به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آهنگامی که نزدیک به نیمهشب در پاریس، جهان به رنگ سفید در آمد، و به شکلها و آهنگهای آشنا تبدیل شد، جام قهرمانان لیگ قهرمانان اروپا با همان حس dieu et mon droit موج میزد – همچنین احساس چیزی آشکارکننده وجود داشت. خود، از یک سوال در حال پاسخ.
در آستانه پیروزی باریک اما قاطع رئال مادرید در ورزشگاه دو فرانس شنبه شب، صحبت های زیادی در انگلیس در مورد ادعای بزرگی و برتری وجود داشت که ناشی از تلاش هیجان انگیز خود لیورپول برای تعقیب خورشید به سمت زمین بود. پایان فصل ها
برای تیم یورگن کلوپ تنها شکوه است که به اوج نرسیده باشد، یک امتیاز، یک گل، یک بازی از یک فصل عالی. اما یک معما حداقل در پاریس حل شد. عظمت شما می گویید؟ یک تیم برای سنین؟ می توانم به شما بگویم، آقایان مسیو، قاتلان در این اتاق هستند.
این نکته مهم در مورد غایت است. خیلی اوقات اتفاق نمی افتد. یا بهتر بگوییم، به همین ترتیب ادامه دارد. امپراتوری های دیگر ظهور خواهند کرد، کرسی های دیگر قدرت، تاکتیک ها، سیستم ها و قدرت اقتصادی. اما این هنوز با هر معیار معقولی سن مرنگ ها است. اگرچه سنی که هنوز توضیح یا تعریف آن بدون عقب نشینی از چیزهایی مانند جادو و خط خونی، درخشندگی باقی مانده دشوار است.
مدل اینجا چیه؟ سن مادرید به چه معناست؟ چگونه آن را تکرار کنیم؟ پاسخ واضح این است که شما نمی توانید، بدون اینکه واقعاً رئال مادرید باشید، و تنها برای یکی از آنها فضا وجود دارد. این نکته بزرگ در مورد باور حق الهی شما به افسانه پادشاهان است. فقط گفتن آن داستان، تکرار مکرر این که مادرید می داند چگونه برنده شود، خود منبعی از قدرت است.
این پنج قهرمانی در لیگ قهرمانان در هشت سال یک ویژگی حماسی و تقریباً باردیک دارد. حماسه ها تکرار می شوند: همان صحنه ها، همان جزئیات داستان، همان نتیجه، خود را به عنوان بخشی از فیلمنامه روزانه فوتبال، زندگی رویایی آن جاسازی می کند. هرچه بیشتر این داستان پیروزی را بگوییم، بیشتر به واقعیت تبدیل می شود، تا جایی که حتی نوشتن کلمات “کیفیتی تقریباً باردیک” یا “هرچه بیشتر این داستان را می گوییم” یک یادداشت کوچک دیگر در این حماسه خودسوخته با سبک خود می شود. کیفیت ها، با تکرارهایش، با قهرمان های حماسی اش، ویژگی های باردیک، نور سفیدش، همان شکل ها و آهنگ ها.
این روند در خود فینال وجود داشت، جایی که بارها به ما گفته شد که وینیسیوس جونیور پشت ترنت الکساندر-آرنولد فضایی پیدا می کند که زودتر از موعد به واقعیت تبدیل شد. حتی زمانی که وینیسیوس در حالی که 30 دقیقه مانده بود، یک ثانیه کامل قبل از ارسال پاس به سمت او (و قطع شده) شروع به دویدن پراکنده کرد، تمام انتهای مادرید شنیده میشد که غرش میکرد و به رویدادی اشاره میکرد که هنوز رخ نداده بود. با پیش گویی ها تکرارهای باردیک؟ مثل داشتن یک نفر دوازدهم در زمین است.
اما پس از آن، البته، در یک نقطه احساس نیز باید نفوذ کند. در واقع، این در واقع جادو نیست. اسطوره سازی را از بین ببرید و برتری واقعی نوعی درخشش عامیانه تر است. هیچ طرح تاکتیکی، «سیستم»، هیچ راه مادریدی وجود ندارد. مادرید پیروز می شود زیرا این گروه فوتبالیست های درجه یک و فوق هوشمند است.
از این نظر، چیزهای بازگشت گمراه کننده بوده است. آنچه مادرید واقعاً می خواهد کنترل است. این چیزی بود که آنها در پاریس پیدا کردند. در پایان لیورپول 24 شوت به سمت دروازه زده بود که تنها 4 شوت در چارچوب بود. مادرید در مجموع چهار شوت داشت. لیورپول توپ و میدان بیشتری داشت و سه برابر کرنرهای توپ را در اختیار داشت.
اما مادرید همیشه دقیق تر بود. سه بازیکن جلو در بین تمام بازی ها هشت بار توپ را از دست دادند. مو صلاح هشت بار به تنهایی توپ را از دست داد. در خط میانی، به نظر می رسید که مادرید با رنگ های زنده تر بازی می کند. تونی کروس نه دوید، نه فشار آورد و نه پرس، اما 93 درصد از 83 پاس خود را انجام داد. کروس و لوکا مودریچ در تمام بازیهای بین آنها کنترل توپ را از دست دادند. این فقط یک گروه عالی از بازیکنان است که توسط هوش سرد آن خط میانی تمام دوران اداره می شود، به علاوه البته سبک لمس سبک فریبنده دقیق کارلو آنچلوتی.
اتفاقاً مودریچ هر بار که نام جردن هندرسون را در برگه تیم میبیند، باید با خاطرات مبهم جالبی روشن شود. رکورد هندرسون در برابر مودریچ شامل پنج بازی، یک تساوی، چهار شکست، از جمله دو فینال لیگ قهرمانان و یک نیمه جام جهانی است. ما واقعاً باید این کار را بیشتر انجام دهیم پسر پیر. این سحر و جادو یا باور درونی نیست که کروس، مودریچ و کازمیرو را – ترکیبی عالی از مهارت، شلوغی و بینش – بهتر از هندرسون، فابینیو و تیاگوی نامناسب میسازد. اما هشت سال بعد، هنوز هم حماسی است.
به علاوه، البته، چیز دیگری نیز وجود دارد، شاید کلید واقعی در هشت سال گذشته شکوه. مدل مالکیت رئال مادرید تبدیل به یک خال طلایی واقعی شده است. برای مادرید بخشی از زیبایی این قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا این واقعیت است که تیمهایی که شکست دادهاند، باشگاههای پروژهای، پولهای جدید، قدرتهای نوپا بودهاند: دو خودروی دولت ملی و باشگاه دیگری که مالک آن به دلیل ارتباطش با یک سرزمین اروپایی تحریم شده است. جنگ
مادرید درک بسیار روشنی از خود در این نظم جدید جهانی دارد و آشکارا دشمنی کرده است و تا حدی نیز از تهدید از دست دادن عضلات خود الهام گرفته است. اندکی چشمک زدن و آن پیروزهای پی اس جی، چلسی و منچسترسیتی – سکانس پایانی پدرخوانده را به ذهن متبادر می کند که مایکل کورلئونه چهره های جدید شهر، افراد درامد را در زمین خانوادگی، با مجموعه ای دراماتیک از بین می برد. مشاغل عمومی حلقه را ببوس کارتل یک بار دیگر در صدر قرار دارد.
مزیت واقعی در اینجا این است که در زمان نوسان و تداخل، مدل مالکیت اجتماعی نوعی عایق است. ممکن است دیوانه ای از منیت و سیاست، معاملات مشکوک، و تسهیلات وام بی انتها باشد. مادرید ممکن است یک مورد سبدی از استحقاق اقتصادی باشد که تنها با چشم انداز تمام شدن پول دیگران تهدید می شود. اما درجه ای از تمرکز، علایق پراکنده نیز وجود دارد. این همیشه در نهایت و به هر شکلی که باشد، یک وسواس فوتبالی خواهد بود.
انتخاب های خوبی در این سال ها انجام شده است. حتی عدم خرید کیلیان امباپه ممکن است مثبت باشد. او حداقل در جایی امن پارک شده است. و موفقیت اخیر مادرید بر اساس خرید هوشمندانه، رفتن به پیش از کهکشانی، خرید نیمار بعدی قبل از تبدیل شدن به نیمار بوده است. خرید وینیسیوس که، از شانس و اقبال، یک ماشین برنده با زندگی پاک است.
در یک سطح، این تیم بزرگ اکنون در حال پیر شدن است، آن هافبک بزرگ، منبع واقعی قدرت، در شرف انحلال است. و با این حال، در حالی که بازیکنان به ترک ادامه می دهند، هنگ هرگز نمی میرد. آن نخ سفید سلطنتی هنوز دست نخورده است. و به نظر می رسد این همان چیزی است که غایت به نظر می رسد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.