به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
سیبازی هیلد؟ هرچیزی جز. انگلیس در ماه سپتامبر در میان ناخوشایندترین شرایط با مجارستان بازی می کرد و ممکن بود انتظار تکرار آن در مقابل بیش از 30000 جوان پرانرژی را داشت. اما یک محیط بسیار غیرعادی چیزی را به ارمغان آورد که، طبق استانداردهای اخیر، یک نتیجه کاملاً منحصر به فرد بود: عدم حضور بازیکنان گرت ساوتگیت و موجی در مسیری که تا حد زیادی مسیر همواری به قطر داشت.
انگلیس این حرکت را انجام داد، زیرا بازیکنانی که بلافاصله پس از یک فصل داخلی نابخشودنی با چهار بازی روبرو هستند، ممکن است. حریفان آنها در تمام بخش ها سخت تر عمل کردند.
در برنامه روز مسابقه، بخش اختصاص یافته به بازدیدکنندگان مجارستان با نمایه های کوچک گنجینه ملی انگلیس تزئین شد. این لیست ممکن است یک ترکیب مهمانی شام فانتزی را تشکیل نمی داد، اما حاوی چیزی برای همه بود: مایکل اوون; سر آلف رمزی؛ هوارد وب؛ ملکه؛ الفی تمپلمن خواننده؛ ماهی و چیپس. در تمام وقت وسوسه انگیز بود که بگوییم پسران آنها یک ضرب و شتم جهنمی را انجام داده اند، اگر نه یک ضرب و شتم، هر چند که اگر آندراس شفر با یک سیتر حاشیه پیروزی را دو برابر می کرد، ممکن بود دومی نزدیک بود.
انگلستان هرگز با چنین پسزمینهای تند، جوان و رنگارنگ بازی نکرده بود. منظره آشناتر در بازیهای خانگی مجارستان، انبوه اولتراهای سیاهپوش پشت دروازه به نام بریگاد کارپات است که تخلفات آنها در یورو 2020 باعث شد این بازی تحت تدابیر خاصی قرار گیرد. این بار جیب های خردسالان که سبز لیمویی، زرد، آبی، هر خطی که نشان دهنده مدرسه یا باشگاه آنها بود، به همراه بزرگسالان همراهشان آن نقاط را اشغال کردند.
هر گونه احساس تهدید نزدیک به صفر بود، صحنههای بیرونی شبیه به ترتیبات یک کمپ تابستانی بود تا صحنهای با تاریخچه اخیر ناخوشایند. با این حال، هنوز یک یادآوری تلخ وجود داشت که بیماری های یک جامعه به راحتی به جوانان آن منتقل می شود: انگلیس هنگام زانو زدن هو می شد و این واکنش، به خودی خود، باید سؤالات پیرامون منطق راه اندازی یک بازی پشت درهای بسته را تشدید کند. چیزی از این دست نبود
پرچم تنهای انگلستان به دلایلی در طبقه پایینی به اهتزاز در آمد: زیر گازی که قسمتی از صندلی را پوشانده بود، به زبان مجارستانی نوشته شده بود «نفرت در زمین بازی نیست». اما تیم میهمان در غیر این صورت تنها بود و این نباید خیلی آزاردهنده باشد. آنها پنج ماه از جام جهانی فاصله دارند که در کشوری که فرهنگ فوتبالی مختص به خود دارد، هواداران سنتی ممکن است در آن حضور نداشته باشند. هیچکس نمیداند که جو قطر چه حسی خواهد داشت، اما این جو، که مشتاق و در عین حال به طور مبهم حواسش پرت میشود و با جیغ وووزلاها به وجود میآید، گاهی شبیه به هیاهوی یکنت یک بازی مرحله گروهی مسابقات بود.
هر زمان که مجارستان شروع به زندگی کرد، این امر تغییر کرد، که به طور منظم اتفاق می افتاد. Sandor Csanyi، رئیس محلی FA پیشنهاد کرده بود که بچه های جمع شده می توانند از الگوهای موجود در زمین یاد بگیرند. همه حاضران احساس می کردند که تحصیل کرده اند، اما وقتی لویک نگو، مدافع کناری، یک پاس زاویه دار با نبوغ غیرمحتملی را به رگبار زد و دومینیک زوبوسلای تقریباً به گل رسید. در چنین لحظاتی سقف این میدان نیمه پر تقریباً بلند شد. اگر آدام زالای جوردن پیکفورد را از داخل دایره مرکزی شکست می داد، زمین اکتاو از ترازو خارج می شد، نه اینکه با یک پا به بیرون شوت کند.
در مقابل انگلستان کند، پرمشغله، هرگز کاملاً فاجعه آمیز نبود، اما به ندرت قادر بود فراتر از روشمند عمل کند. جیمز جاستین که در نیمه اول بازی را ترک کرد، توسط نگو، یک بازیکن 31 ساله که برای تیم چهارم لیگ محلی Fehervar بازی می کند، سردردهای متعددی در تعظیم بزرگسالان خود داشت. این جانشین او، بوکایو ساکا بود که درخشان ترین لحظه انگلستان را پس از یک دویدن سوزان به وجود آورد و تلاشی را که هیچ کس سفیدپوش نتوانست از آن تقلید کند نجات داد. سربی بوده و خیلی زود در معرض دید قرار می گیرند، هرگز نزدیک به چرخاندن پیچ نبودند.
توجه بیشتری به جارود بوون جلب شده بود، کسی که فصل بسیار خوبی را با وستهم پشت سر گذاشته بود. بوون همان کاری را که معمولا انجام می دهد انجام داد: امتناع از گم شدن در طول یک روز تعطیل فردی یا جمعی، ویژگی ای که او را برای مدیران محبوب می کند و می تواند این واقعیت را جبران کند که ویژگی های فنی او به ندرت بالاتر از حد متوسط است. ضربات نیم فرصت در هر دو انتهای بازی این تمایل را برجسته کرد. همانطور که ساوتگیت بعداً اشاره کرد، در نزدیکی او اکثر شوت های طرفین را گرفته بود. در حقیقت این غلاف نازک بود. با وجود تمام تمایل اولین بازیکن خود، انگلستان هرگز شروع نکرد.
آنها هیچ کس را نداشتند که با ظرافت و مهارت برابر با Szoboszlai، که پنالتی او پس از اشتباه ریس جیمز که نشان دهنده بعدازظهر آنها بود، صادر شد. Szoboszlai داستان موفقیت مدرن مجارستان است: یک استعداد عالی که از آکادمی نسبتاً متوسط Fonix Gold گذشت و قبل از اینکه با ماشین ردبول به ستارههای بوندسلیگا برسد. او هنوز تنها 21 سال دارد: اگر فوتبالیست های نوپایی که او را بیرون از زمین غرغر می کردند، یک مثال از بیرون رفتن شبانه خود می گرفتند، او نقطه خوبی برای شروع خواهد بود. برای انگلستان، درس ها نسبتاً سخت تر است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.