به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دیo ما تا به حال یاد می گیریم؟ ولادیمیر پوتین به هیولاهایی میپیوندد – از صدام حسین تا معمر قذافی – که زمانی مورد لطف غرب قرار گرفتند. رژیم او در ویرانه های گروزنی شکل گرفت و در املاک هایگیت و چلسی مشروعیت یافت. بیست و سه سال پیش، پوتین تا حد زیادی ناشناخته در آن زمان در موج ملی جنگویسم موج زد تا جانشین بوریس یلتسین شود. مجموعه ای از بمب گذاری های تروریستی فرضی در ساختمان های آپارتمانی روسیه بهانه ای برای جنگ دوم چچن در این کشور فراهم کرد. نگران نباشید که شواهد قانعکنندهای وجود دارد که نشان میدهد سرویسهای امنیتی روسیه این بمبگذاریها را انجام دادهاند تا عاملی را برای تهاجم فراهم کنند، نگران نباشید که دهها هزار چچنی در میان جنایات جنگی وحشتناک قتل عام شدند: پوتین مورد تحسین قرار گرفت و مورد استقبال قرار گرفت.
رئیس سابق MI6، سر ریچارد دیرلاو، در سال 2018 از نقش سرویس های امنیتی ما در به قدرت رسیدن پوتین، از جمله زمانی که تونی بلر برای عکسبرداری در سال 2000 به روس ها پیشنهاد شد، ابراز تاسف کرد. سال بعد، نخست وزیر سابق وزیر همچنین تشابهاتی را بین چچن و “جنگ علیه تروریسم” غرب ترسیم کرد. نزول پوتین به سمت اقتدارگرایی بدون عذرخواهی، بلر را به تجدیدنظر در نظرات خود سوق نداد – در عوض، او از غرب خواست تا نارضایتی خود را از الحاق کریمه در سال 2014 کنار بگذارد تا با پوتین علیه “اسلام رادیکال” متحد شود، درخواستی که او در سال 2018 تکرار کرد. تنها سه ماه پس از مسمومیت های سالزبری.
امروزه، همدستی تا حد زیادی در صفوف محافظه کاران نهفته است. خزانه حزب حاکم ما مملو از پول نقد مرتبط با پوتین است. بر اساس نامه ای که توسط دیوید لامی و ریچل ریوز نوشته شده است: از زمان به قدرت رسیدن بوریس جانسون در جولای 2019، اهداکنندگانی که از روسیه پول درآورده اند یا ادعا می شود با رژیم پوتین ارتباط دارند، 1.93 میلیون پوند به حزب محافظه کار یا انجمن های محافظه کار اختصاص داده اند. “
روسیه تحت رهبری پوتین یکی از چندین دریافت کننده ناقض حقوق بشر از فروش تسلیحات بریتانیا بوده است. وقتی نایجل فاراژ – مانند بسیاری از برادران پوپولیست راستگرای خود در جهان غرب – تحسین خود را از پوتین اعلام کرد، آیا واقعاً او تا این حد از جریان اصلی خارج بود؟
یک مدل اقتصادی ساخته شده توسط تاچریسم، لندن را به یکی از بهترین بهشتهای مالیاتی جهان و مرکزی برای «پولهای کثیف» روسیه و سایر ناقضان حقوق بشر تبدیل کرد: جای تعجب نیست که بسیاری از الیگارشها املاک و مستغلات را در لندن و مناطق اصلی به سرقت بردهاند. از باشگاههای فوتبال گرفته تا روزنامهها تا مسابقات تنیس با نخستوزیر کنونیمان، اغراق نیست اگر نخبگان روسیه و بریتانیا را عمیقاً درگیر توصیف کنیم.
به همین دلیل است که نیاز به یک جنبش ضد جنگ وجود دارد که بدون عذرخواهی برای جهانی که زمین بازی برای قدرت های بزرگ وحشی نیست مبارزه کند: در اینجا و اکنون، این به معنای تمرکز بر تجاوز روسیه است. علیرغم برخی ادعاها، وجود دارد هیچ همدردی قابل توجهی برای پوتین در سمت چپ وجود ندارد. عدم تکرار گسترده عذرخواهی ورشکسته برای تهاجم شوروی به مجارستان در سال 1956، که باعث شد پیتر فرایر، خبرنگار روزنامه دیلی ورکر، حزب کمونیست را کنار بگذارد و استالینیسم را به عنوان «مارکسیسم با قلب بریده شده غیرانسانی، خشک شده، یخ زده، متحجر، سفت و سخت، محکوم کند. عقیم». درست است که معترضان ضد جنگ – چه در بریتانیا و چه در روسیه – بیشترین اهرم را بر اعمال حاکمان خود دارند، اما باید از جایگزینهای صلحآمیز برای تشدید تنش نظامی، از جمله تحریمها و محدود کردن «پولهای کثیف» از سوی دولتهای متجاوز حمایت کنند. روسیه یا عربستان.
فعالان ضد جنگ نباید ابهام کنند: جنگ پوتین بی دلیل است و هیچ شرایط تسکین دهنده ای وجود ندارد. این بدان معنا نیست که نفهمیدیم چگونه به اینجا رسیدیم. ما باید درک کنیم که چرا بسیاری از اروپای شرقی ناتو را به عنوان یک سنگر ضروری در برابر روسیه می دانند – که آنها به طور قابل درک بیشتر از غرب از آن می ترسند. ما همچنین باید درک کنیم که چگونه پوتین از حس تحقیر اجتناب ناپذیر روس ها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوء استفاده کرد و باید بتوانیم اعتبار حقوق بشر ناتو را که اعضای آن شامل ترکیه مستبد در جنگ با کردها می شود، به چالش بکشیم.
در عصر هسته ای، نقش یک جنبش ضد جنگ تأکید بر جایگزینی برای تشدید نظامی است که می تواند به سرعت منجر به نابودی تمدن بشری شود: بیش از هر چیز، نظم بین المللی مبتنی بر قوانین مشترک، دیپلماسی و مشارکت. یعنی قوام. دیوید میلیبند حق دارد تهاجمی را که منشور سازمان ملل را نقض می کند و غیرنظامیان را در نقض قوانین بین المللی محکوم می کند. “بازگشت به دوران تاریک”اما او باید در مورد رای خود به جنگ عراق که در آن صدها هزار غیرنظامی کشته شدند، فکر کند، جنگی که توسط کوفی عنان دبیرکل وقت سازمان ملل به عنوان نقض همان منشور محکوم شد. زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی توسط قدرت های بزرگ، هرج و مرج خشونت آمیز را مشروعیت می بخشد.
جنبش ضد جنگ برای قلبی در دنیایی بیقلب میجنگد. این در برابر روایت نژادپرستانه ای که توسط یک خبرنگار خبری ایالات متحده خلاصه شده است مقاومت می کند – “اینجا عراق یا افغانستان نیست … این یک شهر نسبتاً متمدن و نسبتاً اروپایی است” – با تأکید بر اینکه حمله به اوکراین اهمیت دارد زیرا آنها یک شهر هستند. مردم مورد حمله قرار می گیرند، نه به این دلیل که آنها اروپایی هستند، و این همدلی باید به صورت جهانی تر اعمال شود.
همچنین خواستار اجرای جهانی قوانین است: اگر در مقابل یک متجاوز بایستیم، باید در برابر همه آنها بایستیم. استدلال برای ثبات در مسائل بینالمللی اغلب به عنوان «چیزی» محکوم میشود، اما در قلب آن این باور وجود دارد که همه قربانیان بیعدالتی ارزش یکسانی دارند. اگر حق اوکراینی ها برای مقاومت در برابر اشغالگری را درک می کنیم، باید این ادب را به فلسطینی ها نیز تعمیم دهیم. اگر کشتار کودکان در اوکراین ما را دفع می کند، باید به همان اندازه از بمباران فرش سعودی بچه ها با بمب های غربی احساس وحشت کنیم. و ما باید به همان اندازه جنایات مرتکب شده توسط دیگر رژیم های ضد غربی، از بمب های بشکه ای اسد سوریه تا سرکوب مسلمانان اویغر توسط چین را محکوم کنیم.
در حالی که پوتین جنگ تجاوزکارانه خود را آغاز می کند، نیاز به یک جنبش ضد جنگ که به همان اندازه که شجاعانه است، بیش از هر زمان دیگری ضروری است. در اینجا و اکنون، یک جنگ تجاوزکارانه جنایتکارانه را محکوم می کند، از حق اوکراین برای مقاومت دفاع می کند، و می خواهد که همان اصول به طور جهانی اعمال شود. این کشور خود را در میان کسانی که به دنبال منافع سیاسی یا مالی از جنگ هستند، بی دوست خواهد دید، اما باید به جای اتحاد از پایه های هر کشور به دنبال اتحاد باشد. حداقل در حال حاضر ممکن است محبوب نباشد، اما درست خواهد بود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.