مارک شیلدز، کارشناس تلویزیونی که به خاطر هوش تیزش شهرت داشت، در 85 سالگی درگذشت

به گزارش دپارتمان اخبارسیاسی پایگاه خبری آبان نیوز ،

مارک شیلدز، تحلیلگر نافذ محاسن و ناکامی های سیاسی آمریکا، ابتدا به عنوان یک استراتژیست مبارزات انتخاباتی دموکرات و سپس به عنوان مفسر تلویزیونی که به مدت چهار دهه با دیدگاه های لیبرال صراحتا و شوخ طبعی خود هم مخاطبان را به وجد می آورد و هم آنها را متعجب می کرد، روز شنبه در خانه خود درگذشت. در Chevy Chase، Md. او 85 ساله بود.

دختر او، امی شیلدز دویل، گفت که علت آن عوارض نارسایی کلیه بوده است.

سیاست برای آقای شیلدز حتی زمانی که او پسر بود بسیار بزرگ بود. در سال 1948، زمانی که او 11 ساله بود، والدینش او را در ساعت 5 صبح بیدار کردند تا بتواند نگاهی اجمالی به رئیس جمهور هری اس. ترومن در حال عبور از ویموث، شهر ماساچوست در جنوب بوستون بیندازد. او به یاد می آورد که “اولین باری که گریه مادرم را دیدم، شبی بود که آدلای استیونسون در سال 1952 از دست داد.”

زندگی غوطه ور در سیاست برای او به طور جدی در دهه 1960 آغاز شد، اندکی پس از پایان دو سال خدمت در تفنگداران دریایی. او به عنوان دستیار قانونگذاری سناتور ویلیام پروکسمیر از ویسکانسین کار خود را آغاز کرد.

او سپس به تنهایی به عنوان مشاور سیاسی نامزدهای دموکرات دست به کار شد. اولین مبارزات انتخاباتی او در سطح ملی، رقابت بد شانس ریاست جمهوری رابرت اف کندی در سال 1968 بود. زمانی که کندی در لس آنجلس ترور شد، آقای شیلدز در سانفرانسیسکو بود. او در سال 1993 به نیویورک تایمز گفت: «با این باور که رابرت کندی بهترین رئیس‌جمهور دوران زندگی من بوده است، به قبر خود خواهم رفت.

او موفقیت هایی داشت، مانند کمک به جان جی. گیلیگان برای تبدیل شدن به فرماندار اوهایو در سال 1970 و پیروزی مجدد کوین اچ وایت به عنوان شهردار بوستون در سال 1975. اما او مطمئناً با شکست بیگانه نبود. او برای مردانی کار می کرد که در دهه 1970 بیهوده به دنبال مناصب ملی بودند، از جمله ادموند اس. ماسکی، آر. سارجنت شرایور و موریس کی اودال.

آقای شیلدز گفت: «در یک نقطه، من رکورد NCAA داخل سالن را برای سخنرانی‌های امتیازی نوشته و ارائه شده داشتم.»

با پایان یافتن دهه 1970، او در مسیر متفاوتی تصمیم گرفت. بدین ترتیب یک حرفه طولانی آغاز شد که او را به یکی از اعضای ثابت روزنامه نگاری سیاسی و کارشناس آمریکایی تبدیل کرد.

او کار خود را به عنوان یک نویسنده سرمقاله واشنگتن پست آغاز کرد، اما ناشناس بودن ذاتی شغل او را ناراحت کرد. او درخواست کرد و یک ستون هفتگی گرفت.

طولی نکشید که خودش به راه افتاد. در حالی که او به نوشتن ستونی ادامه می داد، که هر هفته توسط Creators Syndicate توزیع می شد، در تلویزیون بود که محکم ترین اثر خود را بر جای گذاشت.

از سال 1988 تا زمانی که در سال 2005 لغو شد، او مجری و میزگرد در برنامه «باند سرمایه»، یک برنامه هفتگی گفتگوی CNN بود که لیبرال‌هایی مانند آقای شیلدز را با همتایان محافظه‌کارشان مطابقت می‌داد. او همچنین در یکی دیگر از برنامه‌های هفتگی روابط عمومی، «Inside Washington» که تا پایان آن در سال 2013 در شبکه‌های PBS و ABC دیده می‌شد، شرکت داشت.

در سال 1985، او «در مسیر مبارزات انتخاباتی» را نوشت که نگاهی تا حدی بی‌احترامی به رقابت‌های ریاست‌جمهوری سال 1984 بود. در طول سالها او همچنین در هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا دروس سیاست و مطبوعات تدریس می کرد.

طولانی ترین فعالیت او به عنوان مفسر در “PBS NewsHour” از سال 1987 تا 2020 بود، زمانی که او در سن 83 سالگی تصمیم گرفت به کنسرت معمولی خود پایان دهد. آقای شیلدز که خود را لیبرال نیو دیل توصیف می کرد، نقطه مقابل متفکران محافظه کار متوالی از جمله ویلیام سفایر، پل گیگوت، دیوید گرگن و در 19 سال گذشته، دیوید بروکس بود.

آقای بروکس در هولناکی خطاب به همکار خود، در ستون نیویورک تایمز در دسامبر 2020 نوشت که “مارک تا به امروز استدلال می کند که سیاست به دنبال نوکیشان است، نه مجازات بدعت گذاران.”

طرز رفتار آقای شیلدز درهم و برهم بود، چهره او به طرز فزاینده ای شوخ طبعانه، لهجه اش به طرز بی تردید نیوانگلند. روزنامه تایمز در سال 1993 مشاهده کرد که او به عنوان «فقط مردی بود که دوست دارد در مورد رویدادهای جاری در آرایشگاه بحث کند – کارشناس همسایه».

کارت ویزیت او یک حساسیت سیاسی بیهوده بود، با طنز دلپذیر مخاطب که ویژگی شخصیت غالب بسیاری از صاحبان منصب را از بین می برد: شکوهمندی. جای تعجب نیست که اهداف او، محافظه‌کارانی که در میان آن‌ها به چشم می‌خورد، به تیرهای او مهربانی نمی‌کردند. و او همیشه به استانداردهای مدرن صحت پایبند نبود.

آقای شیلدز در مورد رئیس جمهور دونالد جی. ترامپ با تحقیر گفت: «سخت ترین کاری که او انجام داده این بوده که از جمهوری خواهان بخواهد به کاهش مالیات رأی دهند». کوین مک کارتی، رهبر جمهوری خواهان مجلس نمایندگان، “یک بی مهرگان” بود. سناتور لیندسی گراهام از تونتو، دستیار وفادار تکاور تنها، “شبیه یک روح مستقل به نظر برسد.” او گفت که در هر دو حزب بزرگ، بسیاری از افراد به “ژن رولکس” مبتلا هستند و آنها را تشنه پول برای افراد ثروتمند می کند.

در مصاحبه ای با C-SPAN در سال 2013 از او پرسیده شد که چه روسای جمهوری را تحسین می کند، او به جرالد آر. فورد، جمهوری خواه اشاره کرد که در سال 1974 در پی رسوایی واترگیت، قدرت را به دست گرفت. او گفت که فورد “از نظر عاطفی سالم ترین” بود.

او گفت: «نه اینکه بقیه موارد سبدی بودند، اما «آنها آن حشره را می‌گیرند، و همانطور که مو اودال فقید و بسیار بزرگ که به دنبال آن دفتر بود، یکبار گفت، تنها درمان شناخته شده برای ویروس ریاست جمهوری مایع مومیایی کردن است. “

او ادامه داد که سیاست «یک ورزش تماسی، مسئله پذیرش یک یا دو آرنج» بود و باخت «گناه اصلی آمریکایی‌ها» بود.

او گفت: «مردم بهانه‌های بسیار خلاقانه‌ای می‌آورند که چرا نمی‌توانند در هنگام باخت با شما باشند. “مثل اینکه “برادر من از مدرسه رانندگی فارغ التحصیل شده است” و “من دوست دارم با شما باشم اما یک قرار خانوادگی در تاکسیدرمیست داشتیم.”

با این حال، علیرغم همه ناتوانی‌هایشان، سیاستمداران، خواه دموکرات یا جمهوری‌خواه، صرفاً به خاطر ورود به عرصه، تحسینی همیشگی داشتند.

او گفت: «وقتی جرات می‌کنید برای مناصب دولتی نامزد شوید، هرکسی که تا به حال در اتاق دبیرستان کنارش نشسته‌اید یا با او قرار ملاقات دو نفره داشته‌اید یا با آن‌ها ماشین جمع شده‌اید، می‌دانند که برنده شده‌اید یا به احتمال زیاد شکست خورده‌اید. کاندیدای سیاسی جرأت دارد که رد عمومی را به خطر بیاندازد که اکثر ما برای اجتناب از آن تلاش خواهیم کرد.»

مارک استفان شیلدز در 25 می 1937 در ویموث به دنیا آمد، یکی از چهار فرزند ویلیام شیلدز، فروشنده کاغذ که در سیاست محلی شرکت داشت، و مری (فالون) شیلدز، که تا زمان ازدواجش در مدرسه تدریس می کرد.

آقای شیلدز در سال 2009 نوشت: “در خانواده من ایرلندی آمریکایی ماساچوست، شما یک دموکرات به دنیا آمدید و یک کاتولیک تعمید دادید.”

او در مدارس ویموث و سپس دانشگاه نوتردام تحصیل کرد، جایی که در رشته فلسفه تحصیل کرد و در سال 1959 فارغ التحصیل شد. با نزدیک شدن به خدمت اجباری، در سال 1960 انتخاب کرد که در تفنگداران دریایی ثبت نام کند، و در سال 1962 به عنوان سرجوخه ظاهر شد. او گفت که او در آن دو سال چیزهای زیادی آموخت، از جمله مفاهیم رهبری که در سنت دریایی گنجانده شده بود که افسران تا زمانی که زیردستانشان تغذیه نشده بودند، تغذیه نمی شدند.

او در سال 2010 نوشت: «آیا کشور ما مکان عادلانه‌تر و انسانی‌تر نبود، اگر مقامات وال استریت و واشنگتن و مجموعه‌های اجرایی معتقد بودند که «افسران آخرین غذا را می‌خورند»؟

هنگامی که او شروع به کار خود در سیاست کرد، با آن هادسون، یک وکیل و مدیر آژانس فدرال آشنا شد. آنها در سال 1966 ازدواج کردند. علاوه بر دخترش که تهیه کننده تلویزیون است، همسر و دو نوه از او به یادگار مانده است.

در طول جاده دست اندازها وجود داشت، از جمله یک دوره نوشیدن بیش از حد. او به C-SPAN گفت: “اگر من الکلی نبودم، احتمالاً تقلید خوبی از یک نفر بودم.” خدا ویسکی ساخت تا ایرلندی ها و هندی ها دنیا را اداره نکنند.»

او گفت که برخی از شادترین لحظاتش زمانی بود که روی کمپین های سیاسی کار می کرد: «شما فکر می کنید که تغییری ایجاد خواهید کرد که برای کشور بهتر خواهد بود، به ویژه برای بیوه ها و یتیمان و افرادی که حتی نمی دانند. نام شما و هرگز نام شما را نمی دانم. پسر، احتمالاً به همان اندازه خوب است.»

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …