“ما وظیفه خود را انجام دادیم”: پایان Roe استجابت دعا را به ارمغان می آورد

به گزارش دپارتمان اخبار پزشکی پایگاه خبری آبان نیوز ،

TUPELO، خانم. دعایی وجود دارد که تانیا بریتون در اولین لحظات مه آلود صبح و در سکون شب گفته است. او این را روی زانوهایش جلوی خیمه طلایی کلیسایش گفته است و در آغوش مبل اتاق نشیمن خود غرق شده است. کلمات دگرگون شده‌اند، گاهی اوقات لب‌های او را لمس می‌کنند و دیگران فقط در ذهن او تکرار می‌شوند، اما به هر شکلی، دهه‌ها پس از دهه‌ها، دهه‌ها تکرار شده‌اند.

بریتنی 70 ساله دعا می کند: “هر کاری که می کنم، برای پایان سقط جنین باشد.” بگذارید امروز یک کودک نجات پیدا کند. بگذار رو در مقابل وید واژگون شود.»

او تابلوهایی را بیرون از کلینیک‌ها بالا می‌کشید، قانون‌گذاران را در ساختمان دولتی تحقیر می‌کرد و انجیل ضد سقط جنین خود را برای هر کسی که گوش می‌داد پخش می‌کرد، شعار خود را آنقدر تکرار می‌کرد که فکر می‌کرد آیا آنقدر عمر خواهد کرد که تحقق آن را ببیند. تا اینکه جمعه فرا رسید و دادگاه عالی آمریکا رای داد. و بالاخره دعایش مستجاب شد.

او در حالی که اشک می ریخت گفت: «این ماموریت من بود. من یکی از میلیون‌ها نفری هستم که در این کشور کارهای کوچکی انجام داده‌اند. ما سهم خود را انجام داده ایم. ما کاری را انجام دادیم که خدا از ما خواسته است.»

در سراسر کشور، بسیاری از این تصمیم عزادار شدند و آن را به عنوان تصمیمی می‌دانستند که یک حقوق اولیه انسانی را سلب می‌کند، به طور غیرعادی بر مردم فقیر تأثیر می‌گذارد و می‌تواند منجر به مرگ بی‌ضروری زنان ناامید شود.

اما در روزی که متعلق به فاتحان بود، افرادی مانند بریتون که در یک جنبش نیم قرنی به سر می بردند، شادی کردند.

بریتون این کار را در حدود سال 1990 شروع کرد و در خارج از کلینیکی در جکسون، می سی سی پی، تسبیح دعا کرد، و خیلی زود، تمام وقت باقی مانده از کار تمام وقت به عنوان پرستار و بزرگ کردن پسرش را مصرف کرد.

او رئیس جمهور می سی سی پی Pro-Life شد، به ایالت سفر کرد تا قوانین ضد سقط جنین را به اجرا بگذارد و سعی کرد افراد نوکیش را به سمت خود جلب کند. و هفته به هفته، او به خیابان های بیرون از کلینیک ها بازگشت.

گاهی اوقات او متن مقدس را نقل می کرد یا به آرامی دعا می کرد. دیگران، او ورودی‌ها را مسدود می‌کرد و نمایشی می‌ساخت. او در سرمای شدید و زیر آفتاب سوزان بیرون می رفت، و وقتی به خانه برمی گشت، آنقدر خسته بود که در بانوج خود فرو می ریخت.

بر اساس شمارش او، او هفت بار دستگیر شده است. او هر چیزی را که فکر می‌کرد ممکن است بیماران را از خود دور کند، امتحان کرد، از استفاده از عکس‌های عجیب و غریب از بقایای سقط‌شده در اواخر عمر گرفته تا زنان شیرین‌حرف برای نوشیدن قهوه و فرصتی برای تغییر نظرشان.

او می گوید: “من از هر تاکتیکی که در زرادخانه خود داریم استفاده کرده ام.” «تو آماده کن تو تمرین می کنی. میدونی خودت رو نظم میدی شما همه این کارها را قبل از اینکه وارد میدان نبرد شوید انجام می دهید.»

هر بار که درهای یک درمانگاه را می بست، او پر از خلسه می شد. وقتی لایحه ای برای تشدید قوانین سقط جنین تصویب شد، او خوشحال شد. چند بار، شخصی به او نوزادی را معرفی می‌کرد و می‌گفت: «تو نجاتش دادی»، که باعث لبخندی گسترده و شکرگزاری شد.

