“کاملا وحشتناک”: هواداران لیورپول در هرج و مرج فینال لیگ قهرمانان | لیورپول

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،

هواداران لیورپول نسبت به برخورد پلیس فرانسه با خود و ازدحام بیش از حد خطرناکی که پیش از فینال لیگ قهرمانان در شنبه شب در پاریس رخ داد، ابراز نگرانی کردند.

سه هوادار لیورپول که در این مسابقه حضور داشتند تجربیات خود را از گرفتار شدن در هرج و مرج خارج از ورزشگاه دو فرانس به اشتراک می گذارند.

زمانی که حرکت می‌کردم کنترلی نداشتم، فشار هواداران از پشت سرم به من منتقل می‌شد.

گلن موری (راست) در منطقه هواداران قبل از مسابقه.
گلن موری (راست) در منطقه هواداران قبل از مسابقه. عکس: گلن موری/ انجمن نگهبان

ما از طریق قطار RER به بازی رفتیم و در ایستگاه La Plaine Stade de France تقریباً در ساعت 6:45 بعد از ظهر به وقت محلی، بیش از دو ساعت قبل از زمان تعیین شده برای شروع ساعت 9 شب، از آن پیاده شدیم. علائم جاده ای نشان می داد که 15 دقیقه پیاده روی است. وقتی به بزرگراهی که در مجاورت استادیوم است نزدیک شدیم، پلیس ما را به زیرگذری در کنار جاده هدایت کرد.

عرض این زیرگذر تقریباً 10 متر بود و خودروهای پلیس در مسیر صف کشیده بودند، به این معنی که شکافی که در اختیار هواداران قرار می گرفت نصف آن چیزی بود که باید باشد. خیلی زود بعد از آن به شدت شلوغ شد. پلیس ابتدا هوادارانی را که در جاده راه می‌رفتند متوقف کرده بود، اما برخی از حصار تا کمر بالا رفتند تا به آنجا برگردند، زیرا به شدت شلوغ شده بود. من و دو دوستم هم این کار را کردیم.

ازدحام جمعیت خارج از دروازه Y ورزشگاه دو فرانس در ساعت 21:14 به وقت محلی - شروع بازی قرار بود ساعت 9 شب برگزار شود اما با 36 دقیقه تاخیر انجام شد.
ازدحام جمعیت خارج از دروازه Y ورزشگاه دو فرانس در ساعت 21:14 به وقت محلی – شروع بازی قرار بود ساعت 9 شب برگزار شود اما با 36 دقیقه تاخیر انجام شد. عکس: گلن موری/ انجمن نگهبان

تقریباً 100 متر در جاده پیاده روی کردیم و متوجه شدیم که برای گذراندن بررسی امنیتی لازم برای ورزشگاه باید در زیرگذر باشید. بنابراین ما دوباره به سمت زیرگذر حرکت کردیم. در این بخش از جاده هیچ پلیسی حضور نداشت. این زمانی بود که همه چیز شروع به ناخوشایندی کرد زیرا دیگر فقط یک فضای شلوغ نبود. تنها راهی که می‌توانم این را توصیف کنم این است: زمانی که حرکت می‌کردم کنترلی نداشتم، تحت فشار هواداران از پشت سرم در حال حرکت بودم. همچنین صدها جوان محلی نیز در میان جمعیت حضور داشتند.

بررسی اولیه امنیتی در پایین یک رمپ کوچک به سمت استادیوم قرار داشت. وقتی به این نقطه رسیدم چک حذف شده بود. همانطور که در نهایت به رمپ رسیدید، ازدحام بیش از حد کاهش یافت و سپس توانستید آزادانه به سمت استادیوم بروید. گلن موری، 31 ساله، کارمند دولتی، نیوکاسل بر تاین

“کل ماجرا از ابتدا تا انتها وحشتناک بود”

سونیل ماهان گفت که اولین ایست بازرسی
سونیل ماهان گفت که اولین ایست بازرسی “کاملاً وحشتناک” بود. عکس: سونیل ماهان/ جامعه نگهبان

ما دارندگان بلیط فصل مهمان‌نوازی هستیم و در گروه 9 نفره خود، بلیت‌های رسمی خود را از طریق باشگاه دریافت می‌کنیم، بنابراین 100٪ می‌دانستیم که بلیت‌های ما مشکلی ندارد. وقتی به پشت صف پیوستیم – جایی که اولین بررسی امنیتی انجام شد – فقط یک کابوس مطلق بود.

ما می‌دانستیم که مشکلی وجود دارد، زیرا در عرض 30 ثانیه همه ما از هم جدا شدیم، زیرا افراد زیادی در یک جهت تحت فشار قرار گرفتند. در نقطه ای که بالا آمدیم و زیر تونل، خانواده ای از گردشگران بودند که در ایستگاه مترو پیاده شده بودند و به تازگی پیچ را اشتباه گرفته بودند، بنابراین به این منطقه رانده شدند – من آن را قلم می نامم. چون به معنای واقعی کلمه همین بود.

آنها را به زیر تونل ها هل دادند و هرگز قرار نبود آنجا باشند. در آن لحظه به پلیس می‌گفتیم: «این بچه‌ها قرار نیست اینجا باشند، اجازه دهید بیرون بروند. فقط کمی حصار را از مسیر خارج کنید. حالا آنها را رها کنید.» و آنها گفتند نه، آنها باید بمانند. این زوج یک زن، یک زن، یک بچه جوان، شاید 12 تا 18 ماهه و یک دختر سه یا چهار ساله نیز بودند. فقط وحشتناک بود همه چیز از ابتدا تا انتها وحشتناک بود.

ما موفق شدیم آنها را به نقطه خروج یا چیزی شبیه خروجی برسانیم. خانواده جوان به جبهه رسیدند و گفتند: “بلیت نداریم” و به آنها گفتند: “باید تمام راه را پیاده برگردید.” و من سعی می‌کنم توضیح بدهم که آنها مجبور شده‌اند تمام مسیر را با ما طی کنند، زیرا اجازه بازگشت ندارند. حالا آنها باید برگردند.

من نمی دانم با خانواده او چه اتفاقی افتاده است، اما تصور من این است که آنها به نحوی توانستند از آن خارج شوند. اما اولین ایست بازرسی کاملاً وحشتناک بود. زمانی که ما به این موضوع رسیدیم، به اصطلاح چک های امنیتی – هیچ، به معنای واقعی کلمه وجود نداشت. سونیل ماهان، 40 ساله، مشاور مالی، دانکاستر

ما مستقیماً مقابل حصار بودیم و دخترم شروع به گریه کرد.

حدود ساعت هشت به همراه دخترم، 19 ساله و پسرم، 16 ساله، در گردان جلوی ورزشگاه بودم. داستان‌های انبوهی از مردم با تقلبی‌هایی که برگردانده می‌شوند و مشکل در چرخ‌گردان‌ها است – این چیزی نیست که ما دیدیم، نه. در تمام مدتی که من آنجا بودم، دو پسر نوجوان – که فکر می‌کنم پاریسی بودند، اما نمی‌توانم مطمئن باشم – به دلیل داشتن بلیت‌های جعلی به اطراف بازگردانده شده بودند و هواداران لیورپول می‌گفتند: «چیکار می‌کنی؟ آنها آشکارا جعلی هستند. آنها شبیه فتوکپی هستند.

در آن لحظه، مهمانداران در گردان شروع کردند به گفتن: “باید دروازه ها را ببندیم، باید دروازه ها را ببندیم، به عقب برگردیم” – و مردم فریاد می زدند: “اگر دروازه ها را ببندند، هرگز وارد نمی شویم.” . بنابراین این احساس وجود داشت که مشکل ساز است. با این حال دروازه را به زور به سمت پسرم بردند، چون به سمت ما باز می شد و او جلوی من بود و جلوی دروازه گرفتار شد. و هر چقدر سعی کردم او را بگیرم، او با دروازه به جلو هل داده شد، بنابراین او به داخل رفت و من با دخترم بیرون مقابل دروازه قرار گرفتم.

دیدگاه پل استیپلز از بسته شدن دروازه با افزایش جمعیت.
دیدگاه پل استیپلز از بسته شدن دروازه با افزایش جمعیت. عکس: پل استیپلز/ انجمن نگهبان

من واقعا نگران بودم که پسرم داخل زمین باشد و من هنوز بیرون از زمین باشم. اما می‌دانید که چه اتفاقی افتاد، من در واقع از اینکه او در داخل امن بود، سپاسگزار بودم. با وجود این واقعیت که ساعت هشت و پنج، آنها گفته بودند که در پنج دقیقه دیگر دروازه ها را باز خواهند کرد. آنها با ما صحبت نکردند. آنها با ما ارتباط نداشتند. سرشان فریاد می زدیم که بیایند و بگویند چه خبر است. سعی کردم با یک افسر پلیس تماس بگیرم تا بگویم پسرم داخل است. آنها فقط ما را نادیده گرفتند.

فکر می‌کنم حدود هفت یا شاید 10 دقیقه قبل از شروع اولیه بازی بود، جمعیت می‌توانست صدای You’ll Never Walk Alone را از بیرون بشنوند و فکر می‌کنم این باعث شد که جمعیتی که ناامید شده بودند، موجی را به راه انداخت. در این مرحله هزاران دو رقمی پشت سرمان بودند که می‌توانستیم ببینیم. ما در آن نقطه ازدحام جمعیت را احساس کردیم و مستقیماً مقابل حصار بودیم – دخترم در آن نقطه شروع به گریه کرد زیرا او را به شدت به حصار فشار می دادند. من را به حصار کنار او هل دادند، هیچ چیز آزاردهنده تر از این نیست که پدر باشم و نتوانی کاری انجام دهم تا دردی را که مشخصاً فرزندت دارد کم کند.

می‌توانم بگویم احتمالاً بعد از یکی دو دقیقه از آن فشار شدید گریه‌اش، دروازه باز شد، حدس می‌زنم از وزن زیاد جمعیت. تقریباً دو فوت سمت چپ از جایی که دروازه بود، مقابل حصار بودیم. بنابراین من فقط با زور بازوی او را به داخل دروازه فشار دادم تا او از داخل دروازه افتاد، اساساً برای اینکه او را از فشار وارده بر حصار دور کنم. من فقط او را در آغوش گرفتم و صادقانه بگویم هر دوی ما فقط گریه کردیم.

پسرم وقتی ما را دید که وارد شدیم آمد، سپس همه ما دیدیم که پلیس مسلح دروازه ها را بسته و فقط در مقابل هوادارانی که هنوز بیرون از حصار بودند ایستاده بودند. پل استیپلز، مدیر عملیات فرودگاه جان لنون لیورپول

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …