به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
منیک جاده قدیمی طولانی برای رسیدن به فینال بزرگ لیگ برتر است، اما 80 دقیقه آخر فصل است که همه چیز را شکل می دهد. این بیستمین دوره از زمان معرفی پلی آف در سال 2002-2003 است و شگفتانگیز است که چه تعداد از برندگان گذشته مجبور بودهاند تا قبل از فارغالتحصیلی برای دریافت بالاترین جایزه بازیهای داخلی انگلیس، روزهای تلخی را تحمل کنند.
بین سالهای 2005 تا 2013، لستر هر سال در فینالها حضور داشت، اما سه تا از چهار بازی اول خود را از دست داد و همیشه نمیتوانست فوراً با ریتمهای فوری راگبی مرگ ناگهانی سازگار شود. همچنین به یاد دارید که ساراسینز در وقت اضافه توسط نورثهمپتون در سال 2014 شکست خورد و تنها چهار تا از پنج تاج داخلی بعدی را به دست آورد؟ این شکستها در مسیر است که تیمها را به اندازه حس خنک شامپاین پاشیده شده روی سکو تعریف میکند.
به همین دلیل است که فینال این فصل از قبل برای هر دو طرف ارزش زیادی دارد. اگر ببرها چند سال پیش سقوط کرده بودند به قدری پایین به نظر می رسید که ممکن بود برای به دست آوردن خرخر قدیمی خود تلاش کنند. و ساراسین ها؟ لغو سقف حقوق آنها یک موضوع تاریخی است، اما آنها معتقدند که رستاخیز آنهاست که شخصیت واقعی باشگاه را آشکار می کند. مطمئناً هیچ کس نمی تواند آنها را متهم کند که مسیر آسان بازگشت را انتخاب کرده اند.
پس مردی که همیشه در این مناسبتهای مهم دور او میچرخد، به جلو برو. اوون فارل نوجوانی بود که آخرین باری که ساریس و لستر در فینال توئیکنهام در سال 2011 با هم برخورد کردند مانند یک قدیمتایمر بازی میکرد. اکنون، در 30 سالگی، او یک پیرمرد است که به دنبال بازیابی بخشی از آن انرژی جوانی است.
طبق شواهد هفته های اخیر، او موفق شده است. اگر تا به حال نمونه ای وجود داشته باشد که کسی از مصدومیت عاقلانه استفاده کند، فارل امسال بوده است. او که تحت عمل جراحی مچ پا قرار گرفت و شش ملت را از دست داد، هم از نظر ذهن و هم از نظر بدن به طرز چشمگیری شاداب تر به نظر می رسد. یک ضربه ناگهانی دوباره در عبور او مشهود است، او هدفمندتر به خط حمله می کند و در حالی که هفته گذشته در برابر هارلکین ها غرق در خون بود، احساس می کرد که از هر ثانیه لذت می برد.
تقریباً انگار کسی در گوش او زمزمه می کند که راز روشنگری واقعی فقط غنائم نیست، بلکه قدردانی بیشتر از سواری است. این هفته او به همان اندازه که احتمالاً همیشه انجام داده بود، نزدیک شد و اذعان کرد که طلسمش در کنارهها باعث شده است تا از نظر نحوه برخوردش با بازی حسابی بسنجید. زمانی بوده است که احتمالاً به جای فازی که در آن هستم، بیش از حد نگران فاز بعدی بوده ام.
“این در مورد صاف بودن به خط یا هر چیز دیگری نیست. این فقط در مورد “تنظیم” نکردن آن است … در مورد بازی کردن فازی که در مقابل شما قرار دارد و همه چیز را از آن بیرون می آورید. من همیشه متوجه میشوم که وقتی «در» بازی هستید، دستهایتان را روی توپ میگیرید و در قسمتهای مناسب ظاهر میشوید. وقتی دائماً نگران همه چیز و هر کس دیگری هستید، گاهی اوقات بیش از حد یک قدم به عقب برمیدارید.»
این یک تکه ادراکی از خود تحلیلی است و شاید تشخیص ضمنی بازی به سمت نیمه های پروازی با تنوع بیشتر در جعبه ابزار آنها و، به عنوان مارکوس اسمیت، تمایل به گرفتن خط دفاعی متمایل شده است. فارل در این هفته اذعان کرد: “زمان هایی وجود داشته که می توانستم این کار را بیشتر انجام دهم و آرزو می کردم که این کار را بیشتر انجام دهم.” “شما می توانید به روش های مختلف به عنوان یک نیمه پرواز تاثیر داشته باشید، به خصوص از نظر هدایت تیم و گرفتن افراد روی خود. تلاش برای یافتن آن تعادل و داشتن مقداری از همه چیز کلیدی است. برای اینکه مردم حدس بزنند، حدس میزنم.»
اگر طرز فکر کمی متفاوت باعث قدردانی عمومی بیشتر او شود، همینطور باشد. فارل هنوز هم میتواند نقش یک شمالی خشن را بازی کند – “من دنبال تعریف و تمجید افرادی نیستم که نمیشناسم” – اما او همچنین به این نکته اشاره میکند که بهترین توصیه از طرف نزدیکترین افراد به او میآید. “کسانی که ما را می شناسند، افرادی که می بینند تیم هایی که من در آن حضور دارم چگونه کار می کنند. و افرادی که آنها را تحسین می کنید. معمولاً این افراد در بخش نظرات و مواردی از این قبیل صحبت نمی کنند.”
احتمال بیشتری وجود دارد که مارک مک کال، بازیکن ثابت در طول دوران حرفه ای باشگاهی فارل، به طور برجسته در این گفتگوهای “مناسب” شرکت داشته باشد. مربیان زیادی در اواسط فصل یک ماه از این کار فاصله نمی گیرند و همچنان یک تیم را به توئیکنهام هدایت می کنند، اما مک کال و فارل هر دو اکنون درک غریزی دارند. فارل تأیید میکند: «من احساس میکنم در جایی هستیم که میتوانیم با یکدیگر صادق باشیم و صریح باشیم». هر دوی ما فقط بهترین چیز را برای تیم می خواهیم. این بدان معنا نیست که شما باید در مورد همه چیز توافق کنید.
با این حال، در هفتههای اخیر، همه در Saracens همان آهنگ رستگاری را زمزمه میکنند. این آخرین بازی جورج فورد برای لستر و الیس گنج نیز هست، اما هیچ کس به اندازه فارل و تیمش برای به پایان رساندن کار انگیزه ندارد. غارگان قهرمانی فصل گذشته نمیدانستند چه زمانی در یک فینال دیگر لیگ برتر غوطهور خواهند شد و ناملایمات آنها را محکمتر کرده است. فارل می افزاید: «بدیهی است که با اتفاقی که گذشت، چند نفر مجبور شدند ترک کنند و چند نفر به صورت قرضی رفتند. اما از نظر وفاداری – چیزی که قبلاً ساخته بودیم، با هم بودن، مدت زمانی که با هم بودیم – چیزی را نشان می داد و احتمالاً اکنون ما را در جای خوبی قرار داده است.»
شاید ساراسین ها آنقدر که قبلاً بودند، نیروی تسلیم ناپذیر اروپایی نباشند. شاید مجموعه لستر، فرماندهی فورد و ریچارد ویگلسورث و یک بازی بیهوده بورثویک تا حدودی باعث شود ساریس در این فکر باشد که آیا آنها وارد سالنی از آینه شدهاند که تیم مقابل به طرز عجیبی آشنا به نظر میرسد.
اما سپس به فرم بازیکن برتر لیگ برتر، بن ارل، ورزشکاری تئو مک فارلند، تأثیر مجدد نیک ایزیکوه و کلاس اثبات شده الکس گود نگاه می کنید. شما دوباره به رکورد مدرن توئیکنهام ساراسنز خیره میشوید – فارل هرگز در فینال لیگ برتر شکست نخورده است – و گمان میکنید که برای متوقف کردن آنها جنبه خوبی لازم است. رهبر معنوی آنها زمزمه می کند: “من فکر می کنم ما رشد کرده ایم در حالی که هنوز در آنچه در آن مهارت داریم خوب مانده ایم.” ما فرصتی برای انجام یک کار خاص داریم و ما واقعا مشتاقانه منتظر آن هستیم. اگر آنها 15 بازیکن را در زمین نگه دارند، ساریس دوست دارد آنچه را که احساس میکند حق آنهاست، پس بگیرد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.