ما با یک بحران اقتصادی جهانی روبرو هستیم. و هیچ کس نمی داند در مورد آن چه باید بکند | فیلیپ اینمن

به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،

در ماه فوریه، بسیاری از سرمایه گذاران شرط بندی می کردند که تجمع نیروهای روسی در مرز اوکراین چیزی بیش از یک بلوف پیچیده نیست.

ارزش ارزهای روسیه و اوکراین به‌عنوان صندوق‌های تامینی و شرکت‌های سهام خصوصی افزایش یافت که نشان‌دهنده ایمان آن‌ها به شکلی از توافق صلح است که با اطمینان روبل و گریونای اوکراین را خریداری کردند.

امروز جنگی در جریان است که عملاً مواد خام و مواد غذایی که معمولاً توسط هر دو کشور صادر می شود را مسدود کرده است و هیچ کس نمی داند که درگیری چه زمانی پایان می یابد.

از فروپاشی بازارهای سهام جهانی و کاهش ارزش ارزهای دیجیتال مشخص است که سرمایه‌گذاران از عدم قطعیت وحشت کرده‌اند. سهام در ایالات متحده، جایی که شاخص S&P 500 از ژانویه تقریباً یک چهارم کاهش یافته است، بدترین شروع یک سال خود را در 60 سال گذشته متحمل شده است.

ما قبلاً شاهد وحشت بوده ایم، به ویژه پس از سقوط هواپیما در سال 2008. شرکت‌های سرمایه‌گذاری، علی‌رغم شهرتشان به عنوان متولیان باهوش پول صندوق‌های بازنشستگی، همیشه در اولین نشانه‌های مشکل دکمه فروش را فشار می‌دهند. در مجموع منجر به شکست می شود.

سیاست گذاران باتجربه می دانند که در چنین مواقع نامطمئنی چگونه واکنش نشان دهند و آن این است که هر کاری که لازم است انجام دهند تا به سرمایه گذاران اطمینان دهند که پولشان امن است. دولت‌های غربی ذخایر خود را کاهش داده‌اند و زمانی که این منبع نقدی خشک شد، برای حفظ چشم‌انداز پایدار برای اقتصاد خود وام‌های زیادی گرفتند. حمایت های حیاتی در قالب استقراض ارزان از بانک های مرکزی وارد شده است. با نرخ بهره پایین که مانند سواره نظام در فیلم جان وین عمل می کند، همه می توانند مطمئن باشند که این وحشت کوتاه مدت خواهد بود.

دیگر نه. این بار یک جنگ واقعی وجود دارد، نه فقط یک جنگ مالی، و هیچ کس کاملاً نمی داند چه باید بکند. قدرت‌های بزرگ نمی‌توانند درباره نحوه مبارزه با آن به توافق برسند و سیاست‌گذاران نمی‌توانند درباره نحوه رسیدگی به پیامدها، به‌ویژه کمبود مواد خام و غذا از اوکراین و روسیه که تورم را به 10 درصد و بالاتر می‌برد، توافق کنند.

به ویژه، بانک های مرکزی اعصاب خود را از دست داده اند. آنها به جای اینکه حضوری دلگرم کننده باشند، با افزایش هزینه وام، بر حس وحشت می افزایند. همانطور که یکی از تحلیلگران در مورد تصمیم بانک مرکزی ایالات متحده برای افزایش 0.75 درصدی نرخ بهره در هفته گذشته گفت: “فدرال رزرو تا زمانی که سیاستگذاران تورم را بشکنند، نرخ بهره را افزایش خواهد داد، اما خطر این است که آنها اقتصاد را نیز بشکنند.”

روز پنجشنبه، بانک مرکزی انگلیس پس از یک دوره بیش از یک دهه که در طی آن هرگز بالاتر از 0.75 درصد صعود نکرده بود، نرخ پایه خود را به 1.25 درصد رساند. برخی از تحلیلگران بر این باورند که پس از اینکه خیابان Threadneedle مقابله با تورم را بالاتر از رشد پایدار قرار داد، نرخ پایه تا پایان سال آینده به 3 درصد افزایش خواهد یافت.

ما می دانیم که افزایش هزینه وام در بریتانیا، منطقه یورو و ایالات متحده، چیزی که اکنون شاهد آن هستیم، هیچ کمکی به کاهش قیمت ها نخواهد کرد.

تورم یک مصیبت ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین و تا حدی کمتر اما مهم ناشی از مشکلات چین با کووید پس از شکست در ساخت واکسن آن است که باعث قرنطینه و توقف مکرر بنادر شده است. در بریتانیا، برگزیت پیچ و تاب بزرگ دیگری اضافه می کند، زیرا به تجارت آسیب رسانده و تعداد کارگران موجود را کاهش داده است.

بنابراین، توجیه نرخ‌های بهره بالاتر باید جای دیگری باشد و بانک‌های مرکزی برای توجیه انقباض اقدامات خود، استدلال می‌کنند که باید برای جلوگیری از مارپیچ دستمزدها پیش بروند – جایی که دستمزدها از تورم بیشتر است.

در بریتانیا، این استدلال فرض می‌کند که یک کارگر معمولی، برای جلوگیری از افت استانداردهای زندگی شخصی، می‌تواند در مورد دستمزدی مذاکره کند که آخرین پیش‌بینی بانک انگلستان برای اوج تورم در اواخر سال جاری یعنی 11 درصد را شکست دهد.

هنگامی که انتظار می رود دولت افزایش دستمزد بخش دولتی را بین 0 تا 3 درصد در سال جاری محدود کند، این بدان معناست که افزایش بخش خصوصی باید حتی بیشتر باشد – به طور متوسط ​​حدود 12 درصد یا 13 درصد. این سطوح افزایش حقوق یک داستان تخیلی است. قدرت کارگری، جدا از برخی جیب‌های مجزای بازار کار، یک سراب است.

با این حال، به نظر می‌رسد که بانک به هر حال به پیشرفت خود ادامه می‌دهد، که باعث می‌شود هر کسی که به دنبال دلایلی برای اطمینان از روی آوردن به Rishi Sunak باشد، باقی بماند.

صدراعظم به وضوح گفته است که دقت مالی را بالاتر از تعهدات بدون پایانی که برای تقویت اعتماد لازم است «هر آنچه لازم است» می‌داند. او سخنان گرمی برای سرمایه گذاران در مورد مالیات های کم کسب و کار، ویزاهای ویژه برای کارآفرینان خارجی و طرح تجدید قوا تاچر برای افزایش تعداد کارگران از طریق وادار کردن بیشتر افراد دارای مزایا به جستجوی کار دارد.

این مجموعه ضعیفی از سیاست‌های خرد است که برای بهبود خلق و خوی شرکت‌هایی که به دنبال سرمایه‌گذاری در بریتانیا هستند کمک چندانی نمی‌کند. جای تعجب نیست که پوند سقوط کرده است. در حال حاضر تعداد کمی از سرمایه گذاران مایل به خرید بریتانیا هستند و چه کسی می تواند آنها را مقصر بداند؟

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

بازی های برگشت نیمه نهایی لیگ اروپا و لیگ کنفرانس اروپا – زنده | لیگ اروپا

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ، اتفاقات کلیدی فقط رویدادهای کلیدی را …