به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Lدر هفته گذشته، جیمز در حین نظارت بر بخش خود اسکن یک سوپرمارکت بزرگ در لندن، به زنی اجازه داد با سه بسته چند بسته ماست کودکان از خانه بیرون برود. او به طور تصادفی خرید او را بررسی کرده بود و متوجه شده بود که در میان اقلامی که او اسکن نکرده و پولی برای آن پرداخت نکرده است، ماست ها و همچنین چند کیسه غذای کودک هستند. او میگوید که احساس وحشتناکی میکرد که به سرعت قضاوتهای خود را در مورد اینکه چقدر «لایق» او میدانست – اینکه او جوان بود و سه فرزند زیر پنج سال با او داشت، کوپنهای شروع سالم در دست داشت که به مردم اجازه میداد. با اعتبار جهانی و سایر مزایا برای خرید غذای مغذی، که بقیه خریدهای او سالم و بدون مواد غذایی ناسالم یا الکل بود، و اینکه او واقعاً خجالت زده و ناراحت بود. او میگوید: «نمیتوانستم خودم را مجبور کنم این چهار یا پنج وسیله را از روی او بردارم، بنابراین آن را رها کردم. این یک ضرر بزرگ برای شرکت نبود. اینطور نبود که اقلام لوکس باشند. من فقط گفتم: “نگران نباش، اما دفعه بعد ممکن است شخص دیگری اجازه ندهد که از بین برود.” او می داند که می توانست به خاطر آن اخراج شود. اگر گرفتار شوم فقط باید تظاهر به نادانی یا حماقت کنم.
در سوپرمارکت دیگری، در شهری در سراسر کشور، الکساندر شاهد بود که یک زوج جوان متوجه شدند که نمی توانند هزینه خرید خود را در صندوقی نزدیک به او پرداخت کنند. آنها بیش از 100 پوند خرج کرده بودند، مقداری از آن را به صورت نقدی پرداخت کرده بودند، و سعی کردند بقیه را روی یک کارت اعتباری بگذارند – به گفته او غیرعادی نبود، اما کارت رد شد. او میگوید: «تا نیم ساعت بعد، صندوق را تحویل گرفتند، که ما مجبور شدیم آن را ببندیم، و یک نفر مجبور شد در حالی که آنها در حال تماس تلفنی بودند، در کنار آنها بایستد، احتمالاً برای پیدا کردن مقداری پول یا رفع مشکل کارت». . زن که حامله بود هر روز بیشتر مضطرب می شد و اشک می ریخت. “دیدنش غم انگیز بود. اگر کارت اعتباری کار نمی کند، اکثر مردم کارت دیگری دارند، اما مشخصاً هیچ وسیله ای برای پرداخت نداشتند. در نهایت بدون نیمی از خرید خود رفتند.
تورم به بالاترین میزان در 40 سال اخیر یعنی 9 درصد رسیده است. بخشی از آن ناشی از افزایش قیمت مواد غذایی با بالاترین نرخ از سال 2011 بوده است. سپس افزایش هزینه سایر لوازم ضروری – مسکن، انرژی، بنزین، قبوض تلفن و پهنای باند وجود دارد. مردم – و به طور نامتناسبی آنهایی که در فقیرترین خانوارها هستند – تحت فشار قرار می گیرند، و کسانی که در سوپرمارکت ها کار می کنند هر روز آن را می بینند. هفته گذشته، اندی کوک، رئیس بازرس جدید نیروی انتظامی، گفت که افسران پلیس باید از “اختیار خود استفاده کنند – و آنها باید بیشتر از احتیاط” در برخورد با جرایم فقر، به ویژه دزدی برای خوردن غذا استفاده کنند. سپس وزیر پلیس کیت مالتهاوس گفت افسران پلیس نباید “این جنایات به ظاهر کوچک را نادیده بگیرند”.
