به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیوموفقیت ورزشی شبیه کلاه است؟ گاهی اوقات پاسخ دادن به آن بسیار فریبنده به نظر می رسد که – مطمئناً باید ابتدا از خط عبور کند، بیشترین امتیاز را کسب کند و روی پله بالای سکو بایستد. در زمانهای دیگر، چنین دیدگاهی سادهلوحانه، گمراهکننده و در حد توهم به نظر میرسد. خواندن Review Whyte یکی از آن مواقع است. گزارش دلخراش آنا وایت در مورد ژیمناستیک ما را وادار می کند که هدف ورزش نخبه را زیر سوال ببریم و بپرسیم که آیا فضایی برای ارزش ها و استانداردهای اخلاقی در محیط های با عملکرد بالا وجود دارد؟ این همه ما درگیر ورزش را به نوعی به چالش می کشد تا مسئولیت مسیری که به این نقطه منتهی شد را بپذیریم. عباراتی در این گزارش وجود دارد که در سایر بخشهای دنیای ورزش نیز طنین انداز میکند.
وایت نشان داد که چگونه “موفقیت” برای بخش قابل توجهی از جامعه نخبگان ژیمناستیک برای بیش از یک دهه شامل رنج مداوم و منظم انسانی از طریق آزار گسترده جسمی، عاطفی و ذهنی است که اغلب بر کودکان زیر 12 سال تأثیر می گذارد، که اکثریت آنها زن بودند. . انگشت گذاشتن به سمت افراد آسان است، اما مقیاس این امر ما را ملزم می کند که گسترده تر فکر کنیم. چگونه تعقیب یک قطعه فلزی براق می تواند به طور منظم شامل صدمات طولانی مدت انسانی باشد که می تواند مادام العمر باشد؟ چه نوع محیطها، چه نوع فرهنگ و چه نوع رهبرانی از سیستم ارزشی حمایت میکنند که در آن یک جسم بیجان ارزش آسیب رساندن به کودک را دارد؟
بسیاری از کسانی هستند که بخشی از اکوسیستمی هستند که این امر را حفظ کرده اند. راهاندازی المپیک و پارالمپیک ما دارای رویکردی پیچیده و بیسابقه برای موفقیت است، و از دستاوردهای حاشیهای حمایت میکند تا اطمینان حاصل شود که هیچ عامل عملکردی نادیده گرفته نشده است. همه اینها درک این نکته را دشوار می کند که عدم دقت در مورد رفاه چیزی غیر از عمد بوده است.
این یک مسئله سطحی نیست، ریشه های آن عمیق است و راه حل باید حداقل به همان اندازه عمیق باشد. شیوههایی که وایت آشکار میکند طی دههها تکامل یافته است و مدتها پس از حرکت رسانهها به تغییرات فرهنگی مداوم نیاز دارد. این حیاتی است که همه افراد درگیر در ورزش از دولت، ورزش انگلستان، نهادهای حاکمیتی ملی و باشگاهها گرفته تا مربیان، والدین و داوطلبان فقط در ظاهر دستکاری نکنند. تغییر سیاست ها، فرآیندها و قوانین کافی نیست – ما باید طرز فکر، رفتار و باورها را تغییر دهیم. این را نمی توان در چند کارگاه آموزشی یا بیانیه خط مشی به دست آورد.
قبل از اینکه بتوانیم ارزشها و استانداردهای اخلاقی مختلف را توسعه دهیم، باید بدانیم که چه چیزی باعث آنها شده است. انگیزه چه بود، مشوق ها چه بود، هسته اصلی چه بود؟ تنها در این صورت است که میتوانیم سیستم را تغییر شکل دهیم و آنچه را که شناسایی، پاداش و اولویتبندی میشود، دوباره تعریف کنیم. تغییر از طریق نیت خوب اتفاق نمیافتد: از طریق رهبری ثابت که به سطح کمتر قابل مشاهده اما حیاتی فرهنگ، «شیوه انجام کارها»، قوانین ناگفتهای که همه میدانند، میپردازد. اینها به راحتی جابه جا نمی شوند.
قبل از اینکه به تک تک مربیان نگاه کنیم، باید در نظر بگیریم که آن مربیان چگونه مربیگری را یاد گرفته اند، چگونه مدیریت و توسعه یافته اند، و چگونه عملکرد آنها بررسی و اندازه گیری شده است. آیا این مهم بود که آنها چگونه به نتایج خوب دست پیدا کردند، یا اینکه آنها فقط این نتایج را به دست آوردند؟ قبل از اینکه به رهبران خاص نگاه کنیم، باید بفهمیم که آنها چگونه از طریق ورزش پیشرفت کردند، چگونه آنها را مسئول دانستند و برای چه چیزی، و چگونه رفتارهای آنها پذیرفته شد، اغلب مورد تحسین قرار گرفت. و قبل از اینکه به نقش ورزش انگلستان در تغذیه، تشویق و نظاممند کردن تمرکز بر نتایج کوتاهمدت نسبت به رفاه بلندمدت نگاه کنیم، باید در نظر بگیریم که اربابان سیاسی آنها چه ارزشها، معیارها و معیارهایی را رعایت کردهاند.
همانطور که وایت مکرراً می پرسد “قبل از اینکه دولت وقت قدردانی کند که باید اقدامات بیشتری برای محافظت از کودکانی که در ورزش شرکت می کنند، چقدر رسوایی های ورزشی انجام شود”، ما یک سوء تفاهم مداوم در دولت بریتانیا از هدف و پتانسیل ورزش را یادآور می شویم: دست کم گرفتن دائمی و ناآگاهی عمدی از نقشی که ورزش می تواند در آموزش دولتی از ابتدایی تا دبیرستان ایفا کند، علیرغم شواهد قاطع مخالف از اعتماد ورزش جوانان و مطالعات متعدد؛ و یک روایت غالباً پیروزمندانه و بی اهمیت در مورد ورزش ملی به عنوان منبع برتری نسبت به سایر کشورها. ورزش یکی از بهترین وسایلی است که ما برای کشف تواناییهای انسانی داریم و توسعه شخصیت، انعطافپذیری شخصی، و ویژگیهای اساسی کار تیمی، خلاقیت و یکپارچگی را هدایت میکنیم. اما اینها ارزش هایی نبودند که وایت در معرض دید قرار داد. در عوض، او کشف کرد که چگونه توانایی انسان برای ایجاد رنج به روشهای غیرقابل کشف و عادی شده محوری شده است.
در هر مرحله، تصویر محدود، کوتاهمدت و غیرانسانی ما از موفقیت به عنوان تعدادی مدال در یک جدول تکرار میشود: وزرای دولت را وادار میکند که «غرور بریتانیا» را احیا کنند و هر چهار سال یک بار به سرعت افزایش پیدا کنند، این امر باعث تقویت ورزش بریتانیا شده است. معیارهای کلیدی و استخدام و اخراج مربیان و مدیران عملکرد. روایت قدیمی برنده شدن به هر قیمتی هنوز در سایر ورزشها و جامعه گستردهتر وجود دارد و در زمینهای بازی، فیلمهای هالیوود و اتاقهای هیئت حضور دارد. این رفتار مغرور و خود محور حول برنده شدن، به منطقی کوتهنگر، اما پیروی آسان از آن دامن میزند که اگر برای این کار آماده نیستید، باید بازنده باشید. و استثناگرایی خطرناک که به طور گسترده در گزارش به آن اشاره شده است، این که «شما ژیمناستیک را نمیفهمید، باید اینطور باشد».
حساسیت ما به تفکر دوتایی ما را به این فکر میکند که اگر متعهد نباشیم “هر کاری که لازم است” برای پیروزی انجام دهیم، باید به طور خودکار به تیپ بارمی تعلق داشته باشیم که میخواهد به هر کسی که میآید مدال بدهد. من معتقدم که در بین این دو موقعیت، فضای وسیعی وجود دارد که ما به سختی در نظر گرفته ایم. اگر جاهطلبیهای خود را به سمت کشف راههای مختلف برای موفقیت سوق دهیم، چه کسی میداند چه چیزی ممکن است بیشتر باشد: حرفههای ورزشی طولانیتر، داستانهای بهتر برای الهام بخشیدن، جذب افراد بیشتر در هر سنی به ورزش در همه سطوح، تأثیر اجتماعی گستردهتر، چه کسی میداند، و مدالها. هم.
ورزش، از قضا، به جای یک ذهنیت عملکردی که دائماً چگونگی انجام بهتر کارها را بررسی می کند، مقصر تفکر ثابت است. زمانی که نشان دادیم میتوانیم بدون اولویت دادن به رفاه پیروز شویم، به نظر میرسید که خودمان را متقاعد کردهایم که این تنها راه است، یکی از هزینههای اجتنابناپذیر، بخشی از «سختی» لازم برای رسیدن به اوج. (به طور مشابه، زمانی که ثابت کردیم میتوانیم تعداد زیادی مدال طلای المپیک را بدون بهبود نرخ مشارکت مردمی به دست آوریم، رهبران به جای اینکه کنجکاو شوند که آیا میتوانیم مدالهای طلا را کسب کنیم یا خیر، این را به عنوان دلیلی بر اینکه تنها راه انجام آن است، میدانستند. راهی که ممکن است در واقع از مشارکت حمایت کند.)
مطمئناً زمان آن فرا رسیده است که انرژی های جمعی خود را در ورزش با عملکرد بالا به کار گیریم تا تصویری پر جنب و جوش از آنچه موفقیت می تواند به نظر برسد ایجاد کنیم. ما شدیداً به اقدامات جدید، مبتنی بر معیارهای کیفی و نه کمی نیاز داریم. ما نباید همان ارزشی را برای مدالی قائل باشیم که با تجربه سوء استفاده همراه است، به مدالی که بخشی از داستان رشد و رفاه شخصی است. ما نباید ارزش ورزش را به آنچه در جدول لیگ یا تعداد مدال ها می گنجد محدود کنیم. امکان انسانی در جعبه های منظمی وجود ندارد.
بررسی وایت از ما میخواهد که در مورد روشی که تعالی را دنبال میکنیم، جاهطلبی بیشتری داشته باشیم، معیارهای موفقیت خود را گسترش دهیم و به کیفیت تجربه انسانی پشت هر مدال فکر کنیم. ایجاد یک سیستم قویتر و فراگیرتر مبتنی بر ارزشهایی که در درازمدت خدشهدار نمیشوند، ما را شرمنده نمیکنند و ما را از کاوش در پتانسیلها محدود نمیکنند، یک چالش است: ما میتوانیم و باید بهتر عمل کنیم.
کات بیشاپ یک پاروزن المپیک، دیپلمات و نویسنده سابق است. او مشاور پروژه The True Athlete Project است
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.