به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
وباید به نوعی برای پیتربورو احساس می کردی. برای اولین بار در 36 سال گذشته به مرحله یک شانزدهم نهایی جام حذفی راه پیدا کنید، شجاعانه یکی از بهترین تیم های جهان را برای یک ساعت نگه دارید، و پاداش شما؟ برای اینکه با استعداد نیم میلیارد پوندی در زمین خانه خود آموزش ببینید.
اما اگر مقاومت ماهرانه تیم گرانت مک کان در نهایت در نیم ساعت گذشته از بین رفت، از بسیاری جهات پاداش واقعی صرفاً حضور در اینجا بود: در ویترین فروشگاه، پخش زنده در زمان پربیننده ITV، حذف Emmerdale از برنامه ها.
آنها این شب را در جاده لندن برای مدت طولانی به یاد خواهند داشت. به هر حال طولانی تر از منچسترسیتی. این یک شب عجیب و غریب برای قهرمانان بود، که طبیعتاً مالکیت توپ را در اختیار داشتند، اما دورههای زیادی را برای خلق تلاش کردند، چندین موقعیت خوب را از دست دادند و فقط در اواخر بازی واقعاً محاصره را برطرف کردند.
با این حال، قبل از همه اینها، باید از برخی تشریفات صرف نظر کرد. این از بسیاری جهات یک پیش بازی غنی از نماد بود، زیرا فرناندینیو به طرز تلخی بازوبند کاپیتانی را به هم تیمی اوکراینی خود الکساندر زینچنکو سپرد.
در همین حال، پیتربورو ادای احترام خود را آماده کرده بود و طلسم باشگاه خود – خرگوشی به اندازه انسان به نام پیتر بارو – را قبل از شروع بازی در اطراف زمین می دوید، پرچم اوکراین را در یک دست داشت و با دست دیگر هویج غول پیکر را تاب می داد. از میان همه پیامدهای تهاجم ولادیمیر پوتین، این شاید یکی از مواردی بود که هیچ کس در راه است.
هواداران سیتی که از اواخر بعد از ظهر بیرون از کلیسای جامع جمع شده بودند، هیچ وقت را برای کمپینگ در قلمرو پیتربورو تلف نکرده بودند، و تیم آنها هم به محض شروع بازی، وقت خود را تلف نکردند. به نوعی، سیتی همان کاری را کرد که تقریباً با تمام حریفان خود انجام داد: آنها طوری بازی کردند که گویی وجود ندارند. در واقع شما گهگاه گمان میکنید که برای پپ گواردیولا، بازی بینقص به هیچ وجه شامل هیچ مخالفتی نمیشود، فقط مجموعهای از مثلثهای گیجکننده عبوری که مسیر خود را در یک زمین متروکه میپیچند و به ضربه محکم رحیم استرلینگ در تیرک عقب ختم میشوند.
با این حال، هنگامی که پیتربورو با خیال راحت مراحل اولیه را دید و در نیمه اول به مقاومت ادامه داد، وقتی سیتی گذشت و دریبل زد و راه خود را به پیچ و خم ساخته خودش رساند، مشخص شد که آنها چیزی را از دست داده اند. یک جرقه خلاقانه یک پریز کسی که بتواند دفاع های عمیق را جدا کند، یک مرد را شکست دهد و کارهای غیرمنتظره ای انجام دهد. چیزی که آنها بیش از همه از دست می دادند جک گریلیش بود.
نکته مهم این بود که گریلیش بازی را شروع کرده بود و از قبل در زمین حضور داشت و اولین بازی خود را بعد از تقریباً یک ماه شروع کرد. اما به نوعی افتتاحیه آرام او شبیه به دوران نوپایش در سیتی بود، مردی که تلاش میکند تمام دنیا ثابت کند که او چیزی بیش از یک اسباب بازی است، یک زینت در تیمی که قبلاً درخشان بود، یک تزئین 100 میلیون پوندی. اوایل این فصل او اعتراف کرد که گلها و پاس گلها را به ثبت نمیرساند و ممکن است قیمتش نشان دهد، ادعایی که این هفته به سرعت توسط گواردیولا رد شد.
گواردیولا به تمسخر گفت: “بازیکنان امروز برای آمار بازی می کنند، اما این بزرگترین اشتباه است.” آنها می گویند: “چند گل زدم، چند پاس گل دادم؟” مشکل این است. این آمار قبلاً وجود نداشت.»
علیرغم این واقعیت که گل ها و پاس گل ها برای مدتی طولانی وجود داشته است، مقدار مشخصی از حقیقت وجود داشت. Grealish صرفاً برای از بین بردن فرصت ها وجود ندارد. او آنجاست تا مدافعان را به سمت خود بکشاند، آنها را بچرخاند، فضا ایجاد کند. مشکل این نیست که گریلیش با توپ چه می کند. در وهله اول توپ را به او می رساند.
در مرحله اول، گواردیولا از وینگرهایش میخواهد که برای کشیدهتر کردن خط دفاعی، باز بمانند. اکنون، واضح است که Grealish می تواند این کار را انجام دهد. این فقط غریزه او نیست. در دوران طولانی دوران حرفه ای خود با استون ویلا و انگلیس، او هرگز واقعاً در موقعیتی قرار نگرفته است که وظیفه او فدا کردن خود برای سایر بازیکنان باشد.
جهت گیری طبیعی او به سمت مرکز است. و بنابراین گاهی اوقات دویدن ها کمی به موقع انجام نمی شود، موقعیت دهی چند یارد دورتر است. زیبایی این سیستم سیتی در این است که بازیکنان حرکات یکدیگر را چنان پیچیده می دانند که می توانند پاس را تقریبا بدون نگاه کردن به بالا بازی کنند. به هر دلیلی، Grealish هنوز در آن طول موج نیست.
اما واضح است که شما به او پایبند هستید. چون وقتی او توپ را می گیرد، همه چیز منطقی است. او به آرامی شروع به رشد در بازی کرد، به بو کشیدن فضا، اذیت کردن و عذاب. این پاس لغزشی او به فیل فودن بود که گل بن بست را برای ریاض محرز ایجاد کرد، یکی از آن پاس ها که کاملاً در ضربات آف بیت پخش می شد و مانند یک حقه کارت از پای او خارج شد.
هفت دقیقه بعد، او بالاخره آمار خود را به دست آورد، توپ بلند فودن را با توری های آموزش دیده پایین آورد و با شکوفایی خوشمزه به پایان رساند.
فرصت های بیشتری وجود داشت، اما کار سیتی برای شب تمام شد. در تمام وقت، هواداران میزبان تحسین برانگیز بودند. پیتر بارو هویج فوم بزرگ خود را مانند گرز به اطراف و اطراف می چرخاند. گریلیش به سمت هواداران میهمان رفت و تشویق گرم را پذیرفت. شبی بود با پیروزی های کوچک، از یک جهت.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.