به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
کمی بیش از دو سال پیش، ریشی سوناک بیرون 11 خیابان داونینگ ایستاده بود که در کنار آن رئیس TUC، فرانسیس اوگریدی، و کارولین فیربرن، رئیس گروه کارفرمایان برجسته بریتانیا، CBI، قرار داشت. هدف از این عکس برای نشان دادن روح جدیدی از همبستگی سه جانبه بود که به بریتانیا کمک می کرد تا از این همه گیری عبور کند.
TUC نقش بزرگی در طرح های طرح یارانه دستمزد مرخصی ایفا کرده بود و صدراعظم مشتاق بود قدردانی خود را نشان دهد. سوناک با اعلام بسته اقتصادی اضطراری دولت به مجلس، از TUC به خاطر “گفتگوهای سازنده” با خزانه داری تشکر کرد.
آن روح اجماع از بین رفته است. صحبت از عصر جدیدی از “آبجو و ساندویچ” – کوتاه نویسی برای روزهایی که وزرا، کارگران سازمان یافته و کارفرمایان به دنبال توافق بر سر مسائل مبرم بودند – جای خود را به ضرب و شتم اتحادیه ها داده است. سوناک اکنون اتحادیههای راه آهن را به بیمسئولیتی نسبت به دستمزد، شغل و شرایط کاری متهم میکند.
رویکرد آشکارا تهاجمی دولت به اتحادیهها نسبتاً جدید است و مطمئناً در کنفرانس حزب محافظهکار در سال گذشته مشهود نبود، جایی که بوریس جانسون گفت که از دیدن افزایش سریع دستمزدها نسبت به قبل از شروع همهگیری «خوشحال» است. نخست وزیر افزود، بازگشتی به «همان مدل شکسته قدیمی» دستمزدهای پایین، مهارت های پایین و بهره وری پایین وجود نخواهد داشت. پیام واضح بود: محافظه کاران در کنار کارگران بودند.
تونی ویلسون، مدیر مؤسسه مطالعات استخدامی، می گوید که از تیرگی روابط بین دولت و اتحادیه ها تعجب نمی کند. «همیشه یک سپیده دم دروغین بود که طرح مرخصی قرار بود نویدبخش عصر جدیدی از مشارکت باشد. این یک ازدواج راحت بود.»
سه چیز باعث شده فضا عوض شود. اول اینکه، دولت نسبت به مارس 2020 محبوبیت بسیار کمتری دارد، زمانی که جانسون پس از کسب اکثریت 80 کرسی در انتخابات دسامبر 2019، هنوز از ماه عسل لذت می برد.
دوم، کارگران در موقعیتی بسیار قوی تر از آن چیزی که آنها یا وزیران انتظار داشتند از این بیماری همه گیر بیرون آمده اند. با وجود ترس از اینکه تعطیلی اقتصاد منجر به اشتغال انبوه شود، نرخ بیکاری به سطح قبل از بحران بازگشته است و کمبود نیروی کار در بسیاری از صنایع وجود دارد. اگرچه عضویت اتحادیههای کارگری نصف سطح اوج 13.2 میلیون نفری است که در پایان دهه 1970 ثبت شده بود، کارفرمایان مجبور شدهاند برای جذب و حفظ کارمندان هزینه بیشتری بپردازند.
اما مهمترین عامل بحران هزینه زندگی ناشی از شدت و مدت تورم بوده است. وزرا که ناامید از یافتن قربانی برای رکود تورمی در اقتصاد هستند، بر اتحادیه هایی متمرکز شده اند که به دنبال محافظت از استانداردهای زندگی اعضای خود هستند. وزرا با صحبت از «اعتصابات کارگری» به دنبال کسب سرمایه سیاسی از ناآرامی های صنعتی بوده اند.
پل نواک، معاون دبیرکل TUC که بخشی از مذاکرات مرخصی بود، میگوید: «اتحادیههای کارگری از نزدیک با دولت برای محافظت از مشاغل و حفظ امنیت مردم در طول همهگیری همکاری کردند. وزرا می توانستند با این روحیه سازنده ادامه دهند.
اما آنها تصمیم گرفتهاند با اتحادیهها مبارزه کنند تا مردم را از ناکامیها و هزینههای اضطراری زندگی منحرف کنند. دولت به جای تشدید تنش ها و قرار دادن کارگر در مقابل کارگر، باید مردم را دور میز جمع کند تا راه حلی عادلانه برای این مناقشه ریلی بیابند.»
نواک میگوید برنامههای دولت برای جذب کارکنان آژانس برای جایگزینی کارگران اعتصابی «غیرقابل اجرا» است و به سادگی روابط صنعتی را مسموم میکند.
برخی از محافظه کاران فکر می کنند که دولت رویکردی پرخطر را در پیش گرفته است. دیوید ویلتز، وزیر سابق کابینه، در وب سایت ConservativeHome نوشت: «به طور کلی، دستمزدها کمتر از تورم افزایش می یابد. این یک مارپیچ تورمی نیست. به نظر می رسد که تعدیل فقیرتر شدن ما تا حدی از طریق نرخ دستمزد اتفاق می افتد. ناامیدی از انتظارات ناشی از تورم به ویژه در میان کارگران احساس می شود. آنها ناراضی هستند، اما توضیحی از آنچه در اطرافشان می گذرد دریافت نمی کنند که صادقانه در مورد درد اقتصادی باشد و تشخیص دهد که چه کسی آن را تحمل می کند.
تورستن بل، مدیر اندیشکده بنیاد رزولوشن، میگوید که بریتانیا به تورم بالا عادت ندارد، که «فشار زیادی» بر روابط بین کارمندان و کارفرمایان وارد میکند.
بل اضافه می کند که در بخش خصوصی، بحث بر سر این است که آیا کارگران باید از کاهش دستمزدهای واقعی رنج ببرند یا اینکه کارفرمایان باید از طریق افزایش قیمت ها یا کاهش سود فشار را تحمل کنند.
«این در بخش دولتی کمی حادتر است زیرا مبادله بین پرداخت و مالیات است.
«دولت افزایش شدید مالیاتی را اعلام کرده و در برابر اعلام هرگونه افزایش بیشتر خط قرمز دارد. میخواهد مالیاتها را کاهش دهد و به همین دلیل ناامید است که تحت فشار هزینهها قرار نگیرد. به همان اندازه که مربوط به مالیات است به مارپیچ احتمالی دستمزد-قیمت.
اما دولت به یک روایت نیاز دارد تا اتحادیه ها و حزب کارگر را به مشکل تبدیل کند.»
تاریخ نشان می دهد که وزرا برای به دست آوردن مجدد ابتکار عمل سیاسی تلاش خواهند کرد حتی اگر کارگران به هشدارهای مربوط به مارپیچ قیمت دستمزد توجه کنند و تسویه حساب های زیر تورم را بپذیرند. دولتهایی که در دورههایی که دستمزدهای واقعی و استانداردهای زندگی در حال افزایش است، ریاست میکنند، معمولاً محبوب هستند. آنهایی که این کار را نمی کنند اغلب در انتخابات عمومی بعدی حذف می شوند.
ویلسون میگوید: «بسیاری از اینها مربوط به سیاست است. این تنها راه قابل تصوری است که دولت می تواند هزینه های بحران زندگی را تقصیر کارگران کند. اما سخت است که تورم 10 درصدی را تقصیر RMT بدانیم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.