“رنج بسیار زیاد”: بازماندگان از تلفات مرگبار زلزله در افغانستان صحبت می کنند | توسعه جهانی

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،

اسعبدالله عابد که بر روی تپه ای مشرف به منطقه دورافتاده گایان بود، به چندین قبر تازه حفر شده اشاره کرد. او در مورد پسرش فرهادالله 10 ساله و دخترش بصرینا 18 ساله گفت: “آنها برای کمک فریاد زدند.”

امروز آنها در کنار 10 عضو دیگر خانواده از دست رفته در زلزله 5.9 ریشتری که در ساعات اولیه روز چهارشنبه شرق افغانستان را لرزاند، دفن شده اند. تخمین زده می شود که 250 نفر در این ولسوالی سخت جان باخته اند که بسیاری از آنها اکنون در کنار فرزندان عابد دفن شده اند. این مرگبارترین زمین لرزه افغانستان در دو دهه اخیر بود.

عابد، 65 ساله، در حالی که پس لرزه ها به منطقه ادامه می دادند، گفت: «ما می ترسیم که چیزهای بیشتری در راه باشد. بر اساس گزارش ها، زمین لرزه شدید دیگری در روز جمعه دست کم 40 کشته و خانه ها را در منطقه همسایه برمال ویران کرد و تعداد زیادی از مردم را به سمت گایان که اکثر کمک ها به آنجا رسیده است فراری داد.

این زمین لرزه در لحظه ای تاریک برای افغانستان فقیر شده رخ می دهد. از زمان تسلط طالبان در ماه اوت گذشته، میلیاردها دالر از بودجه افغانستان در بانک های ایالات متحده مسدود شده است، در حالی که اکثر کمک های انکشافی – که قبلا 80 درصد از هزینه های دولت سابق را تامین می کرد – خشک شده است. با نرخ بالای بیکاری و اقتصاد رو به وخامت، سازمان ملل پیش بینی می کند که 97 درصد از جمعیت تا نیمه دوم سال زیر خط فقر زندگی کنند.

دکتر شرافت زمان عمار، سخنگوی وزارت صحت عامه طالبان گفت: “این یک تراژدی بزرگ است و ما از همه سازمان های بشردوستانه در این زمان حساس درخواست کمک می کنیم.” وی گفت که بیش از 35 روستا ویران شده و چادر، دارو، غذا و آب آشامیدنی نیاز فوری دارد.

لوانگا عابد، 60.
همسایه ها سعی کردند فرزندان لاوانگا عابد را از زیر سقف نیمه فروریخته خانه او آزاد کنند. عکس: استفانی گلینسکی/ آبان نیوز

عابد و همسرش لاوانگا در حالی که خانه‌شان به ویرانه تبدیل شده بود، در چند شب گذشته بیرون می‌خوابیدند، تخت‌های موقتشان در محوطه‌ای باز بود و بچه‌هایشان شوکه بودند. آنها هیچ بودجه ای برای بازسازی خانه خود ندارند، اما گفتند که طالبان قول کمک از جمله پول داده اند.

چشمان لاوانگا پف کرده بود و آرام صحبت می کرد. او گفت: “من برای جستجوی فرزندانم از مشعل استفاده کردم، در حالی که همسایه ها سعی کردند آنها را از زیر سقف نیمه فرو ریخته رها کنند.” «پرتو مشعل من بر بصرینا فرود آمد. من اول دیدمش هر چه زودتر دستم را دورش انداختم. او قبلاً مرده بود، اما من نمی توانستم جلوی آغوشش را بگیرم.»

شوهرش گفت: “ما همه چیز را از دست داده ایم.” در دولت سابق، این منطقه امن نبود. ما دیدیم [US and Afghan forces] حملات هوایی و انفجارهای نزدیک. زلزله اندکی را که ما مانده بود برد. ما رنج زیادی دیده ایم. بس است.»

کمک‌ها بعداً روز چهارشنبه به گایان سرازیر شد و عمدتاً با 10 ساعت رانندگی از کابل، پایتخت، رسید، و بسیاری از کامیون‌ها در مسیریابی در بخش نهایی زمین ناهموار کوهستانی با مشکل مواجه بودند.

شمس الله، 27 ساله، یک داوطلب محلی که با یک نام شناخته می شود، گفت: «چند سال پیش بخشی از جاده توسط یک تیم بازسازی روستایی لیتوانیایی آسفالت شد. قرار بود تا گایان امتداد یابد، اما حمله طالبان به مهندسان و کارگران ساختمانی که به سمت منطقه می‌رفتند، تکمیل پروژه را غیرممکن کردند.

حالا آمبولانس‌ها همچنان مجروحان را از گایان خارج می‌کردند، چه جاده‌های بد یا نه. مصدومان شدید با هلیکوپتر تخلیه شدند. عمار گفت: “ما بیماران وخیم زخمی را برای تداوی بهتر به شفاخانه های کابل یا گردیز منتقل کردیم.”

مرسلین مسرور، 27 ساله، کنار قبر پسر پنج ساله خود حلال الدین که در زلزله جان باخته است، نشسته است.
مرسلین مسرور، 27 ساله، کنار قبر پسر پنج ساله خود حلال الدین که در زلزله جان باخته است، نشسته است. عکس: آبان نیوز

همسر مرسلین مسرور یکی از مجروحان این حادثه بود. او پس از جراحت شدید به سر به کابل منتقل شد و در آنجا به بهبودی ادامه می‌دهد. مسرور، 27 ساله، معلم یک مدرسه مذهبی در ولایت خوست، گفت که در زمان وقوع زلزله در گایان نبوده است. او در نیمه‌های شب از اقوامش تماس گرفت و از او خواستند “فورا به خانه بیاید” اما نگران نباشید.

هنوز هوا تاریک بود که او شروع به راه رفتن کرد، در نهایت یک تاکسی برای هشت ساعت سواری به خانه گرفت. او لرزش زمین لرزه را احساس کرده بود، البته نه شدید. “در ماشین نشستم و شروع کردم به وحشت. افکار مدام در سرم هجوم آوردند: پدر و مادرم، همسرم، تنها پسر پنج ساله ام، حلال الدین. اگر تمام خانواده ام مرده بودند چه؟

وقتی سرانجام به گایان رسید، همسرش را به کابل برده بودند و بستگانش در حال شستشوی جسد پسرش بودند. “من فقط آنجا ایستادم. باورم نمی شد، حتی نمی توانستم به آنها کمک کنم.» او با اشاره به قبر کوچکی که از آن زمان برای فرزندش حفر شده بود، گفت. من می‌خواهم خاطره‌ای پیدا کنم – یک تکه لباس یا یکی از اسباب‌بازی‌های او – اما ورود به خرابه‌های خانه ما خیلی خطرناک است.

او گفت که مادر حلال الدین هنوز نمی دانست. من به طور خلاصه با همسرم تلفنی صحبت کردم. او هوشیار است اما حالش خوب نبود. من نتوانستم در مورد حلال الدین به او بگویم – و از روزی می ترسم که باید به او بگویم. ما خیلی رنج دیده ایم. او چگونه می تواند بیشتر بگیرد؟»

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …