نقش آفرینی جک گریلیش در مونیخ انگلیس را به یاد حال بهتر آنها می اندازد | لیگ ملت ها

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،

افیا تمام آکوردهای جزئی پیرامون این دوره کنونی مسابقات بین المللی نزدیک به فصل، حسی که در پایان یک سال طاقت فرسا چیزی متزلزل و خشک شده بود، این تساوی 1-1 در مونیخ یک کیفیت خفیف و سرگرم کننده داشت.

این یک بازی بادی بود که هیچ معنایی نداشت، به پایان رسید، اما همچنان داستان‌های فرعی خود را به شکل هری و جک، دو بازیکن انگلیسی که در حال حاضر برای نقش‌های خود در طرح حمله انگلیس تست می‌کنند، نشان می‌داد.

آلمان در مونیخ همیشه چیزهای آلفا-سگ را با مشت پمپاژ می کند، و آلیانز آرنا یک منظره دوست داشتنی در شروع بازی بود، آسمان پوسته تخم مرغ که از درگاه فضایی بیضی شکل در پشت بام این دونات بیگانه بزرگ فرو رفته است. حومه مونیخ این استراحت های انگلستان می تواند به عنوان یک تونیک نیز عمل کند، چیزی ترمیم کننده. مخصوصاً برای هری مگوایر، این اردوگاه انگلستان توسط برخی به عنوان نوعی عقب نشینی، اردوگاهی برای یافتن دوباره خود انتخاب شده است. صداها محو خواهند شد. چراغ ها شما را به خانه راهنمایی می کنند. و من، گرت، تلاش خواهم کرد تا تو را درست کنم.

از جهات دیگر، شب بزرگی برای جک گریلیش، بازیکن دیگری بود که به کمی عشق نیاز داشت، که برای 20 دقیقه پایانی با عقب افتادن انگلیس وارد زمین شد و به اندازه کافی بازی را تغییر داد. و آنها در اینجا فقیر بودند و گاهی اوقات شبیه تیمی بودند که کمی گیر کرده بودند.

گرت ساوت‌گیت در اینجا برای یک چهار عقب‌نشینی به میدان رفت، نوکی‌های اولیه کلاسیک 4-2-3-1 که کمی از او نادیده گرفته شده است، زیرا او با جزئیات ترکیب‌های دفاعی خود سر و کار دارد. به نظر می‌رسید که این بازی کمی از راحتی انگلیس در مالکیت توپ را از بین می‌برد، اما سرعت و خشم پرسینگ اولیه آلمان کمکی نکرد. پنج مدافع در نیمه اول 30 پاس بلند انجام دادند. انگار آینده نیست

انگلیس 1-0 شکست خورد، و با شایستگی این کار را انجام داد، زمانی که گریلیش وارد زمین شد تا در سمت چپ بازی کند و فوراً حال و هوا را بالا ببرد. به راحتی می توان این طرف او را فراموش کرد زیرا او به نسخه پپ خود بند می آید، یاد می گیرد که یک بازیکن سیستمی شود، لبه های جک را از دست می دهد، گوشه های جک را از دست می دهد، آنقدر مجدانه تعقیب می کند، مانند یک لابرادور که تلاش می کند خوب باشد.

هری مگوایر کای هاورتز را پایین می آورد.
هری مگوایر کای هاورتز را پایین می آورد. عکس: Nigel Keene/ProSports/Shutterstock

به راحتی می توان فراموش کرد که او چه حضور گویا و سرگرم کننده ای دارد، با حس چیزی که در آنجا قفل شده است، قدرت تهاجمی که ما هنوز واقعاً وسعت کامل آن را ندیده ایم. شاید او هنوز بتواند آن را پیدا کند. و گریلیش اینجا مثل یک دوک بازی می‌کرد، تماماً بریو مو تکان می‌خورد، با سرش می‌دوید، و بهترین 20 دقیقه‌اش را برای انگلیس ارائه می‌کرد – حتی زمانی که سرمربی‌اش واقعاً به آن نیاز داشت. این گریلیش بود که به گل تساوی انگلیس کمک کرد. هری کین برای پاس خود کشش داد، اما قرار نبود توپ را بگیرد. او با زیرکی به نیکو شلاتربک اجازه داد تا او را خطا کند. و کین همیشه قصد داشت ضربه پنالتی را بزند.

در انتهای دیگر زمین، نوع دیگری از حساب و کتاب در جریان بود. این بازی سختی برای مگوایر بود، در زمانی که او اساساً برای جایگاه خود در این تیم بازی می‌کند و نسخه‌ای از عملکرد انگلیس در پنج سال گذشته را ارائه می‌کند.

مگوایر کارهای خوبی انجام داد. او یک مدافع نزدیک خوب است. او ضربات را مهار می کند و سانترها را قطع می کند. او بیش از هر کس دیگری در زمین ضربه سر به دست آورد. اما گاهی اوقات او فقط گم می شد. با گذشت 22 دقیقه اتفاق وحشتناکی رخ داد. او که در مقابل کای هاورتز زیر یک توپ طولانی و مستقیم جدا شده بود، سعی کرد به جای چرخیدن و دویدن، دست و پنجه نرم کند و چنگ بزند، و به سادگی روی زمین افتاد، خودش را ناپاک کرد، هاورتز را ناپاک کرد، از بازی کردن هر چیزی که شبیه فوتبال بود دست کشید.

یک لغزش برای گل هافمن نیز وجود داشت. انتخاب اشتباهاتی که توسط حرکات هوشمندانه انجام شده است، سخت به نظر می رسد، و این همان چیزی بود که در اینجا اتفاق افتاد، زیرا مگوایر توسط هاورتز از مرکز دفاع بیرون کشیده شد و مرد چلسی در حالی که او در عمق فرود آمد. یک و دو کلاسیک بود. هافمن به فضایی که مگوایر به تازگی آن را ترک کرده بود، افتاد و منتظر ماند، قفل شده و بارگذاری شده و آماده رفتن بود. هاورتز توپ را در اختیار جاشوا کیمیچ گذاشت که پاس فوری عالی را انجام داد. و ناگهان پیراهن سفید جلوی دروازه آزاد شد، مگوایر، که فضایش واقعاً مانند یک اسکله زغال سنگ کاملاً پر شده بود که در برابر جزر و مد مصب می جنگد.

و مگوایر یک مشکل یا حداقل یک مسئله ساختاری باقی خواهد ماند. وفاداری ساوتگیت به این دلیل است که او در گذشته خوب بازی کرده است. اما عدم سرعت او به این معنی است که سه دفاعی به فضای امن انگلیس تبدیل می‌شود، یعنی خط دفاعی عمیق است و نه جسورانه بالا، و خط میانی انگلیس را به روی حرکات نرم و هوشمندانه‌ای که آلمان در برخی مواقع در اینجا نشان می‌داد باز می‌کند.

تساوی تا پایان عادلانه به نظر می رسید. ایلکای گوندوگان تمام بازی هافبک را اجرا کرده بود، فوتبالیستی آنقدر مغزی که انتظار دارید به پایین نگاه کنید و متوجه شوید که او در حال بازی با کت آزمایشگاهی است. اما نکاتی در اینجا وجود داشت، اشاره هایی برای ساوت گیت. انگلیس اخیراً در مقاطعی کمی بیش از حد رسیده به نظر می رسد. آن کامئوی گرالیش، اگر هیچ چیز دیگری، یادآوری از بهترین خود آنها بود.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …