به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
منهر روز نیست که نخست وزیران سابق دشمنی های حزبی قدیمی را کنار می گذارند تا پیامی واحد در مورد یک موضوع فوریت ملی ارائه دهند. هنگامی که جان میجر و تونی بلر در ژوئن 2016 این کار را انجام دادند و هشدار دادند که برگزیت تعادل ظریف صلح در ایرلند شمالی را به خطر می اندازد، به درستی اخبار را هدایت کردند.
اما نه برای مدت طولانی: این دو نخست وزیر صبح روز بعد حتی یک صفحه اول روزنامه انگلیسی را هم زینت ندادند. کاروان رسانه ای به سرعت پیش رفت. علاوه بر این، ایرلند شمالی دقیقاً همان موضوعی جدی، پیچیده و تاریخی بود که پوشش رفراندوم از آن اجتناب کرد. در واقع، در نظرسنجی کینگز کالج لندن، با تجزیه و تحلیل 350000 مقاله به صورت چاپی و آنلاین در طول مبارزات 10 هفته ای همه پرسی، ایرلند شمالی اصلاً به عنوان یک موضوع ثبت نشد.
یکی از بزرگترین اشتباهات طرف باقی مانده (یکی در میان بسیاری از اشتباهات) این بود که به گونه ای کارزار انتخاباتی انجام داد که گویی نتیجه به پیامدهایی بستگی دارد که سؤال در برگه رای به همراه دارد. گویی بریتانیا بر اساس معنای آن تصمیم، عضویت در اتحادیه اروپا را رد میکند یا خیر. طرف ترک در عوض بر این اساس مبارزه کرد که تصمیم میتواند به معنای هر چیزی باشد که شما میخواهید، و به اصطلاح عواقب آن، داستانهای ترسناکی بود که توسط نخبگان دنج با علاقهای خاص به وضعیت موجود ارائه میشد. افرادی مانند بلر و میجر.
شش سال بعد، ساختار استدلال تغییر نکرده است. فقط طرفداران اروپا از عواقب صحبت می کنند، در حالی که طرفداران برگزیت علیه آنها کمپین می کنند، گویی بقیه پیروز شدند. فقط، با بوریس جانسون در داونینگ استریت، اکنون می توانند توهمات خود را به قانون بنویسند.
این پیدایش نادرست لایحهای است که روز دوشنبه منتشر شد، ظاهراً برای اصلاح پروتکل توافقنامه خروج ایرلند شمالی – معاهدهای که جانسون در سال 2019 امضا کرد. قانون پیشنهادی به وزرا این اختیار را میدهد که هر بخش از توافقنامه را پاک کرده و بازنویسی کنند. معامله قدیمی که دوست ندارند
نیازی به مطالعه حروف کوچک نیست تا بفهمیم که این اقدام تا چه حد به هنجارهای دیپلماسی بینالمللی توهین میکند. معاهدات برای تضمین تداوم و ثبات در روابط بین دولت ها وجود دارد، به طوری که حتی می توان به رهبران دمدمی مزاج برای برخورد با همسایگان و متحدان بر اساس پارامترهای ثابت اعتماد کرد. کشوری که از این تعهد صرف نظر می کند در حال سرکشی است.
همچنین آشکار است که این لایحه تمام جنبههای پروتکل را هدف قرار میدهد، نه فقط رویههای گمرکی را که با ایجاد موانع بین بریتانیا و ایرلند شمالی باعث ناراحتی نمادین و قانون اساسی اتحادیهگرایان میشود. اگر وزرا در ادعای خود مبنی بر تمرکز بر مسئله مرزی صادقانه عمل میکردند، به علفهای هرز قانونگذاری نمیرفتند و چیزی را که شبیه صلاحیت دادگاههای اروپایی یا همسویی نظارتی به نظر میرسید، نمیکشیدند.
تعقیب آن اهداف نشانه آن است که سیاستی که اسماً برای ایرلند شمالی ساخته شده است، برای اغماض به وسواس های اروپا شکافان محافظه کار انگلیسی سفارشی شده است. این دیکته توسط لیز تراس، وزیر امور خارجه اتخاذ شد که به تأثیری که گروه تحقیقاتی تندرو اروپایی متشکل از نمایندگان پارلمان در هر تصمیم آینده در مورد رهبری محافظه کار خواهد داشت، اذعان داشت. به همین دلیل، جانسون نمیتواند از ERG سرپیچی کند، اگرچه داونینگ استریت گزارش داده است که خواستههای آن به طور کامل بلعیده نشده است.