جشن های او کوتاه بود. همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود داشت.

و اغلب، او ناامید بود. او ساعت‌ها را بیرون از خانه سپری می‌کرد تا نظر کسی را تغییر ندهد، و تماشا می‌کرد که یک قانون لغو می‌شود یا یک نامزد مورد علاقه بازنده ظاهر می‌شود. زمانی که کشیشی یا اسقف با تاکتیک‌های او چشم‌پوشی نمی‌کرد، او در مواقعی با کلیسای خود مبارزه می‌کرد. برای چندین سال، پیش‌بینی‌ها مبنی بر شمارش روزهای رو هرگز محقق نشد.

گاهی اوقات وقتی نمی‌توان زنی را تحت فشار گذاشت، تسلیم می‌شد و می‌گفت که او نمی‌تواند خجالت‌آوری برای بچه‌دار شدن یا تحمل کند یا تحمل ضربه‌ای به تحصیل یا شغلش را ندارد. سال‌ها، او نمی‌دانست که آیا کار خوبی می‌کند یا نه، برگشت. اما، همیشه، او بازگشت.

او می گوید: «تو فقط این کار را انجام بده. “شما هزینه ها را حساب نمی کنید، اما این کار را برای موفقیت نیز انجام نمی دهید.”

تصادفی نیست که این کار زندگی او شد. برای او زنانی که سقط جنین می کنند قاتل هستند. او خود را قاتل نیز می نامد.

او در سال 1972 زمانی که سقط جنین انجام داد، دانشجوی کالج بود و فقط 19 سال سن داشت. رو حتی به او نیز تحویل داده نشده بود، اگرچه او در مورد تجربه خود یا غیرقانونی بودن آن چیز زیادی نمی گوید. او یک کاتولیک مادام‌العمر است و می‌گوید می‌دانست سقط جنین اشتباه است، اما ترس و خودخواهی بر او چیره شده است.

راز سال ها او را می خورد. او آرامش را در مواد مخدر و انکار یافت. او قبل از اینکه با کاری که انجام داده بود کنار بیاید، به خودکشی فکر کرد، یک بیداری معنوی داشت و خود را وقف این کار کرد.

او می‌گوید تلاشی برای کفاره او رانده نشده است. او خود را بخشیده می داند.

او می‌گوید: «من دیگر با آن شیطان کشتی نمی‌گیرم.

او هشت سال پیش پایتخت ایالت را ترک کرد و با این حرکت، فعالیت های خیابانی او کاهش یافت. او چند بار در ماه به تظاهرات می‌رود، اما بیشتر کارش را در دعاهای همیشگی‌اش ادامه می‌دهد.

او آنها را از لحظه ای که از خواب بیدار می شود شروع می کند و تا زمانی که به خواب برمی گردد آنها را ادامه می دهد. او آنها را در حالی که دست هایش را می شست و در سوپرمارکت سرگردان است، می گوید. او می گوید که آنها گل می چینند و سگ را پیاده می کنند. او هر روز به مراسم عشای ربانی می‌رود، حتی زمانی که تقریباً تنها در نیمکت‌ها است، حتی زمانی که پشت بام باران می‌بارد و درختان در پشت شیشه‌های رنگی تعظیم می‌کنند.

هنگامی که پیش نویس نظر دیوان عالی برای اولین بار در ماه مه به بیرون درز کرد، بریتون با دقت آن را خواند، سپس گریه کرد و مملو از شادی شد، سپس هفته ها را به دعا و نگرانی در مورد تحقق آن گذراند. روز جمعه صبح برخاست و نماز خواند. او برای نوه هایش وافل و بیکن درست می کرد که این خبر در تلویزیون پخش شد. او بلافاصله احساس کرد که غرق در شادی فلج کننده است.

گلویش سفت شد. اشک سرازیر شد. او همه جا احساس بی حسی می کرد.

پیام‌هایی از طرف کسانی که او اعتراض می‌کردند و در کنارش کار می‌کردند، شروع شد. او می داند که سقط جنین ادامه خواهد داشت و کار او نیز ادامه دارد. از آنجایی که لحظه‌ای که سال‌ها برایش دعا می‌کرد، غرق می‌شد، نمازش مختصر بود.

“مرسی، عیسی!” او گفت.

———

Sedensky را می توان در msedensky@ap.org و https://twitter.com/sedensky در دسترس قرار داد

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت خبری آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …