به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
جیeoff Dyer همیشه یک حضور ادبی اساساً جوان بوده است. در سراسر حرفه ای که رمان، زندگی نامه، مقاله، نقد، خاطرات و روزنامه نگاری را در هم آمیخته است، کنجکاوی دائمی در مورد چیزهای متفاوتی که توجه او را به خود جلب می کند، وجود داشته است: DH Lawrence; جاز؛ مرد سوزان؛ سینمای روسیه؛ مواد مخدر; سام… البته، یکی از اصلیترین چیزهایی که همیشه توجه دایر را به خود جلب کرده است، جف دایر است، و او اکنون تلاش میکند تا تازگی، جهش و شوخ طبعی علامت تجاری خود را به بررسی حوزههای کاملاً جوانآلود «چیزهایی که به پایان میرسند» بیاورد. آخرین آثار هنرمندان، زمان در حال اتمام است. این لحظه اوست. در حالی که دایر ممکن است هنوز در قلب جوان باشد، او همچنین در اواسط دهه 60 زندگی خود است، در اواسط 50 سالگی یک سکته کوچک داشت و عادت تنیس او باعث شده است که او با مشکلات متعددی روبرو شود: چرخاننده کاف، خم کننده لگن، مچ دست، کرک. گردن، کمر و زانوهای بد (هر دو)».
وسواس دایر در مورد تنیس در طول سال ها تنها بر شدت آن افزوده شده است. او هنوز هفتهای دو بار بازی میکند – اگرچه این روزها نمیتواند به اوورم بپردازد – و زمان تلویزیون او با به اشتراک گذاشتن رمز عبور کانال تنیس توسط یکی از دوستانش به طور قابل توجهی چند برابر شده است. گمانه زنی های بی پایان در مورد بازنشستگی راجر فدرر طبیعتاً مورد توجه بوده است و برای او مهم شد “که کتابی نوشته شده توسط تجربه شخصی من در مورد تغییرات ناشی از پیری باید قبل از بازنشستگی راجر تکمیل شود”. (او توضیح می دهد: «بله، «راجر»، نه «فدرر»، «اگرچه من هرگز او را ندیده ام، راجر است، همیشه و تنها راجر.»)
با این حال، همانطور که کتاب دایر در مورد دی اچ لارنس، از خشم محض، درباره ننوشتن کتابی درباره دی اچ لارنس بود، این کتاب نیز واقعاً درباره فدرر نیست. ما تکههایی از معنای او برای دایر را یاد میگیریم – تا دو امتیازی که او به نواک جوکوویچ در فینال ویمبلدون 2019 از دست داد. اما او در مقایسه با مطالعه دایر در مورد کنسرت های وحشتناک باب دیلن و در عین حال جذابیت بی پایان، جی ام دبلیو ترنر پیر که احتیاط را به باد می دهد، کوارتت های متأخر بتهوون، شکست نیچه یا طبیعتاً خود دایر، یک نوازنده کوچک است. خوانندگان دیرینه زندگی نامه او را خواهند دانست – چلتنهام طبقه کارگر. مدرسه دستور زبان؛ آکسفورد؛ زندگی بوهوی دهه 80 در بریکستون، که به حرفه نویسندگی تبدیل شد – اما تکههایی از آن در اینجا از دریچه جدیدی دیده میشود. او به یاد میآورد که چگونه بستگانش که در «دنیای کار کم دستمزد، اغلب ناخوشایند و بیثواب» زندگی میکردند، بازنشستگی را چیزی میدانستند که «از سنین پایین بهطور شگفتآوری باید منتظر آن بود. این نوعی ارتقاء بود، عملاً یک جاه طلبی.» یک اردوی جوایز دوک ادینبورگ (او پس از برنز متوقف شد، و ترک کردن نیز موضوع کتاب است) به عنوان لحظه ای که او خبر را شنید که جورج بست در سن 26 سالگی فوتبال را کنار گذاشته است، به یاد می آید. به طور مماس سفری از آکسفورد برای دیدن درگیری در لویشم، گذرگاه مرثیهای درباره مفهوم آخرین قطار است که او و دوستش آن را از دست داده بودند. ریف دیگری بدبختی آخرین سفارشها را به یاد میآورد که در میخانههای بریتانیا خوانده میشدند.
گنجایش مضامین دایر به او اجازه می دهد تا به طور گسترده ای پرسه بزند. (و شاید برای جمع آوری چند قطعه کار به ظاهر تصادفی در کتاب.) بخش هایی در مورد مرگ مرتبط سرخپوستان دشت و گاومیش، و رابرت ردفورد، در مواجهه با مرگ به تنهایی در یک قایق بادبانی آسیب دیده، در فیلم 2013 همه چیز وجود دارد. گمشده. در میان بسیاری از رمانهایی که دایر به آنها زنگ زده است، میتوان به برادران کارامازوف (نسخه او هنوز رسیدی در سال 2012 از رستورانی در بولونیا بین صفحات 80 و 81 دارد) و رقص موسیقی زمان اثر آنتونی پاول – اولین تلاش بعد از جلد پنجم، اشاره کرد. دوم در کتاب سه تنها حسرت او این بود که زودتر آن را رها نکرد، “به طور ایده آل قبل از اینکه حتی شروع کنم”.
اما در حالی که او از جزئیات شکست خورده خبره است – اغلب با مهارت برای طنز با هدف خود ساخته شده است – او همچنین از چیزهای متعالی و پیروزمندانه قدردانی می کند. فهرست بلندبالایی از “چیزهایی که بالاخره در اواخر روز به آنها می رسیم” شامل نوشته های ژان ریس و ایو بابیتز و سرهنگ پاول و پرسبرگر است. در کتابی درباره چیزهایی که بیشتر دیر شده اند، اشاره های فراوان به قرنطینه به طرز عجیبی کمی زود به نظر می رسد. نه به این دلیل که آنها ناراحت کننده هستند، بلکه به این دلیل که هنوز خیلی آشنا هستند و حتی اصالت دایر نمی تواند آنها را شگفت انگیز کند.
در نویسنده دیگری، گرایش دایر به خود محوری به راحتی می تواند خسته کننده باشد. اما نکاتی که او برای نمایش بیرون می کشد – ورود رایگان به تنیس، گرفتن شامپو از هتل ها در مقیاس صنعتی – واقعی است و نوعی باز بودن را در بر می گیرد. و همین گشاده رویی و توجه به چیزهایی است که شما را تشویق میکند تا در هجومهای مخفیانهتر گهگاه به او اعتماد کنید و از او پیروی کنید، مانند تصور نیچه از عود ابدی. اما همیشه شوخ طبعی وجود دارد، و همچنین این حس که او از نزدیک نگاه کرده و به چیزها فکر کرده است. او ممکن است توجه داشته باشد که در هر شعرخوانی، «هرچند لذت بخش باشد، کلماتی که ما بیشتر منتظر شنیدن آن هستیم همیشه یکسان هستند: «دو شعر دیگر خواهم خواند». تنیسون، میلتون، لوئیز گلوک و غیره.
دایر تصدیق می کند که به سمت هنجارهای جمعیت شناختی گرایش دارد، زیرا خود را به طور فزاینده ای تمایلی به دور شدن از بخش تاریخ نظامی کتابفروشی ها، با تمرکز فزاینده بر جنگ جهانی دوم، ندارد. اما او همچنین کسی است که هنوز در جاشوا تری درگیر مصرف مواد مخدر توهم زا با طراحی پیچیده است، به معنای واقعی کلمه رویای بازی فوتبال (“بهترین رویاهای من در سال”) را در سر می پروراند و دوچرخه اش را با ذوق ظاهری یک کودک هشت ساله سوار می کند. سن به او رسیده، اما جوانی نرفته است. این تکیه گاه های زانو بر روی هر دو پا است که او را در زمین تنیس نگه می دارد، اما مانند فدرر، ذخایر ذوق، لمس، زمان بندی و یک چشم تیزبین است که او را در بازی نگه می دارد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.