اما این فقط دزدی نیست. کارگران سوپرمارکت از تماشای افرادی می گویند که محصولاتی را که توانایی خرید آنها را ندارند، پس می دهند، یا انتخاب های دشواری برای خرید انجام می دهند. افراد بسیار دیگری نیز وجود دارند که به وضوح دچار مشکل نمیشوند، تغییرات کوچکی ایجاد میکنند: سوسیسهای ارزانتر در محدوده ممتاز، دئودورانتهای برند خود نسبت به نام تجاری پرفروش. مردی که در یک تسکو کار میکند، میگوید: «مردم چیزهایی مانند توتفرنگی را پس میگیرند و در حال خرید موز هستند. گیلاس هر کیلو ۱۵ پوند است و واقعاً فروخته نمی شود. قبلاً میدیدی که مردم برای نان و شیر وارد میشوند و چند لقمه میگیرند. حالا نان و شیر است و تمام شده است. “تجملات” بسیار کمتری خریداری می شود.”
چند هفته پیش، جان آلن، رئیس تسکو، گفت که این سوپرمارکت برای اولین بار در یک نسل شاهد فقر غذایی واقعی است و گزارش داد که مشتریان از کارکنان صندوقها میخواهند که اسکن خرید خود را پس از رسیدن به 40 پوند متوقف کنند، زیرا قیمت آن به 40 پوند رسید. آنها نمی خواستند یا نمی توانستند بیشتر هزینه کنند. لیلا، که برای یک سوپرمارکت در ساحل جنوبی کار میکند، همچنین میگوید که افراد بیشتری از او میخواهند تا زمانی که مجموع اقلام به 40 پوند یا 50 پوند میرسد، از گذاشتن اجناس خودداری کند. او می گوید: «سپس الکل یا شیرینی را بیرون می آورند و با نان عوض می کنند. او میگوید، اینطور نیست که اقلام اولویتدار خود را در اولویت قرار دهند، بلکه «مردم متوجه نمیشوند که چقدر قیمتها افزایش یافته است تا زمانی که به نقطه اول برسند، و بعد میگویند: «اوه، وای». این قطعاً نحوه خرید مردم را تغییر داده است – آنها فکر می کنند: “آیا به این نیاز دارم؟” یکی از مشتریان لیلا بلافاصله کل مبلغ را در صفحه گسترده ای در تلفن خود قرار داد. او گفت: “الان باید این کار را انجام دهم وگرنه فراموش خواهم کرد، و این واقعا مهم است.”
حتی در سوپرمارکتهای گرانقیمت، قیمتهای بالاتر مشاهده شده است، حتی اگر مشتریان آنها بهویژه تحت تأثیر آنها نباشند. کی، که در صندوق ویتروز کار می کند، می گوید: «گاهی اوقات، وقتی صورت حساب را در پایان به آنها می دهم، کمی احساس گناه می کنم. من فقط می گویم: “وای خدا، واقعاً بد است، اینطور نیست؟” و آنها می روند “بله”، اما اکثر آنها می توانند آن را بپردازند. اگر توانایی مالی نداشتند می توانستند از جای دیگری خرید کنند.» او متوجه تاثیری بر افراد مسن شده است که برای راحتی از سوپرمارکت استفاده می کنند. “ما با افراد عادی آشنا می شویم و متوجه می شوید که آنها چیزهای زیادی را در یک سبد قرار نمی دهند.” او میگوید و اکنون کارکنان کمتر از آنجا خرید میکنند، «از جمله من. ما تخفیف بسیار خوبی دریافت می کنیم، اما من خرید را از Lidl و Aldi شروع کرده ام، در حالی که می خواستم [shopped at Waitrose] قبل از. من متوجه قیمتهای چیزهایی شدهام که معمولاً میخرم، که 30 یا 50 پیکسل دیگر بالاتر است.»
او میگوید دزدیها افزایش یافته است و سوپرمارکت شروع به استخدام نگهبان کرده است، اما او میافزاید که مشتریانی که با مشکل مواجه میشوند چیزی اضافی را بدون پرداخت هزینه در کیف خود میریزند، بلکه دزدان با تجربه محصولاتی مانند گوشت، الکل و تیغ را مصرف میکنند. تیغه هایی برای فروش عکس در جای دیگر متفاوت است. یکی از کارگران سوپرمارکتی که با او صحبت میکنم، میگوید که آن روز صبح، زنی مسن ادعا کرده بود که قبلاً برای یک کیسه پرتقال که نیمه پنهان در چرخ دستیاش پنهان کرده بود، پرداخت کرده بود، اما نتوانست رسید ارائه کند. او میگوید: «در مورد اینکه آیا خانم دچار زوال عقل است یا خیر، نگرانی وجود داشت، و بنابراین ممکن است فراموش کرده باشد. به احتمال زیاد او قصد داشت آن را بدون پرداخت هزینه دریافت کند.
نیک شب ها در یک سوپرمارکت بزرگ کار می کند، قفسه ها را روی هم می چیند و فریزرها را دوباره ذخیره می کند. او همیشه بستههای خالی، محتویات آنها را در پشت قفسهها یا زیر کیسههای نخود فرنگی یخزده پنهان مییابد، «اما اخیراً به نظر میرسد افزایش یافته است. از ابتدای سال، من بیشتر و بیشتر پیدا می کنم.» پیش از این، ممکن بود یک دزد فرصت طلب چیزی مانند جواهرات یا لوازم جانبی را از بخش پوشاک سوپرمارکت برده و برچسب را در جایی در فروشگاه انداخته باشد، اما او می گوید: «به نظر می رسد که این کار متوقف شده است. اکنون، این محصولات روزمره است.” در چند هفته گذشته، او بسته های خالی چسب دندان مصنوعی و داروهای مسکن مانند Voltarol را پیدا کرده است، “که نشان می دهد بازنشستگان هستند که این کار را انجام می دهند”. پاراستامول مصرف شده است “حتی اگر فقط حدود 20p است”. او میگوید لباسهای کودک یکی دیگر از مواردی است که معمولاً به سرقت میرود. “آخر هفته گذشته، برچسب هایی از جوراب های کودک پیدا کردم.”
کارگران سوپرمارکت از مردم می گویند که زمان کاهش اجناس را می شناسند و از نیروی فیزیکی برای رسیدن به آنها استفاده می کنند. الکساندر می گوید: «همکار من معمولاً آنها را انجام می دهد و ممکن است 10 یا 12 مشتری در اطراف او باشند. او مجبور شد سر آنها فریاد بزند که عقب بایستند، زیرا این کار را ظالمانه میدانست، و به نظر میرسد که بدتر میشود.»
جیمز در سوپرمارکت بزرگی که در لندن کار میکند، همین را دیده است. در چند ماه گذشته او شاهد بوده است که تعداد افرادی که در صف ایستاده اند دو برابر شده و در ساعت 3 بعدازظهر روز یکشنبه در کنار درهای بزرگ انبار منتظر هستند تا سینی های اقلام کم مصرف، به ویژه گوشت، بیرون بیایند. او میگوید: «کسانی هستند که منتظرند هر روح بیچارهای باید آنها را خاموش کند و حتی به یخچال هم نمیرسد. قبل از اینکه او به آنجا برسد، مردم سینیها را از روی او جدا میکنند. خجالت کمتری در آن وجود دارد – نه اینکه باید شرم در آن وجود داشته باشد، اما مردم کمتر به ظاهر آن اهمیت می دهند. افرادی همیشگی هستند که مدتها منتظر اقلام زردچوبه شده بودند، اما اکنون افراد بیشتری هستند که «آرنج خود را روی وصله خود وارد می کنند. کمی قلمرو می شود.» او به یاد می آورد که مردم برای رسیدن به سینی های کم توت فرنگی فشار می آوردند و مدیر مجبور شد برای نگه داشتن مردم با نگهبان تماس بگیرد.
جیمز میگوید تغییری در جو ایجاد شده است. مشتریان بی ادب تر و تهاجمی تر هستند. او نمیداند که آیا این یک خماری از روزهای پر استرس خریدهای قرنطینه است، زمانی که مردم ترسیده بودند و قوانین جدید را دنبال میکردند، یا هزینههای زندگی در حال افزایش است – احتمالاً هر دو. آنها با شما خیلی کوتاه تر هستند و شما را به عنوان یک شخص نادیده می گیرند. او فکر میکند که کارگران سوپرمارکتها، حتی با وجود اینکه اکثر آنها کمی بیشتر از حداقل دستمزد ملی دارند، خشم مردم را از افزایش قیمتها تجربه میکنند. “شما در یونیفرم هستید، آنها شما را به عنوان یک شخص نمی بینند، آنها شما را به عنوان توسعه دهنده این شرکتی می بینند که در آن کار می کنید، بنابراین مردم سر شما فریاد می زنند.” او میگوید مشتریانی که از این که محصولی دیگر در پیشنهاد ویژه نیست، اذیت میشوند، سر او فریاد میزنند. «فیوز مردم کوتاه است. مردم تحت فشار هستند.»
