به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
رهبران اتحادیه درخواستهای وزرای دولت برای محدودیت دستمزدها را به سخره گرفتهاند و معتقدند که اعضای آنها باید شکاف را با تورم فزاینده ببندند یا در خطر کاهش شدید استانداردهای زندگی باشند.
یکی از دلایل اصلی که توسط مقامات بانک انگلستان و خزانه داری برای محدود کردن دستمزد ذکر شده است، تهدید مارپیچ دستمزد/قیمت و ترس از این است که این اثر تند، تورم دو رقمی را به ویژگی دیرینه زندگی در بریتانیا تبدیل کند.
32.7 میلیون نفر در بریتانیا شاغل هستند و اگر همه آنها افزایش حقوقی را دریافت کنند که مطابق با نرخ تورم فعلی 9 درصد باشد، این یک صورت حساب فلج کننده برای کارفرمایان از جمله دولت محلی و مرکزی خواهد بود. ارقام منتشر شده در روز چهارشنبه می تواند نشان دهد که شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) به پیش بینی 11 درصدی BoE در ماه اکتبر نزدیک می شود.
مارپیچ دستمزد/قیمت یک مفهوم آکادمیک مبتنی بر نظریه انتظارات تورمی است. رشتهای از مقالات اقتصاددانان در دهههای 1960 و 1970، زمانی که تصور میشد تورم یک تهدید دائمی است، استدلال میکردند که وقتی خانوارها انتظار دارند تورم در آینده قابل پیشبینی بالا باشد، دستمزدهای بیشتری را طلب خواهند کرد. کسبوکارها مجبور میشوند هزینه دستمزدهای بالاتر را بگذرانند، که دور دوم افزایش قیمتها را ایجاد میکند.
از آنجایی که دستمزدهای بالاتر به دنبال قیمت های بالاتر است، نگرانی این است که به زودی کشور خود را، اگر نه با تورم 1000 درصدی، با سطح دستمزدی که اکثر صادرات بریتانیا را در بازارهای خارجی غیرقابل تحمل می کند، پیدا کند.
با این حال، مفهوم انتظارات تورمی بر اساس یک نظریه است تا شواهد تجربی. و از دورانی سرچشمه میگیرد که کارگران، که تعداد زیادی از آنها در صنایع دولتی کار میکنند، قدرت بسیار بیشتری نسبت به امروز داشتند.
در سال 1975، زمانی که تورم به 25 درصد رسید، نرخ دستمزد کارگران یدی با نرخ سالانه 31.7 درصد افزایش یافت، در حالی که میانگین درآمد برای همه کارکنان حدود 28 درصد در سال افزایش یافت. به دلیل شوک نفتی سال 1974، افزایش قیمت در اقتصاد باز بریتانیا بیشتر از جاهای دیگر احساس شد. تورم فرانسه در سال 1975 12.7 درصد و در آلمان 6.7 درصد بود.
اما درآمدها تا سال 1976 از تورم عقب تر بود و تا پایان دهه به این روند ادامه داد.
افزایش دستمزد از طریق مذاکره در حال حاضر حدود 4 درصد است، نسبت به 3 درصد در ابتدای سال. دفتر آمار ملی می گوید رشد متوسط دستمزد بدون پاداش 4.2 درصد در آوریل است که کمتر از نیمی از نرخ تورم 9 درصدی است. فقط پاداشها به کارگران اجازه میدهند شکاف را با تورم پر کنند و به طور نابرابر توزیع میشوند، و بیشتر آنها به کارکنان شاغل در شهر، متخصصان فناوری اطلاعات، وکلا، حسابداران و کارگران ساختمانی پیشنهاد میشوند.
تونی ویلسون، رئیس مؤسسه مطالعات اشتغال، گفت: «تاکنون نشانههای کمی از مارپیچ دستمزد/قیمت وجود دارد، اما برخی نشانهها حاکی از آن است که خدمات بخش خصوصی در واکنش به بازار کار سختتر، دستمزد را افزایش میدهند.»
او افزود که پاسخ به کمبود نیروی کار نباید نرخ بهره بالاتر باشد، بلکه تلاش بیشتر وزرا برای تشویق کسانی که شغل را ترک کرده اند برای پیوستن مجدد به نیروی کار باشد.
تفاوت دیگر با دهه 1970 سطح حمایت مالی ارائه شده از سوی دولت است. به گفته مؤسسه مطالعات مالی، بازنشستگان و کارگران با درآمد کم با خانوادهها تا حد زیادی با بسته نجات اخیر Rishi Sunak در برابر افزایش قیمتها محافظت شدهاند.
این بدان معنی است که آنها برای حفظ استاندارد زندگی خود نیازی به افزایش دستمزد مطابق با تورم ندارند. این احتمالاً به معمایی برای اتحادیهها تبدیل میشود که در حال حاضر بحث میکنند که آیا از کارگران راهآهن در اعتصاب پیروی کنند یا خیر.
اگر 650 پوند اعتبار جهانی را در سال جاری افزایش دهد و سایر اقداماتی که برای بسیاری از خانوارها بیش از 1000 پوند است، به آنها اجازه می دهد با قبوض بالاتر انرژی و غذا کنار بیایند، انگیزه مالی و عاطفی پشت تقاضا برای افزایش دو رقمی دستمزد چیست. ?
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.