به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آسال دیگر، مجموعه دیگری از آمار ضربه مغزی به اندازه سال گذشته بالا بود. بالاتر. گزارش امسال که روز سهشنبه در گزارش جامع و همیشگی پروژه نظارت بر جراحات راگبی انگلیسی منتشر شد، در واقع بالاترین رکورد ثبت شده از زمان شروع PRISP در سال 2002 است.
مطمئناً در یک مقطع زمانی، پولی که راگبی با کارت قرمز وحشی غرب به طور رسمی در 3 ژانویه 2017، پنج سال و نیم پیش آغاز شد، کاهش می یابد، اما به طور غیر رسمی حتی قبل از آن، کار نمی کند – و هرگز کارساز نخواهد بود. اخراج بازیکنان و محروم کردن آنها برای زشتترین نمونههای تماس با سر (هر چند به دور از آن) به معنای بازدارندگی است، اما بازدارندهها در جهان گستردهتر فقط زمانی کار میکنند که نقضهای هدف نتیجه تصمیم عمدی باشد. توسط عاملان در زمان مناسب خود ساخته شده است.
این روزها هیچ بازیکن راگبی عمداً به سر حریف ضربه نمی زند (زیرا آنها جدا از هر چیز دیگری ممکن است به خاطر آن اخراج شوند) و زمان بررسی اعمال آنها در کسری از ثانیه سنجیده می شود. هر کسی که این مانترا را تکرار می کند که فقط باید هدفش را پایین بیاورد، همیشه روی صندلی راحتی با توییتر باز می نشیند.
ایده این است که تکل های عمودی را ریشه کن کنید، اما هر مسابقه ای را به مدت پنج دقیقه تماشا کنید و تعداد تکلرهای ایستاده را بشمارید. آنها در همه جا و اغلب گزینه ایمن تر هستند. بنابراین چیزی که ما واقعاً به بازیکنان می گوییم این است: «به صورت ایستاده تکل نزنید. جدا از زمانی که باید. و اگر در این چند ثانیه اشتباه متوجه شوید، خاموش میشوید.»
این بازیکنانی که ما سرشان فریاد می زنیم بهترین های جهان هستند. اگر بعد از پنج سال و نیم هنوز همدیگر را درگیر میکنند، شاید، فقط شاید، به این دلیل است که اجتناب مطمئن از آن تقریباً غیرممکن است. بنابراین هرگز انتظار نداشته باشید که این کارت های قرمز – یا بحث های پیرامون آنها – پایان یابد. و هرگز انتظار نداشته باشید که آنها کار کنند، اگر هدف نجات راگبی از آخرالزمان زوال عقل است که به سمت آن می رود.
دلایلی که این کار را نمی کند بسیار زیاد است. در اینجا فضایی برای پرداختن به همه آنها وجود ندارد، اما از نقطه نظر کاهش بروز ضربه مغزی، آبان نیوز قبلاً اعداد راگبی جهانی را برای محاسبه حداکثر کاهش صدمات سر که میتوانیم انتظار داشته باشیم، محاسبه کرده است، اگر فرضاً هرگز هرگز دوباره تکلگر راست قامت دیگری را دید که غیرممکن و نامطلوب بود. پاسخ، برای کوتاه کردن یک داستان طولانی، 8٪ است.
که بهتر از هیچ است، اما رقم واقعی در یک دنیای واقعی و فیزیکی، بدون هیچ عواقب ناخواستهای، بسیار پایینتر از آن خواهد بود و به سختی ارزش حمله به یکپارچگی ورزش را دارد که این آزار و اذیت جنونآمیز بازیکنان نشان میدهد. شواهد تا کنون این است که اصلاً کاهشی وجود ندارد، چه رسد به کاهش کوچک.
بدتر از آن، اگر حفظ سلامت آینده بازیکنان راگبی هدف نهایی باشد، این سیاست معیار اشتباهی را هدف قرار می دهد. متخصصان مغز و اعصاب مستقل در سرتاسر جهان – و نه آنهایی که در گروه بیاعتباری Concussion in Sport، که در پس یافتههای آنها بسیاری از نهادهای حاکم، از جمله راگبی جهانی، برای مدت طولانی پنهان شدهاند – همچنان به ما شواهدی ارائه میکنند که نشان میدهد ضربه مغزی عامل خطر نیست. ایجاد شرایط عصبی در زندگی بعدی
عامل کلیدی چیزی است که متخصصان مغز و اعصاب آن را “دوز تجمعی” انرژی تزریق شده به مغز می نامند. به عبارت دیگر، هر چند وقت یک بار در طول یک دوران طولانی، مغز بازیکنان متزلزل می شود، که دائماً در ورزش هایی مانند اتحادیه راگبی است. حتی نیازی به تماس مستقیم با سر نیست. همانطور که محافظ های دهانی که توسط هارلکین و دیگران استفاده می شود نشان می دهد، بیش از نیمی از نیروی تجمعی که در جمجمه توسط یک بازیکن Premiership تجربه می شود، ناشی از برخوردهایی است که اصلاً سر را درگیر نمی کند.
راگبی جهانی این هفته اولین تلاش خود را برای خروج از خرابه CISG اعلام کرد، که در سال 2011 این ایده را مطرح کرد که حداقل برنامه بازگشت به بازی پس از ضربه مغزی باید شش روز باشد. آخرین نسخه منتشر شده متعهد می شود که اکثر بازیکنان ضربه مغزی در راگبی نخبگان حداقل برای 12 بازی برنخواهند گشت، که همیشه همینطور بوده است. اما، در غیاب سابقه ضربه مغزی یا علائم طولانی مدت برای یک بازیکن خاص، حداقل RTP واقعی یک روز کامل به هفت افزایش یافته است.
همه اینها برای بریدگی در نوک یک کوه یخ است. ما باید از دیدن ضربه مغزی جدا از صدها بار دیگر که مغزها در مسابقه راگبی تکان میخورند، دست برداریم. همه آنها روی یک ترازو می نشینند و همه می شمارند. آنهایی که ضربه مغزی تلقی می شوند تنها آنهایی هستند که علائم فوری و قابل مشاهده را ایجاد می کنند. حداقل زمانی که بازیکن ضربه خورده از مسابقه بیرون کشیده میشود، باعث شکستن ضربه زدن میشود. ما باید نگران بازیکنانی باشیم که علائمی ندارند، زیرا آنها ادامه می دهند.
برای خروج از بحران CTE، از نظر واقع بینانه، راگبی در دست علم است. توسعه نوعی درمان که ممکن است آسیب مغزی را در طول دوران حرفه ای بازیکن کاهش دهد، معقول ترین راه حل است. چه کسی می داند؟ علوم اعصاب در آستانه همه نوع پیشرفت است.
با این حال، چیزی که هرگز آسیب مغزی را کاهش نمی دهد، یا حتی میزانی که راگبی در چشم بسیاری از مردم جهان مایه خنده است، فرستادن بازیکنان بی گناه از زمین برای حوادثی است که امیدی به اجتناب از آنها ندارند. این مراقبت از آنها نیست. به آنها خیانت می کند این یعنی راگبی سرزنش بازیکنان به خاطر نحوه راگبی.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.