و اساساً برای عکاسی یا فیلمبرداری از صحنه های خانوادگی یا صحنه هایی با دوستان، با ایده ساده مستندسازی لحظات پیش پا افتاده از آن استفاده می کنم.
عکاسی با دوربین بسیار جدیتر است و نتیجه آن با عکسبرداری با گوشی تفاوت چشمگیری دارد. نوشتن و گرفتن صحنه از طریق منظره یاب در حالی که شاتر را فشار می دهید بخشی از ماهیت عکاسی است و هنوز نمی توانید این کار را با گوشی انجام دهید. تصویر مسطحی که یک گوشی به شما می دهد نمی تواند با عکاسی که از یک دوربین SLR و یک لنز خوب می گیرید رقابت کند، مهم نیست که چقدر دوستداران عکاسی با گوشی چیز دیگری می گویند.
عکسهایی که اکنون با جدیدترین تلفنها گرفته میشوند، بیشتر شبیه هنر دیجیتال هستند تا عکس. آنچه با چشم غیرمسلح می بینید همان چیزی نیست که روی صفحه نمایش خود می بینید. و این برای من بسیار ناراحت کننده است. به عنوان مثال، زمانی که من کاری انجام ندادهام جز فشار دادن شاتر، رنگها بیش از حد اشباع شدهاند و «لمسشده» به نظر میرسند. حالت پرتره تاری ایجاد می کند، اما این همان اثری نیست که دوربین معمولی من به من می دهد. این تصاویر قطعاً هیجان مشابهی را برای گرفتن یک عکس خوب ایجاد نمی کنند.
اعتراف می کنم که مواردی وجود دارد که من عاشق عکس های گرفته شده در آیفون خود هستم. نمی توان انکار کرد که گوشی واقعاً آن لحظات را به خوبی ثبت کرده است. اما این مهم است که بدانیم برچسب “pro” روی یک تلفن لزوماً هر صاحبی را به یک عکاس حرفه ای تبدیل نمی کند.
من از آیفونم برای گرفتن این عکس استفاده کردم، کاری که وقتی یک منظره زیبا می بینم و دوربین های حرفه ای حمل نمی کنم، انجام می دهم. اما من بیشتر از دوربین آیفون برای ثبت خاطرات خانوادگی استفاده می کنم. استفاده از گوشی در همه موارد نه در زیبایی تصویر و نه در لذت ثبت آن نیازی به دوربین های حرفه ای را از بین نمی برد.
راستش را بخواهید، هر بار که با گوشیم یک عکس زیبا میگیرم، احساس میکنم که چیزی کم است و اگر با دوربین حرفهایام عکس میگرفتم، بهتر بود.
من عاشق عکس گرفتن از دخترم و حیوانات خانگی ام با گوشی و فیلتر هستم. همچنین، زمانی که چیزی توجهم را جلب می کند و دوربین هایم در کیفم قرار می گیرند، با آن عکس می گیرم. این به من کمک می کند تا آن نقطه را به خاطر بسپارم. این یک ابزار آسان، سبک و سریع است.
آیا گوشی هوشمند دیدگاه متفاوتی به شما می دهد؟ برای من، کاملا. در لحظه ای که عکس می گیرم، روی صفحه احساس صافی می کنم. این مانند عکس گرفتن از منظره یاب یک دوربین کامل، کنترل نوردهی و سرعت همزمان با گرفتن عکس نیست.
عکاسی با گوشی های هوشمند فرصت های بیشتری را در خیابان های جاکارتا باز می کند. مردم آنقدر عادت کرده اند که دیگران را در حال عکس گرفتن با ابزارهایشان باشند که فقط مرا نادیده می گیرند.
این به من دیدگاهی کاملاً جدید برای کاوش می دهد و به راحتی مرا به گوشه و کنار شهری با 10 میلیون نفر می رساند، مکانی که در آن یک “دوربین واقعی” کار کردن با آن احساس ناخوشایندی می کند.
کیفیت گوشی در سال های اخیر واقعا عالی شده است. در حال حاضر، من به ندرت یک دوربین “واقعی” در طول سفرهای خانوادگی میاورم. من از تلفن برای گرفتن تصاویر اخبار فوری استفاده کرده ام، بنابراین می توانم آنها را مستقیماً به میز ایمیل کنم تا به عنوان عکس های اولیه برای یک داستان استفاده شود.
من آن را برای کارهای حرفه ای جایگزین نمی کنم، اما مطمئن هستم که اگر چیزی جلوی من ظاهر شد، می توانم گوشی را در جیبم بیرون بیاورم و با کیفیت کافی عکس بگیرم.
تلفن به من این امکان را می دهد که عکاسی خیابانی را تمرین کنم، شاخه ای از عکاسی که آن را دوست دارم، زیرا به من این امکان را می دهد که همیشه حواستان به امور روزمره باشم، بدون یک رویداد خبری دقیق برای پوشش دادن، و تنها با هدف ثبت پیش پا افتاده ترین لحظات زندگی.
اما در پایان راه ثبت یک لحظه حیاتی در زندگی جامعه خواهد بود.
به عنوان یک عکاس خبری، سعی می کنم همیشه دوربین حرفه ای خود را همراه داشته باشم تا در صورت مواجه شدن با صحنه ای خوب یا هر خبر فوری.
برای مدت طولانی فکر میکردم دوربین گوشیم فقط در مواقع اضطراری قابل استفاده است، وقتی واقعاً گزینه دیگری ندارید. اما از زمانی که اولین آیفون ۱۵ سال پیش ظاهر شد، دوربینهای گوشی آنقدر پیشرفت کردهاند که اعتراف میکنم با دانستن اینکه همیشه یک دوربین بسیار توانا در جیبم دارم، احساس اضطراب کمتری دارم.
من هنوز هم همیشه هنگام رفتن به هر کاری دوربین حرفه ای خود را انتخاب می کنم. اما امروزه تشخیص عکسهای گرفته شده با گوشیهای هوشمند از عکسهایی که در دستگاههای حرفهای گرفته میشود سختتر و سختتر میشود.
تلفن همراه کوچک و همیشگی است که برای لحظاتی که مرا غافلگیر می کند به آن تکیه می کنم. برای گرفتن این لحظات زودگذر باید سریع باشید. ممکن است برنگردند. تلفن من می تواند داستان زندگی فرزندانم را برای شما بخواند.
با این حال، یک دوربین کنترلی را می دهد که من آن را در تلفن امکان پذیر نمی دانم. گرفتن تصویر باران با شاتر سریع، حسی متفاوت از دیدن تصویر با سرعت شاتر آهسته ایجاد می کند.
من از تلفنم در دویدن های صبح زود استفاده می کنم، زمانی که ماه با سپیده دم در شهر کوهستانی من معاشقه می کند و آسمان شکوه خود را به نمایش می گذارد. حتی روزهای ابری هم اینجا کسل کننده نیستند و خدا را شکر می کنم که می توانم چنین لحظاتی را با گوشی خود ثبت کنم.
اما این با قیمتی همراه است. به جای لذت بردن از نماهای ردیف جلو، به یک صفحه نمایش نگاه می کنم. من احساس می کنم به طور فزاینده ای به این نگهدارنده حافظه خارجی وابسته هستم. می تواند احساس نفوذ داشته باشد. بنابراین سعی میکنم خودم را متقاعد کنم که تلفنم را بیشتر در جیبم نگه دارم و فقط در لحظه زندگی کنم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.