به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
نسخه کوتاه این که چگونه آمریکایی ها حق خود را برای خاتمه دادن به بارداری از دست دادند را می توان در یک نام خلاصه کرد: ترامپ.
سرمایه دار املاک و ستاره تلویزیون های واقعیت ابتدا با پیروزی در ریاست جمهوری ایالات متحده جهان را شوکه کرد، سپس با تایید سه قاضی دادگاه عالی به یک هیئت 9 نفره به پایگاه خود پاداش داد و بدین ترتیب دادگاه را مجدداً متعادل کرد تا برای نسلی آینده متمایل به محافظه کار شود.
این راه کوتاه به سازمان بهداشت زنان دابز علیه جکسون منتهی شد، نظری که این هفته منتشر شد و در آن قضات دادگاه عالی با 6-3 رأی به لغو پرونده تاریخی Roe v Wade دادند، که در سال 1973 یک حق قانونی برای سقط جنین اعطا شد.
انتظار می رود پایان حمایت فدرال برای سقط جنین منجر به این شود که 26 ایالت بلافاصله یا در اسرع وقت این عمل را ممنوع کنند و ده ها میلیون زن آمریکایی و افرادی را که می توانند باردار شوند تحت تأثیر قرار دهد.
این تصمیم حتی در شرایطی اتخاذ میشود که حدود 85 درصد از آمریکاییها حداقل در برخی شرایط از سقط جنین قانونی حمایت میکنند. کارشناسان می گویند چرا و چگونه تصمیمی که اکثریت آمریکایی ها با آن مخالفت کردند، همه چیز به قدرت سیاسی مربوط می شود.
فرد کلارکسون، کارشناس راست مسیحی و یکی از همکاران در Political Research Associates گفت: جنبش ضد سقط جنین “بهترین جناح سازمان یافته در سیاست آمریکا” است.
او گفت: «آنها درک می کنند که اقلیتی از جمعیت، رای دهندگان، و قطعا مجموعه اقلیت از دیدگاه ها در مورد مسائل حقوق باروری هستند. اما از آنجایی که آنها این را می دانند، راه های موثری برای به حداکثر رساندن نفوذ سیاسی خود با سازماندهی بهتر نسبت به جناح های عددی بزرگتر که سازماندهی کمتری دارند، یافته اند.
به بیان دیگر، او گفت که جنبش ضد سقط جنین “بر ابزارهای دموکراسی برای دستیابی به نتایج غیردموکراتیک تسلط یافت”.
جریان هایی که منجر به تصمیم دابز شدند، امروز از قدرتمندترین جریان های سیاست آمریکا هستند. به گفته محققان، طی دهه ها، یک جنبش مذهبی با مهار نیروهای قطبی سازی، فرسایش هنجارهای قانون اساسی و دستکاری دموکراسی ایالات متحده غالب شد.
نیل سیگل، کارشناس قانون اساسی و استاد دانشگاه دوک که کارمند قاضی لیبرال سابق روت بادر گینزبورگ بود، میگوید: «اینطور نیست که حقوق سقط جنین به کندی کاهش یابد. درعوض، قضات نظری صادر کردند که «کاملاً قانون اساسی پنج دهه را رد میکند» و «مکرراً توسط قضات منصوب شده توسط هر دو طرف تأیید شد».
دادگاه متمایل به محافظهکار یک هنجار قانون اساسی دیگر را زیر پا میگذارد، و یک بار در زندگی یک تغییر را صادر میکند، پس از رویدادی دیگر بدون سابقه مدرن: افشای پیشنویس رأی دادگاه عالی. حتی قبل از اینکه Dobbs منتشر شود، نشت به معنای عذاب Roe v Wade بود.
سیگل گفت: “دادگاه موسسه ای نیست که من به آن خدمت کردم.”
امروزه، سقط جنین یکی از جناحی ترین مسائل در ایالات متحده است، با جمهوری خواهان و جنبش ضد سقط جنین به قدری همسو هستند که روشنایی چندانی بین آنها وجود ندارد. با این حال، در دهه 1970، سقط جنین به عنوان یک “مسئله کاتولیک” تلقی می شد، که هم جمهوری خواهان طرفدار و هم دموکرات های ضد سقط جنین در کنگره حضور داشتند. دادگاه عالی به نفع Roe v Wade با اختلاف 7-2 رأی داد.
مری زیگلر، استاد مدعو در هاروارد و استاد حقوق اساسی در دانشگاه هاروارد، گفت: برخی از این دگرگونی ها منعکس کننده تغییرات عمدی جنبش ضد سقط جنین است، برخی از آنها تغییرات ساختاری در دموکراسی ایالات متحده است و برخی از آنها فقط شانس است. دانشگاه کالیفرنیا دیویس.
برخلاف تصور عمومی، هیچ واکنش سیاسی فوری به Roe v Wade وجود نداشت. در سال های بعد، لوایح مهمی دولت فدرال را از پرداخت هزینه سقط جنین منع می کرد، اما اصلاحیه قانون اساسی برای ممنوعیت کامل این روش شکست خورد.
تا اواخر دهه 1970 بود که استراتژیست های جمهوری خواه، مانند پل ویریچ، سقط جنین را موضوعی می دانستند که ممکن است در کنار مخالفت با حقوق زنان و احکام دادگاه های تبعیض نژادی، قفل آرای میلیون ها مسیحی انجیلی سفیدپوست را باز کند. این طرح جواب داد: کاتولیکها و پروتستانهای انجیلی سفیدپوست با جمهوریخواهان متحد شدند.
کلارکسون میگوید: «در دهههای 70 و 80، زمانی که جنبش ضد سقط جنین در حال بلوغ بود، اتفاقاتی را به یاد میآورم که در آن یک اسقف کاتولیک را میدیدی که با ناراحتی در کنار انجیلیها روی صحنه نشسته بود.
دهها سال میگذشت که مسیحیان انجیلی و کاتولیکها برنامه مدرن خود را با سقط جنین، ازدواج همجنسگرایان و آزادی مذهبی به عنوان موضوعات اصلی در هم آمیختند. با این وجود، اتحاد جدید به زودی یک «اکثریت اخلاقی» ایجاد کرد که به مبارزات انتخاباتی رونالد ریگان کمک کرد. ریگان نیز مانند ترامپ در ابتدا از قانون «آزادسازی» سقط جنین حمایت کرد، قبل از اینکه بعداً به عنوان رئیس جمهور قول داد با سقط جنین مخالفت کند.
قانون حقوق رای در سال 1965 به این تغییر سیاسی کمک کرد، قانون اساسی معتقد بودند که دموکرات های جدایی طلب جنوب برای اولین بار به رقابت واقعی با جمهوری خواهان وارد می شوند.
لورتا راس، بنیانگذار گروه SisterSong Women of Color Reproductive Collective، یک سازمان دهنده حقوق باروری در گرجستان، گفت: «اگر سیاست های نژادی در این کشور را درک نکنید، سیاست باروری را در این کشور درک نمی کنید.
راس میگوید: «من معتقدم که محدودیتهای فعلی در مورد سقط جنین، کنترل بارداری و آموزش جنسی همگی برای وادار کردن زنان سفیدپوست به داشتن نوزادان بیشتر طراحی شدهاند. او گفت: «من متقاعد نشدهام که آنها نوزادان قهوهای یا سیاهپوست بیشتری میخواهند،» حتی اگر زنان قهوهای و سیاهپوست به طور نامتناسبی تحت تأثیر ممنوعیت سقط جنین قرار بگیرند.
این تغییر سیاسی همچنین مزیتهای ساختاری متمایز بر اساس ساختار قانون اساسی ایالات متحده را برای جمهوریخواهان به ارمغان آورد – نیرویی که سیگل آن را به عنوان «طرفداری روستایی» توصیف میکند.
کنگره دو مجلسی متشکل از مجلس نمایندگان است که کرسی های آن بر اساس جمعیت است و سنا که به هر ایالت بدون توجه به جمعیت دو رای می دهد. سیگل گفت: «قانون اساسی همیشه به طور نامتناسبی از رأی دهندگان روستایی حمایت می کرد، اما همیشه به نفع یک حزب نبود.
با این حال، زمانی که سناتورهای جمهوری خواه شروع به نمایندگی بیشتر از رای دهندگان سفیدپوست، مسیحی و روستایی کردند، از ویژگی مندرج در قانون اساسی ایالات متحده نیز بهره مند شدند. امروز، جمهوری خواهان مجموعاً 41.5 میلیون آمریکایی کمتر از دموکرات ها را نمایندگی می کنند، حتی اگر سنا به طور مساوی تقسیم شود. در نتیجه، دادگاه جدید متمایل به محافظه کار توسط نهادی که نماینده اقلیتی از رأی دهندگان است تأیید شد.
سیگل گفت: «این بازتابی از حکومت اقلیت است.
درخواست استراتژیست های جمهوری خواه برای رای دهندگان محافظه کار اجتماعی نیز به طور قابل توجهی شروع به بازتعریف معنای جمهوری خواه بودن کرد.
کلارکسون گفت: «حوزههای حرفهای و جمهوریخواهان رسمی فکر میکردند که میتوانند آنها را کنترل کنند. آنها اشتباه کردند: آنها حزب شدند.
کلارکسون گفت، افراد جدید ضد سقط جنین برای قدرت بیشتر تلاش کردند و «برای اعمال نفوذ بیشتر بر ترکیب جمهوریخواهان تلاش کردند تا اطمینان حاصل شود که نامزدها از نظر ایدئولوژیکی به اندازه کافی پاک خواهند بود».
سیگل گفت که جمعیت شناسی فوریت را به علت ضد سقط جنین اضافه کرد. حزب جمهوری خواه عمدتاً سفیدپوست و مسیحی است، اما اندازه پایگاه آن به دلیل تغییر سریع جمعیت شناسی ایالات متحده تهدید می شود زیرا آمریکا از نظر نژادی متنوع تر و مذهبی تر می شود. پیش بینی می شود که سفیدپوستان آمریکایی تا سال 2045 در اقلیت باشند.
سیگل گفت که این امر جمهوری خواهان را به تمرین “سیاست وجودی” سوق داده است، هر دوره انتخاباتی را حساس تر از گذشته احساس می کند و احزاب را از هم دورتر می کند. در عین حال، تقسیم بندی مجدد حزبی، که به نام «جریماندرینگ» شناخته می شود، به نامزدهای تندرو اجازه می دهد تا در مناطق غیررقابتی پیروز شوند و قطب بندی را تشدید کند.
در مورد دابز، قدرت و شانس با هم برخورد کردند که پایگاه ترامپ را انتخاب کرد، مردی که زمانی ادعا می کرد طرفدار انتخاب است، حتی با از دست دادن رای مردم در انتخابات پیروز شد و سپس فرصت نادری برای تایید سه قاضی جدید به او پیشنهاد شد. دادگاه.
نیروهای پشت سر دابز همچنین نشان میدهند که چگونه ارزشهای آمریکایی – خودمختاری، آزادی و خودمختاری – در دوره جدید دادگاه عالی بازتعریف خواهند شد.
سیگل گفت: «خصومت متقابلی بین اعضای دو حزب وجود دارد، اما از نظر میزان حرکت حزب جمهوریخواه به سمت راست و تمایل به شکستن هنجارها برای مزیت حزبی کوتاهمدت، عدم تقارن بیشتری وجود دارد. “یا در مورد دادگاه عالی، برای مزیت حزبی درازمدت.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.