یک رویکرد حتی شدیدتر میتوانست تخریب فوری تمام پلهای اروپا را تصویب کند. نسخه فعلی فقط مکانیزمی برای سوزاندن آنها بدون اطلاع قبلی ایجاد می کند. این ظرفیت در «اختیارات تفویض شده» گنجانده شده است – اسناد قانونی که وزرا می توانند به سختی با نظارت پارلمانی قانون وضع کنند. نمایندگان مجلسی که به این لایحه رای میدهند، نظر خود را درباره هر توافقی که جانسون فکر میکند ممکن است برای جایگزینی توافقی که اکنون در حال خرابکاری است انجام دهد، امضا میکنند.
این توهین به دموکراسی است، اما مسیری بالقوه برای بازگشت به دیپلماسی است. این دلیل اخیر است که اولتراهای انگلیسی برگزیت و اتحادیهگرایان ایرلند شمالی را در تأیید طرحی که فقط برای رضایت آنها وجود دارد، مردد میسازد. به نظر من، آنها به درستی حدس میزنند که جانسون هنوز میتواند از رویارویی کامل با بروکسل که به نظر میرسد اقداماتش بهخاطر تلاشهایش است، از رویارویی کامل با بروکسل خودداری کند. او منظره یک نبرد سیاسی داخلی را میخواهد – جایی که دشمنانش را میتوان به عنوان یک بدجنسی باقیمانده معرفی کرد – اما نه درد اقتصادی را که به دنبال فروپاشی کامل روابط بین کانالها رخ میدهد.
او میخواهد یک اتهام قهرمانانه علیه اژدهای افسانهای «اروپا» رهبری کند، با وجود کشتارهای گذشته، سرسختانه همچنان آتش نفس میکشد، و اکنون «حاکمیت» دختر را در ایرلند شمالی اسیر نگه داشته است. البته که انجام می دهد. این افسانه ای است که حرفه او بر اساس آن بنا شده است. در آخرین سخنان، در سال 2019، با تاجگذاری پادشاه بوریس به پایان رسید.
در همین حال، در دنیای واقعی، نخستوزیر صدراعظمی دارد که در بحبوحه بحران واقعی هزینههای زندگی، علیه یک جنگ تجاری با اروپای واقعی مشاوره میدهد. در دنیای واقعی، ایرلند شمالی تنها بخش بریتانیا در خارج از لندن است که اقتصاد رو به رشدی دارد، به لطف دسترسی منحصربهفردی که به بازار واحد دارد – مزیت پروتکلی که از حمایت احزاب نمایندگی اکثریت رای دهندگان در این کشور برخوردار است. انتخابات ماه گذشته استورمونت
همچنین در دنیای واقعی، بروکسل نمی تواند به طور معناداری با نخست وزیری مذاکره کند که معاهدات را نادیده می گیرد، و تنها فرماندهی شکننده ای بر حزبی دارد که به او اعتمادی هم ندارد و در آنجا سیاست اروپا توسط نمایندگان مجلسی تعیین می شود که هرگز از هیچ کدام راضی نخواهند شد. معامله. آنها نمی توانند راضی باشند زیرا نتیجه ای که آنها آرزو دارند رهایی از دنیایی است که در آن بازار واحد مهم است، جایی که اتحادیه اروپا یک نهاد اقتصادی قدرتمند است و بریتانیا باید برای بازگرداندن امتیازاتی که دور انداخته بود، مصالحه کند، زیرا فکر می کند بار سنگینی هستند.
این معنای واقعی لایحه پروتکل ایرلند شمالی است. همانطور که مدافعان آن ادعا می کنند، این یک راه حل برای مشکلات اقتصادی ناشی از بررسی گمرکی کالاهای عبوری از بریتانیای کبیر نیست. همچنین در تسکین توهین ناشی از وجود مرزهای نظارتی در دریای ایرلند به اتحادیهها موفق نخواهد بود. این کار بروکسل را با امتیاز دادن شوکه نمیکند، یا کسی را که فکر میکند جانسون نخستوزیر بیعقلی است متقاعد نمیکند که او چیز دیگری است. این انحطاط اجتناب ناپذیر به پوچ بودن دولت است که توسط برگزیت تعریف شده است. این دکترینی است که با واقعیت دشمن می سازد. اگر آن دشمن تسلیم لفاظی نمی شود، باید با قانون سرکوب شود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.