به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آ شب سرد اواخر سال 1993. یک گروه هشت نفره در فرودگاه پشت انبوهی از برف جمع شده بودند و منتظر بودند. دوی سرعت فقط 200 یارد بود. آنها ورزشکاران حرفه ای و از نظر بدنی مناسب بودند. باید آسان بود. در طرف دیگر فرودگاه، یکی از میان تاریکی می دود، آزادی و مأموریت خود را دراز می کنند. اما آنها می دانستند که در تیررس تیراندازان صرب هستند.
این ایده بزرگ فواد موزوروویچ بود. او مربی FK سارایوو بود و با طولانی شدن محاصره شهرش، متوجه شد که بازیکنانش ارزشی فراتر از گرفتن سلاح و جنگیدن در خط مقدم دارند. او ایده یک تور جهانی، انجام بازی های دوستانه، افزایش آگاهی از وضعیت اسفبار غیرنظامیان و نیاز به کمک را در سر داشت. این طرح توسط دولت بوسنی تصویب شد.
میرزا وارسانوویچ مدافع گفت: ما در سالن بسکتبال تمرین کردیم. هر روز که به تمرین می رفتیم و برمی گشتیم زیر آتش تک تیراندازها و توپ ها قرار می گرفتیم، اما عشق ما به باشگاه و فوتبال بزرگتر از ترس برای زندگی ما بود. این روش ما برای جنگیدن برای بوسنی بود. ما به نوعی سفیران بوسنیایی بودیم.
بزرگترین مسئله عملی فرار از سارایوو بود. این شهر توسط سازمان ملل که کنترل فرودگاه را در دست داشت، مهر و موم شده بود. این جوخه به چهار گروه هفت نفره تقسیم شد و هر گروه تحت فرماندهی یکی از نیروهای ویژه بوسنیایی قرار گرفتند. آنها چهار شب متوالی فرار کردند و توافق کردند که در دهکده پازاریک، 20 مایلی غرب، ملاقات کنند.
گروه موزوروویچ از مرکز فرودگاه عبور کردند، جایی که آنها در معرض بیشترین خطر از سوی تک تیراندازها قرار داشتند، اما گشت زنی سازمان ملل را دیدند. او گفت: «آنها یک تانک با نورافکن داشتند، بنابراین وقتی نور را دیدیم فقط به اطراف چرخیدیم. به نظر می رسید که از قلمرو آزاد به داخل شهر می دویدیم. در برف دراز کشیدیم، نیروهای سازمان ملل ما را سوار ترانسپورت کردند و ما را به منطقه آزاد بردند. این همان بازی بود که باید انجام می دادی.»
آنها با یک کامیون گوشت یخچالی به پازاریک رفتند، از آنجا که تیم به زاگرب رفت. در ماههای بعد، آنها 54 مسابقه در 17 کشور برگزار کردند و با رهبران مختلف جهان مانند پاپ و رهبر ایران، اکبر هاشمی رفسنجانی، دیدار کردند که به آنها گفت: «این شیوه مبارزه شماست. این بهترین راه برای ارائه وضعیت جوان خود به جهان است.»
شاید اینطور بود. احتمالاً منطقی است که وقتی هدیه ای دارید که می تواند مردم را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار دهد، همدردی و درک را القا کند، به کسانی که در خانه هستند کمک کند، باید از آن استفاده کنید. هدف گلوله خوردن فوتبالیست های با استعداد نیست. اما هیچ معنایی ندارد که رانندگان اتوبوس یا بقالها یا پستچیها تیرباران شوند. بسیاری از آن بازیکنان شک داشتند، تعجب می کردند که آیا به خودشان دروغ می گویند یا خیر، فکر می کردند که آیا باید از انعطاف فیزیکی خود برای مبارزه مستقیم تر استفاده می کردند.