بسیاری از مشتریانی که او میداند بعداً وارد شدهاند، که او آنها را در ساعات طولانیتری کار کرده است. نکته دیگری که او متوجه شده است – شاید به این دلیل که والدین برای مدت طولانی تری سر کار هستند – افزایش تعداد کودکان حدوداً 11 یا 12 ساله در مغازه های سبد فروشی کوچک است. آنها همیشه به صورت نقدی پرداخت می کنند و چند بار هم کم می آورند. آنها حدود 50p کوتاه هستند و مانند: “می توانید این را بردارید؟” او در مورد کودکانی که می خواهند چیزهایی را که قبلاً اسکن کرده اند را به عقب برگردانند. او یک شناور نقدی حمل میکند که معمولاً مس و صرافیهای کوچکی که مشتریان دیگر گذاشتهاند، و – پس از بررسی با رئیسش – اغلب برای اقلام آنها پول میپردازد.
جیمز میگوید که سرقت از ابتدای سال “به طور گسترده” افزایش یافته است، احتمالاً به نصف. او میگوید که بخشی از این به دزدان باتجربه مغازه مربوط میشود. آنهایی که در ماشین های زیبا و لباس های خوب هستند. آنها کسانی نیستند که نیاز دارند.» اما به ندرت پیش میآید که پلیس بیرون میآید، او میگوید – دزد مغازه از فروشگاه منع میشود، اما او چند هفته دیگر دوباره آنها را خواهد دید. پلیس واقعاً برای هیچ چیز دیگری جز خشونت حاضر نخواهد شد. معمولا هیچ اتفاقی نمی افتد [to shoplifters] و برای افراد خاصی، این ریسکی است که ارزش آن را دارد.»
او میگوید، با این حال، آنچه جیمز دیده است، افزایش «افرادی واقعی است که دست به دزدی از مغازهها نمیزنند، اما به راحتی برای همه خریدشان پول نمیپردازند». او می تواند آنها را تشخیص دهد – وقتی پول می دهند گناهکار به نظر می رسند – و وقتی دستگیر می شوند ناراحت می شوند. در هر شیفتی که کار می کند، می گوید حداقل دو یا سه مورد از این اتفاق می افتد. مردم فراموش می کنند اقلام گران قیمت مانند جعبه های پودر لباسشویی را اسکن کنند، چیزهایی که نیاز به تایید ندارند. [unlike alcohol]” بستههای گوشت از پیش پخته شده، در دنیایی که برخی خانوادهها توانایی پرداخت هزینه روشن کردن فر را ندارند، یکی دیگر از موارد معمولی است که «از دست میرود». او میگوید مشتری معمولی مادری نسبتاً جوان است که «یک بطری بزرگ Comfort را اسکن نکرده است، اما فقط 10 مورد دارد، بنابراین کمی «تصادف مبارک» است. وقتی اشاره میکنید که اسکن نشده است و آن را اسکن میکنید، به این صورت میگویند: “اوه، من متوجه نشدم که این قیمت آنقدر بوده است – اکنون آن را نمیگیرم.” سپس من احساس بدی دارم زیرا این خانم بدون نرم کننده رفته است زیرا نمی تواند آن را بپردازد – اما بعد سعی کرد از مغازه دزدی کند.
سخت است و من سعی می کنم کسی را قضاوت نکنم زیرا برای مردم سخت است. شما می توانید تشخیص دهید که چه افرادی با وقاحت آن را امتحان می کنند و چه افرادی در حال مبارزه هستند. به هر حال، واقعاً مهم نیست، زیرا هنوز باید کاری را که باید انجام دهید، انجام دهید.» به جز مواقعی که این کار را نمی کند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.