به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیبا وجود شباهتهای ظاهری – شوکهای نفتی، رکود، فصلهای نارضایتی، تورم، او دوباره دهه 1970 نیست. چیزی که ما در آن زندگی می کنیم چیزی عمیق تر است. این رها شدن دردناک مدل اقتصادی ناکارآمد تاچریت است که ناشی از اعتبار، مصرف و قیمت ملک است، بنابراین بی توجهی به سرمایه گذاری، بهره وری و محیط های کاری خوب و با عملکرد بالا. پایان آن با بحران مالی آغاز شد، با برگزیت شتاب گرفت و اکنون با پیامدهای اقتصادی اوکراین مهر و موم شده است.
آنچه که بدیهی نیست، با توجه به گفتگوهای اقتصادی ملی عقب مانده تحت سیطره شیبلت ها و افسانه های تاچری در مورد وحشت بدهی های عمومی، این است که چه چیزی در پی آن خواهد بود. با رهبری مناسب، این میتواند لحظهای برای توسعه روشهای جدید رشد، مدلهای تجاری قرن بیست و یکم و اشتغال با دستمزد بالا، حمله به نابرابری منطقهای و چارچوببندی مجدد روابط ما با اروپا باشد.
آنچه محتملتر است، با توجه به دولت بوریس جانسون بدون جهتگیری و بدون اصول، سقوط به سختترین شرایط اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم است – با پریشانی اجتماعی بینظیر، تقسیم تلخ و رکود اقتصادی. چالشها به ندرت تا این حد حاد بودهاند، آینده هرگز بیش از این قابل انتظار نبوده است.
اعتصابات این هفته راه آهن جدیدترین محرک این نگرانی است که بریتانیا در حال بازبینی دهه 1970 و آزمایش قدرت اتحادیه است. اما اکنون هیچ صنعت واحدی مانند استخراج زغال سنگ وجود ندارد که کشور به آن وابسته باشد که بتواند توسط اتحادیه برای اهرم چانه زنی دستمزد استفاده شود. هیچ سایت بزرگی برای اشتغال انبوه که در برابر اعتصاب آسیب پذیر باشد وجود ندارد. بالاتر از همه، نرخ اتحاد به نصف کاهش یافته است. این هفته برای بسیاری ناخوشایند خواهد بود، اما سه روز اعتصاب به جای یک هفته سه روزه با خانوادههایی که دور شمعها جمع شدهاند، شبیه به سه قرنطینه مینیاتوری است.
در واقع، دانستن این موضوع که این ناراحتی قابل دوام است به این معنی است که حمایت عمومی از این اقدام به طرز شگفت آوری بالاست. مردم ممکن است جزئیات آمار را ندانند – رشد کل دستمزدها در بخش دولتی 1.5٪ در مقایسه با 8٪ در بخش خصوصی (شامل پاداش) است – اما آنها بوی بی عدالتی، پستی و آمادگی برای پذیرش حزب گرایی را می دهند. همه چیزهایی که جانسون لمس می کند چرا کارگران بخش دولتی نباید در برابر کاهش شدید حقوق واقعی و از دست دادن مشاغل در مقیاس بزرگ مقاومت کنند؟
این نشان دهنده یک نوسان خلقی گسترده تر است. چه مالکان خانه در تلاشند تا نرخ وام مسکن خود را با بالا رفتن نرخها اصلاح کنند یا افرادی که کیلومترها پیاده روی به بانک مواد غذایی میروند زیرا نمیتوانند رانندگی کنند، این حس گسترده وجود دارد که نه تنها زندگی ناگهانی سختتر و سختتر میشود، بلکه هیچ کس مایل نیست. پشت نهادهایی که میتوان برای حمایت از آنها استفاده کرد، با 12 سال توریسم تضعیف و توخالی شدهاند. جامعه مدنی باید مقابله کند.
انتخاب شارون گراهام در سال گذشته به عنوان دبیر کل یونیت، با تعهد او به تمرکز بر هسته اتحادیه کارگری – مبارزه برای دستمزد و شرایط بهتر – به جای بن بست سیاست کوربینیت، ادای احترام به این روحیه بود. به همین ترتیب، میلیونها پسانداز نیز اصرار دارند که میخواهند درآمد بازنشستگیشان از سرمایهگذاریهایی که دنیا را بهتر میکند به دست بیاید: یک سوم حیرتانگیز از کل بودجه ۹ تریلیون پوندی تحت مدیریت در بریتانیا برای سرمایهگذاری در شرکتهایی که به درستی اداره میشوند، اختصاص داده شده است. به بهبود محیط زیست و اجتماعی – و رشد تصاعدی.
افراد بالای 50 سال که صدها هزار نفر از دنیای ناخوشایند کار پر استرس کناره گیری می کنند، بعد دیگری از این تلاش برای بهتر شدن است. در کنار بازگشت اتباع اتحادیه اروپا به کشور، این بدان معناست که نیروی کار نزدیک به یک میلیون کاهش یافته است. همانطور که بانک مرکزی انگلیس در صورتجلسه کمیته سیاست پولی خود در هفته گذشته اشاره کرد، 1.3 میلیون شغل خالی پر نشده به طور کلی با تعداد بیکاران مطابقت دارد، که نشان دهنده این است که بازار کار چقدر فشرده شده است (که با پایان حرکت آزاد نیروی کار در اتحادیه اروپا برجسته شده است. اعضا).
بانک همچنین خاطرنشان کرد که تورم کالاهای اصلی 8 درصد است، بیش از دو برابر نرخ تورم در منطقه یورو. اعضای باسابقه کمیته سیاست پولی به من میگویند که فالها در صورت ناخوشایند آشکار هستند: دستمزد بخش دولتی باید از محدوده 2 تا 3 درصدی که در بررسی هزینههای پاییز گذشته در نظر گرفته شده بود، افزایش یابد، اگر فقط برای جلوگیری از کاهشهای وحشیانه و ناپایدار حقوق واقعی باشد. در این زمینه، اگر بانک بخواهد در مورد بازگرداندن تورم به هدف 2 درصدی خود جدی باشد و انتظارات تورمی را که از قبل در حال افزایش هستند، متوقف کند، باید نرخ ها را نزدیک به 4 درصد افزایش دهد – و هر چه زودتر اقدام کند. بهتر.
رکود، اعتصاب سرمایه گذاری، کاهش قیمت مسکن، اختلافات شدید حقوق، ناراحتی اجتماعی واقعی، تورم سرسختانه بالا و ضعف مداوم در تجارت ما با اتحادیه اروپا به ما خیره شده است – این همان چیزی است که وقتی یک مدل اقتصادی منفجر می شود اتفاق می افتد.
اما درست همانطور که تاچریسم از دهه 1970 ظهور کرد، اکنون باید فلسفه جدیدی که مناسب زمان ما است ظهور کند. بلوک های سازنده آن هنوز مبهم هستند اما از قبل آشکار هستند. تریلیون ها پس انداز ESG (زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی) باید با مشارکت دولت بسیج شوند تا مأموریت های ملی بزرگ را دنبال کنند – ارتقاء سطح، تغییر پایه سیستم و شبکه انرژی ما برای رسیدن به صفر خالص، باز کردن فضا، متحول کردن شهرهایمان، ساخت و ساز انعطاف پذیری های جدید، پشتوانه علم ما.
یک اکوسیستم جدید باید ایجاد شود تا از رشد شرکتهای فردای ما حمایت کند – مهم است که صدراعظم سایه، ریچل ریوز، به تازگی بررسی آن را اعلام کرده است – و شرکتهای بزرگ قرن بیست و یکم نیز به نوبه خود باید در اطراف سازماندهی شوند. دنبال هدف به جای سود کوتاه مدت
باید حل و فصل جدید حقوق و تعهدات در کار، روابط بهتر با اتحادیه های کارگری قدرتمند و تعهد جدی برای توسعه سرمایه انسانی ما وجود داشته باشد. ما به یک سیستم تامین اجتماعی نیاز داریم که از ما محافظت کند.
اولویت دولت باید به جای پیگیری پاولوفی برای کاهش مالیات و کاهش بدهی، مغز متفکر فعالانه همه اینها باشد. نیاز به حل و فصل قانون اساسی وجود دارد که حاکمیت قانون و یکپارچگی را در دولت تعبیه کند و آزادی ها و دموکراسی را تضمین کند. دیگر خبری از شاه بوریس قانون شکن و بدون اخلاق نیست.
چند سال بسیار سخت در پیش است، اما مسئولین آن به صورت انتخاباتی مجازات خواهند شد. راه برای کسانی که جرات دارند باز است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.