به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آضربالمثل عاشقانه قدیمی تقریباً میگوید: اگر چیزی را دوست دارید، اجازه دهید سرپرستی و مراقبت از آن برود – به طور طبیعی، در حالی که تمام کارهای مربوطه و داراییهای نقدی را در اختیار دارید. این خبر مبنی بر اینکه رومن آبراموویچ ظاهراً کنترل روزانه چلسی را به متولیان بنیاد خیریه این باشگاه واگذار میکند، به شیوههای متفاوتی تفسیر شده است که با کمی تأمل، به نظر میرسد که موضوع اصلی این موضوع بوده است. تمرین.
برای برخی، این فداکاری نهایی فداکاری است: روش آبراموویچ برای مصون نگه داشتن باشگاه مورد علاقه اش از تهدید تحریم، توهین و حتی توقیف. شگفتی بزرگ: الیگارش میلیاردر احساساتی دارد! برای دیگران، این یک تدبیر بدبینانه است: عمل بسیار بزرگ هیچ کاری انجام نمی دهد، یک بیانیه قانونی موقر بدون هیچ گونه اهمیت قانونی. برای برخی این نشانه این است که هیچ چیز دوباره مثل قبل نخواهد شد. برای دیگران، این نشانه مطمئنی است که آبراموویچ قصد دارد در نهایت همه چیز را دوباره به همان شکل تبدیل کند.
مطمئناً اگر آبراموویچ قصد داشت وضعیت مالکیت را روشن کند، یا قصد داشت چلسی را بفروشد، یا در عمل «مراقبت و مراقبت» به چه معناست، یا هر یک از تعدادی از مسائلی که در حال حاضر هواداران چلسی را نگران کرده است، فرض می شود که او این کار را می کرد. .
خوب باش اگر بتوانیم از او بپرسیم، اینطور نیست؟ می دانید: چند جریان جانبی بگیرید، او را برای یک ساعت با چند خبرنگار یا مخاطبان هواداران چلسی بنشینید. مغزش را انتخاب کن شلیک به نسیم. اما این واقعیت که این سناریوی پیش پا افتاده به اندازه یک صفحه از یک رمان فانتزی قابل قبول است، از بسیاری جهات، مشکل اساسی است، مشکلی که بسیار فراتر از یک شهروند نیمه تراشیده روسی/اسرائیلی/پرتغالی و کارت اعتباری شرکتش است. چرا هر صاحب دارایی به اندازه یک باشگاه فوتبال محلی به این شکل مخفی می شود، اساساً برای برقراری ارتباط از طریق سیگنال های دود و اخراج های گاه به گاه مدیران؟ چگونه، در محبوب ترین ورزش جهان، به یک مرد – هر مردی – اجازه دادیم که همزمان اینقدر قدرتمند و غیر قابل لمس باشد؟
دولت های دموکراتیک در برابر رای دهندگان خود پاسخگو هستند. مدیران اجرایی در برابر سهامداران خود پاسخگو هستند. آبراموویچ به چه کسی پاسخگو است؟ لیگ برتر؟ فیفا؟ تنها چیزی که می توانیم با اطمینان بگوییم این است که ولادیمیر پوتین نیست. قطعا پوتین نه. به طور قطعی. ما می دانیم زیرا دادگاه چنین گفته است. و بنابراین ما باید نتیجه بگیریم که مالک باشگاه فوتبال مدرن اساساً نوعی مرتد است، یک بازیگر مستقل که به هیچ کس پاسخگو نیست مگر وجدان نظری خود و صدای آژیر آرزوی خود.
