به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیتابستان او دهمین سالگرد بازی های المپیک 2012 لندن است. در اینجا مرسوم است که بگوییم یک دهه به سادگی سپری شده است، که سالها در یک چشمک سپری شده اند. در واقع این از قبل مانند یک رویداد از یک جدول زمانی متفاوت به نظر می رسد.
این بازیهای واقعی نیستند، که چیز فوقالعادهای باقی میمانند، که به دقت محافظت میشوند. بیشتر صحنه سازی است. با نگاهی به گذشته، در مورد واکنش یکنواخت شاد و نیرومند به مراسم افتتاحیه، با انبوهی از نوستالژی و خود اسطوره سازی، چیزی ناگوار وجود دارد. کنت برانا تظاهر به برونل. جوانان موزیکال کروکت می نوازند. راجر مور در داخل جعبه تلفن در حال گشت و گذار در اینترنت پورنو از طریق شماره گیری. فیونا بروس و دیزی راسکال در حال خواندن پیشبینی حمل و نقل روی یک پنیر چدار غولپیکر.
در آن زمان عجیب به نظر میرسید که این تصاویر گذشته، نوعی رویای اسید جان بتمن، بهعنوان تجسم مجدد مطمئن از بریتانیایی تلقی میشد. که اکنون آینده کاملاً باز بود، که همه ما اکنون با یک یونیون جک وسپا به سمت آن افق حرکت خواهیم کرد.
و یک دهه در آن برنامه مانند یک فروش درهم و برهم از شانسها و پایانهای پایان امپراطوری است، ملتی که آخرین صندلیهای غذاخوری Regency را روی آتش میکوبد تا سرگرمی – فهرست مهمانان VIP – ولادیمیر پوتین، ویکتور را بررسی کنید. اوربان و رابرت موگابه
به نظر می رسد در آینده نزدیک 50000 پرستار با الگار بریک رقص نیستند، بلکه چیزی نزدیک تر به مطالب جدید دشوار جورج مایکل خواهد بود. آینده بازیهایی خواهد بود که بودجه آن بسیار زیاد است و میراث آن تسهیلات درجه یک یا پایان دادن به بحران چاقی و مشارکت نیست.
کمی بزرگتر شوید و ملموسترین میراث 2012 شتاب شغلی بوریس جانسون است، سیاستمداری که تخته اسکیفل جودی دنچ را میدزدد و در صورتی که برای پیشرفت شخصیاش مناسب بود، آن را به یک حلقه جرم بوسنیایی واگذار میکرد. پس از 10 سال، به قیمت ارزان کنونی خوش آمدید، جایی که کاغذ دیواری مدت هاست شروع به کنده شدن کرده است.
دلیل ارائه این مشاهدات ناامید کننده این است که میراث آن بازی ها این هفته دوباره در اخبار بوده است. وستهام مبلغی وسوسه انگیز را به انگلستان پیشنهاد داده است تا از حق خود برای برگزاری مسابقات در استادیوم لندن چشم پوشی کند، حرکتی که تا حدی منطقی است. اگرچه نه برای سب کو، که پیشنهاد کرده است انتقال رویدادهای دو و میدانی به بیرمنگام “عجیب” خواهد بود و لندن باید “حضور در کلاس جهانی” خود را حفظ کند، که ممکن است یک بدبین به حفظ برگ انجیر تعبیر کند که این یک بار بوده است. ایده قابل اجرا
چگونه این آشفتگی را بفهمیم؟ یک راه بازگشت به شکایت حل نشده است. واقعیت این است که لندن قبلاً یک تأسیسات فرسوده در سطح جهانی داشت. این که 9 میلیارد پوند بدون بازسازی استادیوم ملی کریستال پالاس خرج شد، به عنوان یک رسوایی در بازی های لندن باقی مانده است، حذفی که به ما می گوید چگونه چنین کشور ثروتمندی در فرهنگ فیزیکی خود تا این حد فقیر است.
این خیلی بیشتر از یک موضوع لندن است. این به طور مستقیم به نحوه تلف شدن منابع و دسترسی در سراسر کشور اشاره می کند، و اینکه چگونه، اگر اراده ای وجود داشت، می توان این را تغییر داد. اکنون به کریستال پالاس سفر کنید و استادیوم ملی هنوز یک مکان فوقالعاده است، یک دهکده ورزشی کامل که در آنجا نشسته است، در حالتی زیبا از پوسیدگی یخ زده، همه بلوارهای در حال فرو ریختن و سطح شیبدارهای کپکزده، شرمآور فضا و نور و منظرهای متحرک. -خطوط
یک مرکز سرپوشیده خیرهکننده هوا وجود دارد، ساختاری که فکر میکنید باید آن را «بروتالیست» بنامید، زیرا این چیزی است که مردم همیشه در مورد ساختمانهای پیش ساخته میگویند. اما بی رحمانه نیست. ظریف است، با خطوط بتنی ظریف، پانل های شیشه ای شیب دار، سایبان آن سقف بی پایان.
در پایین گودالی است که در آن مردم روی شن های اهدایی بازی های 2012 والیبال بازی می کنند، میراث ورزشی معادل دادن آخرین تکه کیک عروسی دو هفته ای به باغبان. خود استادیوم یک فضای باز بزرگ است، با سقف تختهای پرنده و سطح روان کلاسیک پرتقالی چرمی و پودینگ برنج. در یک بعدازظهر پنجشنبه، برخی از جوانها در آنجا حضور داشتند و در مقابل 20000 ارواح در حال حرکت بودند.
نکته واقعی این است که این مکان یک یادگار نیست، بلکه ایده ای است که نیاز به راه اندازی مجدد دارد. لوح افتتاحیه رسمی آن توسط شاهزاده فیلیپ، آن را به عنوان “مرکز تفریحی ملی” توصیف می کند، و تاریخ عمیق این مکان در این کلمات، مفهوم ورزش به عنوان نیرویی برای جمع گرایی و لذت مشترک است.
کریستال پالاس یکی از پنج مرکز ورزشی ملی بود که در دهه 1950 شکل گرفت – لیلشال، بیشام ابی و پلاس و برنین زنده ماندند – به عنوان هدیه ای برای سلامت ملت. این مکانها مکانهایی بودند که امکانات نخبگان در دسترس همگان بود و نه تنها برای پرورش برتری، بلکه فرهنگ فعالیت و مشارکت طراحی شده بودند.
دهه 1950 چنین زمانی بود، با شور و شوق پس از جنگ برای آموزش بزرگسالان، تحرک اجتماعی، و تدارک دولتی. در حالی که در دهه های گذشته ما سلامتی و اوقات فراغت خود را در واحد فروخته ایم. سعی کنید اکنون به هر مکان ورزشی ملی بروید و از میله های موازی بخواهید. شما توسط یک شرکت امنیتی خصوصی به نام Quanglion غافلگیر خواهید شد. در کریستال پالاس نهادهای خصوصی به نام چیزهایی مانند Supahealth و PeeplJym همچنان در تلاش هستند تا این جانور را به کار ببندند، مانند لاشخورهای جنگ ستارگان که در میان شن و ماسه ها برای قطعات نیمه مدفون رزمناو امپراتوری غربال می کنند. ارزش واقعی آن به عنوان یک مورد زنده و در حال فروپاشی برای تغییر گسترده در سیاست در مورد سلامت و ورزش است.
استادیوم ملی باید بازسازی و نگهداری شود، اما برای هدف اصلی آن استفاده عمومی آزاد است. و فراتر از آن هر شهر و منطقه بریتانیا باید یکی از اینها را داشته باشد. زنجیره ای از مراکز تفریحی ملی باید هدف هر سرمایه گذاری باشد. این میتونه انجام بشه، این شدنیه، این امکان پذیره. ایسلند ترجیح داد استادیوم ملی ترسناک خود را حفظ کند و از درآمد خود از فیفا و یوفا برای ساخت زمینهای اجتماعی در سرتاسر کشور استفاده کند.
اگر این به نظر می رسد که در مقیاس المپیک فتیشینگ گذشته است، ارزش دارد که گذشته را نیز ایده های بسیار خوبی ارائه دهد. نه چندان گری بارلو که در تاکسی ساخته شده از هرزنامه، Let It Be را می خواند. اما پیامی که در نمای در حال فروپاشی کریستال پالاس مدفون شده است، از ورزش به عنوان جواهری مشترک، از زمانی که آینده مانند مکانی به نظر میرسید که همه با هم میتوانیم از آن بازدید کنیم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.