فوتبال تمایل دارد اهمیت خود را افزایش دهد، چه هوادارانی که از یک دهه بدون جام به عنوان رنج صحبت می کنند یا رئیس فیفا، جیانی اینفانتینو، ادعا می کند که یک جام جهانی دوسالانه می تواند بحران مهاجران را کاهش دهد (یا روزنامه نگاران که فکر می کنند کسی به مبارزات واقعی اهمیت می دهد. سفر با قطارهای آوانتی). این که به طور جدایی ناپذیری با ژئوپلیتیک در هم آمیخته است غیرقابل انکار است، اما همیشه هنگام تلاقی فوتبال و جنگ یک ناهنجاری وجود دارد.
از یک سو، هفته آینده تلاش های اوکراین برای کند کردن موج روسیه در منطقه دونباس با این سوال بزرگ تاکتیکی است که آیا نیروها در سیورودونتسک محاصره خواهند شد یا خیر. از سوی دیگر، اوکراین در مرحله پلی آف مقدماتی جام جهانی مقابل اسکاتلند با بحث بزرگی در مورد اینکه آیا الکساندر زینچنکو باید به عنوان مدافع کناری یا هافبک استفاده شود، روبرو می شود.
یکی، بدیهی است که موضوع مرگ و زندگی است که می تواند آینده اروپا را شکل دهد. دیگری یک سرگرمی اساساً پیش پا افتاده است که اتفاقاً برای یک قرن توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. این واقعیت اخیر است که بازی روز چهارشنبه را قابل توجه می کند. این نتیجه دنیا را تغییر نخواهد داد، اما اینکه اوکراین همچنان میتواند در چنین رویدادهایی شرکت کند، این که همچنان میتواند برای صعود به جام جهانی در حالی که روسیه محروم است تلاش کند، طنین انداز است.
همانطور که جام جهانی 1954 نماد مهم ادغام مجدد آلمان (غربی) در امور جهانی بود، مهم است که اوکراین هنوز بخشی از جامعه جهانی است – نه به اندازه زیرزمین های پر از اجساد در ماریوپل، بلکه در برخی موارد. مرحله.
چیزی که برای اوکراین در روز چهارشنبه اهمیت کمتری دارد این است که اصلاً بازی در حال انجام است. مطمئنا بازیکنان اسکاتلند نباید به خود اجازه دهند که از این شرایط بازدارند. استقبال اوکراین بسیار مهمتر است. تعیین میزان اهمیت جهان بسیار دشوار است، اما دریایی از پرچمهای آبی و زرد در همپدن پیامی غیرقابل انکار خواهد بود و ممکن است حداقل آرامشی را برای کسانی که در اوکراین در حال مبارزه هستند، فراهم کند.
اوکراین از زمان پیروزی در مسابقات مقدماتی جام جهانی در نوامبر گذشته مقابل بوسنی، هیچ بازی رقابتی انجام نداده است. آماده سازی آنها شامل بازی های دوستانه با بوروسیا مونشن گلادباخ، امپولی و ریژکا بود، در حالی که برنامه های بازی با DR کنگو در بروکسل در روز جمعه پس از اینکه شهردار محلی نتوانست حضور پلیس لازم را تضمین کند، باید متوقف می شد.
اما دشواریهای ایجاد شاید بخشی از بزرگترین دارایی اوکراین باشد: این حس یک بازی عادی نیست. اسلاون بیلیچ درباره اینکه چگونه برای کرواسی در یورو 96 “هنگامی که سرود ملی را می شنوید، و به خصوص وقتی که واکنش را در خانه دیدید، انگیزه بیشتری داشتید” صحبت کرده است. این حتی با جام جهانی دو سال بعد شروع به کاهش کرده بود. نارضایتی های کوچک قبل از علت بزرگتر از بین می روند.
در یورو سال گذشته، پیراهن اوکراین به طور بحثبرانگیزی دارای نقشهای بود که کریمه، دونباس و لوهانسک را اوکراینی نشان میداد و اگرچه آنها مجاز بودند شعار «شکوه به اوکراین» را بپوشند، خط «شکوه قهرمانان» به دلیل تاریخی آن ممنوع شد. معانی
با این حال، هر بازیکن اوکراینی میداند که این شانس آنها برای قهرمان شدن است – و قهرمانانی به معنای عمیقتر از آنچه فوتبال معمولاً در این اصطلاح معنی میکند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.