از مایک اشلی در نیوکاسل گرفته تا خانواده اویستون در بلکپول، گلیزرز در منچستریونایتد تا مل موریس در دربی، آسیب های جانبی ناشی از مالکان بد می تواند نوعی آسیب برای هوادارانی باشد که درگیر آن هستند. آبراموویچ، به نوبه خود، مالک غایب نسبتاً محبوبی بوده است، که چلسی را از اعماق رتبه چهارم لیگ برتر در سال 2003 به رتبه سوم رسانده است، که بیش از 2 میلیارد پوند خرج کرده و دو بار در این راه با نمانیا ماتیچ به خدمت گرفته است. با این حال، حتی در میان سر و صداهای سریالی ظروف نقره، او هنوز به هیچ یک از سؤالاتی که تقریباً دو دهه در اطراف او می چرخد پاسخی نداده است. چرا فوتبال؟ چرا چلسی؟ چگونه پول خود را به دست آوردید و دقیقاً قصد دارید با آن چه کار کنید؟ و اینجا دقیقا چی میخوای؟
البته می دانیم که چرا این سوالات بی پاسخ مانده اند. برای چندین دهه، فوتبال انگلیس که رهبری خود را از دولت بریتانیا گرفته بود، به سادگی زانوی سرمایه خارجی را خم کرد، به فضیلت ذاتی ثروت اعتماد کرد تا جایی که حتی جستجو در منبع آن ثروت تبدیل به یک اقدام خرابکارانه یا خیانت شد. مالکان به خدایان تبدیل شدند، قادر مطلق و غیرقابل تغییر، قوانین را خم کردند و قوانین را وضع کردند، از هرگونه تلاش برای بررسی دقیق با ارتش وکلا و لابیها، چرخش و سکوت جلوگیری کردند. تنها اکنون فوتبال شروع به بیدار شدن با بوی تعفن پول خود کرده است، و با این حال، عقب نشینی خشمگینانه دولت جانسون و خشم عملکردی مقامات فوتبال نشان می دهد که خط قرمز واقعی اخلاق نبود، بلکه روابط عمومی بود.
مثل همیشه تنها دفاع واقعی در برابر همه اینها سازماندهی و مقاومت است. تنها دلیلی که استمفورد بریج را از دستان آبراموویچ دور نگه داشته است، مقاومت گروه صاحبان زمین چلسی است. همبستگی هواداران که توسط رسانه های اجتماعی تقویت شد، به خفه شدن سوپرلیگ اروپا کمک کرد و با تاخیر دولت را مجبور به بازنگری در مدیریت فوتبال کرد. اما مسئله گستردهتر در اینجا آگاهی است: درک این موضوع که مبارزه برای نمایندگی ورزشی واقعاً تصویر کوچکی از مبارزه گستردهتری است که در سراسر جهان در جریان است.
با وجود تمام تراژدی بی معنی که در اوکراین رخ می دهد، روسیه دشمن اینجا نیست. مخالفت و اعتراض شهروندان خود در مواجهه با یک دولت ترسناک همین را ثابت می کند. خط گسل واقعی بین قدرتمندان و ناتوانان، حاکمان و حاکمان است. به رسمیت شناختن همدستی فوتبال در جنگ و ظلم نیز مستلزم درک این موضوع است که فسادهای مشابه به هر کجا که نگاه میکنیم رخ میدهد.
باشگاهی که دوستش دارید از زمانی که برای اولین بار به آن دست زدید سعی در کسب درآمد برای شما داشته است. ارگانهایی که سلامت ورزش را به آنها واگذار کردهاند به رفاه بازیکنان، نژادپرستی و تعادل رقابتی تنها در حدی علاقهمند هستند که ممکن است نتیجه آنها را خنثی کند. شرکتی که خدماتش را درگیر کرده اید، هر کاری انجام می دهد تا با شما تلفنی صحبت نکند. دولتی که به آن رای دادید پنهانی شما را تحقیر می کند. بحران عادت دارد خطوط دنیای ما را تیز کند، صداها را فیلتر کند. و از نزدیک یک زنگ هشدار بسیار افتضاح مانند سقوط یک میلیون پنی به صدا در می آید.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.