به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
«افدر بنری که در پشت انتهای غربی ومبلی نصب شده بود، نوشته شده بود. درصد نسبتاً زیادی از طرفداران ناتینگهام فارست، در صورت وجود، خاطره کمی از آخرین بازی خود در بالاترین سطح دارند، اما اکنون آنها می توانند مقصدهای لیگ برتر را به ماجراجویی های خود اضافه کنند. Mull of Kintyre یک بار دیگر به یک سرود برتر تبدیل خواهد شد و شاید، اگر آنها واقعاً خوش شانس باشند، پل مک کارتنی به وعده نیمه خود برای اجرای موفقیت خود در City Ground پس از ارتقاء، عمل کند.
این همان صعودی بود که خنثیها خواستار آن بودند: دوز عاشقانه ساده در زمانهای پیچیده و یادآوری این که سرانجام روزی فرا میرسد که نمیتوان غول خفته را پایین نگه داشت. فارست عملکردی برای منافذ ایجاد نکرد، اما برای 40000 رنگ قرمز، این هیچ نتیجه ای نداشت. آنها یک دهه پس از آخرین صعودشان در پلی آف، در مسابقات قهرمانی دست و پا زده بودند، که اغلب شبیه یک آشفتگی متورم و نامنسجم بود. تحت رهبری استیو کوپر، آنها براق، چابک و پولادین هستند. همانطور که معلوم است، خیلی خوش شانس هم هستم، اما تعداد کمی از آنها به این حد می رسند بدون اینکه بتوانند آن را اعتراف کنند.
در تمام وقت رایان یتس، محصول آکادمی که حضورش در جعبه باعث گل به خودی قاطع لوی کول ویل شده بود، به سمت مردم خود دوید و نشان را کوبید. برنان جانسون، دیگری که از سیستم عبور کرده و درخشیده است، از جایی یک چوب سلفی تولید کرد و نیمه مات و مبهوت در اطراف پرسه زد. دیجد اسپنس، قرضی اما به همان اندازه که بخشی جدایی ناپذیر از پارچه این تیم قابل توجه بود، پیراهنش را پرت کرد و همه آن را جذب کرد. کوپر در زمین بازوهای خود را دور استیو کوک، ستوان دفاعی خود حلقه کرد و سپس هر کس دیگری را در آغوش گرفت. تبدیل او به این باشگاه از مبارزان سقوط به برندگان شایسته صعود، مسلماً داستان فصل است. پیشروی شهر آنها در ومبلی، توصیف دون دلیلو را از تجمع جمعیت ورزشی به ذهن متبادر کرده بود: تکان شدید روح.
فارست شاید 23 سال از لیگ برتر فاصله داشت اما سه دهه از سفر قبلی آنها به این مکان می گذشت. تعداد هوادارانی که در ایستگاه ناتینگهام صف میکشیدند، از آنها خواسته شد از شهرهای همسایه سفر کنند. هنگامی که در نهایت در پارک ومبلی در نمای طاق ظاهر شدند، یکی به همراهش گفت: “حتماً این را وارد کنید.” دوستان قدیمی، شاید کهنه سربازان روزهایی که فارست در سراسر اروپا سفر می کرد و عموماً پیروز می شد، در خارج از خانه به طور تصادفی به یکدیگر برخورد کردند. این همان کاری است که فینالهای ومبلی انجام میدهند: آنها در مورد برنده شدن هستند، اما همچنین در مورد خویشاوندی، دور انداختن با هم در دید آشکار ارتباطاتی هستند که با گذشت زمان کاهش مییابند.
غرش وقتی که فارست برای گرم کردن بیرون آمد، یادآور همه چیزهایی بود که در آن سالهای غیبت و سرزنش جمع شده بود. در پایان این بلندترین سر و صدایی بود که در تمام فصل در استادیوم ملی شنیده شد: رهایی از اضطراب طولانی مدت، اما همچنین رهایی از تنش که در طول یک بازی بیکیفیت و بیکیفیت ایجاد شده بود که به موضوعی تبدیل شد که همه باید آن را دریافت کنند. از طریق.
در حالی که هفت دقیقه از زمان عادی باقی مانده بود، صاحب آنها، اوانجلوس ماریناکیس رنگارنگ، ایستاده بود و روی خود صلیب زده بود. فارست عموماً هادرزفیلد را که به خوبی توسط کارلوس کوربران بیش فعال مربیگری می کرد و بهترین بازیکن مسابقه را در لوئیس اوبراین در اختیار داشت، در فاصله بازو داشت، اما باید حداقل یک پنالتی را در نیمه دوم دریافت می کرد. زمانی که مکس لو آشکارا اوبراین را خطا کرد، این واقعیت که VAR اصلاً مداخله نکرد، در بهترین حالت یک رمز و راز و بهطور دقیقتر، یک اشتباه شرمآور بود. این فناوری قبلاً هرگز برای این دستگاه در دسترس نبوده بود و با توجه به این شواهد، زحمت دوباره با آن اتلاف وقت خواهد بود.
فارست ممکن است ادعا کند که بریس سامبا، قهرمان تیراندازی آنها در نیمه نهایی، به هر حال ضربه های نقطه ای را نجات داده است. مطمئناً در مورد پیشرفت آنها در اینجا احساس غیرقابل اجتنابی عجیبی وجود داشت، حتی اگر افرادی مانند جانسون، اسپنس و کینان دیویس به ندرت دست به کار شوند. کوپر نظم را از هرج و مرج ایجاد کرده است، به استخدام هوشمندانه ای که قبل از ورودش شروع شده بود، اضافه کرده است و حرکتی ایجاد کرده است که از درون و بیرون غیرقابل مقاومت به نظر می رسد.
وظیفه بعدی این است که Forest با صعود سریع خودش همگام شود. قرضیهایی مانند اسپنس، دیویس و جیمز گارنر، که صلیب شیطانی آنها برنده را رقم زد، در حالت ایدهآل گره خورده خواهند بود. بخش برتر از زمانی که آنها دور بودند به طرز بیاندازهای تغییر کرده است، لبههای آن سختتر و تحمل احساسات با تمرکز نرم کمتر دلپذیر است.
این نگرانیها میتوانند چند روز یا در مورد حامیانشان، بقیه تابستان صبر کنند. تا غروب آنها با معنی خواندن میخواندند و دوباره مککارتنی را از غباری که از ترنت به داخل میغلتید، پخش میکردند: در واقع، مه کاملاً از بین رفته است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.