به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آسوت پایان ورزشگاه دو فرانس، ترنت الکساندر-آرنولد نزدیکترین نقطه به نیمکت مادرید بود، در حالی که پیراهنهای سفید پوشیده میشدند، به یک سمت تاب میخورد و هذیان کاملاً آشنا را در بر میگرفت. در آن نقطه الکساندر-آرنولد فقط متوقف شد.
برای پنج دقیقه بعد، در میان دود، صدای تپش، صدای تروق ایستا در سراسر این کاسه جرثقیل عظیم، او کاملاً بی حرکت در لبه دایره مرکزی ایستاده بود و کمی به جلو خم شده بود، گویی درد جسمی داشت. یورگن کلوپ برای در آغوش گرفتن روبرو شد. گروهی از عکاسان با درایت از کنارشان گذشتند. در نهایت، وقتی پایه یوفا در جای خود قرار گرفت، او به تنهایی روی چمن دراز کشید و سرش را نگه داشت.
اوه، ترنت. البته وسوسهای وجود خواهد داشت، وسوسهای که مشتاقانه انجام میشود، برای جدا کردن الکساندر-آرنولد در پی این پیروزی 1-0 رئال مادرید، و درنگ کردن در اشتباه پوشش دفاعی در جمعآوری تک گل. از بازی، اشتباهی که پرچم میشود و آه میکشد، دستخوش قلم نورانی عذاب، گیفهای مرگ، مونتاژ هشت تیری شرم میشود.
در ظاهر درست است. این یک بازی نیمه شانس و برخورد و فضای فشرده بود – همه جدا از آن لحظه نیمه دوم که ناگهان از هم جدا شد. برای لیورپول، داستان این فصل اکنون داستانی از شکوه خواهد بود، اما در عین حال کوتاه آمدن، یا بهتر بگوییم دیدن سقوط دیگران فقط کمی جلوتر. یک امتیاز برای از دست دادن لیگ، یک گل برای از دست دادن این فینال. بسته، اما فقط دو سیگار.
هر چند طرف دیگری برای آن معادله وجود دارد. مادرید در این کار فوقالعاده خوب است، بسیار بیرحمانه، در روشی که ضعف را پیدا میکند و شکار آن میکند. آنها این کار را با تک تک سه بازیکن برتر لیگ برتر انجام داده اند. این اتفاقی است که می افتد.
و دوم اینکه، الکساندر-آرنولد نیز نحوه پیروزی لیورپول است. او چگونه به اینجا رسیده است، این تیم برای چه ساخته شده است. الکساندر-آرنولد پروژه است. برای یک ساعت، مثل همیشه، او شبیه راهی بود که لیورپول ممکن است در این بازی پیروز شود.
سپس ناگهان او نبود. به جای آن چیز دیگری بود. میتوانی آن را ببینی که در حال آمدن است، و به دردناکترین شکل. وینیسیوس جونیور 10 دقیقه پس از استراحت به سختی توپ را لمس کرده بود. هنگامی که مادرید از مرکز زمین عبور کرد، او خیلی به بیرون رفت و به خط گچی چسبید. او موقعیت خود را حفظ کرد، آن را کمی طولانی نگه داشت، به خود جرات داد که در بیرون بماند، زیرا توپ به طرف مقابل فرستاده شد.
با تماشای این اصرار به ایستادن و فریاد زدن و اشاره وجود داشت. آن شکل سفید روی خط لمسی، در فاصله 40 یاردی توپ، اکنون در حال دویدن است، هنوز کاملاً ردیابی نشده است. این خطر است.
در میان همه اینها واکنش های الکساندر-آرنولد عجیب بود. نه موقعیت او، نزدیک به هافبک میانی، که آن سوراخ را می پوشاند. اما ناتوانی او در نگاه کردن به پشت سرش، خالی بودن ناگهانی، گویی صرفاً از پذیرفتن اینکه مرد سفیدپوش ممکن است وجود داشته باشد خودداری می کند. اگر نمی توانید آن را ببینید، نمی تواند به شما آسیب برساند.
سانتر فدریکو والورده محوطه شش قدم را شکافت و الکساندر-آرنولد در نهایت نگاه کرد و به موقع دروازه را در مقابل هواداران مادرید دید.
در آن لحظه روز به سادگی از لیورپول دور شد. چند ثانیه اول نوعی نزاع در سالن بار در سمت چپ به همراه داشت، زیرا لیورپول به شدت اوج می گرفت. و الکساندر-آرنولد در 20 دقیقه ابتدایی بسیار خوب بود، بدون ترس بازی کرد، قدم زد، تماشا کرد، سپس ناگهان در بالای زمین ظاهر شد و بازی را به فضاهای خود فشار داد.
او اولین فرصت واقعی بازی را با یک دریبل، موج و چرخش دوست داشتنی ایجاد کرد، راه خود را از کنار فرلند مندی راحت کرد، و با وقفه برای شوت محمد صلاح عبور کرد. لحظاتی بعد، یک تبادل نرم و هوشمندانه دیگر وجود داشت، یک ضربه صلاح دیگر. سادیو مانه چرخید و ضربه ای به پای تیرک زد. این بهترین لیورپول است، آن امواج حملاتی که جمع می شوند، شما را خسته می کنند، نوعی از هم گسیختگی ذهنی را القا می کنند.
در این بین مادرید مانند تیمی بازی می کرد که می خواست این شرایط سرد شود. آنها سرعت توپ را کم کردند. استراحت کردند. آنها اجازه می دهند اسید لاکتیک محو شود. اینگونه است که مادرید در چند لحظه پیروز می شود. سیستم های؟ ما یک سیستم هستیم. چند پاس متقابل اولیه به منطقه وینیسیوس، اتفاقی که قرار بود بیفتد، وجود داشت. این عجیب است که لیورپول هافبکی دارد که یک مدافع راست بوده و دفاع راست خود را که یک هافبک بود پوشش می دهد. اما الکساندر-آرنولد محکم به نظر می رسید، خوب به نظر می رسید، به نظر می رسید که کنترل داشته باشد، تا آن لحظه که این کار را نکرد.
حتی پس از آن، او همچنان قانعکنندهترین تهدید هجومی لیورپول در شبی بود که بخشهای زیادی از بهترین آنها به نظر نمیرسیدند. این مزیت در اواخر این فصل از 63 بازی و خطرات بی پایان کمرنگ شده است.
در پایان به نظر می رسید که کمک الکساندر-آرنولد به این بازی چیزی از فصل لیورپول را به تصویر می کشد. بر کسی پوشیده نیست که او هم یک فوتبالیست ناقص و هم یک فوتبالیست درخشان است. این کافی نیست که بگوییم خوب، این معامله است، این طبیعت مدافعان کناری مدرن است. هیچ چیز در توانایی ارسال و پاس دادن و محو کردن توپ در سراسر زمین مانند یک موجود الهی به این معنی نیست که شما نمی توانید به پشت سر خود نیز نگاه کنید. الکساندر-آرنولد یک فرشته بر دو شانه دارد.
با گذشت زمان، این درخشش او، بخش خوب، ضربه قوی او، دستاوردهای خالص او است که این تیم را از جناح راست به جلو می راند. اما چنین لحظاتی نیز وجود خواهد داشت، حواشی خوب، دفاع با سیم بالا، فلاش هایی که به نظر می رسد روز در آستانه فروپاشی است. و سپس گاهی اوقات این کار را انجام می دهد. درد آن لحظه در پایان امیدوارم با گذشت زمان محو شود. این ماهیت تعادل، ریسک و پاداش است. بدون شک چیزهای بیشتری در راه شکوه وجود خواهد داشت.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.