به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
«اچوقتی همه چیز تمام شد، سرجیو گونزالس گفت: itchcock می توانست این را بنویسد. مربی کادیز متلاشی شده بود، خیس شده بود و به سختی می توانست راه برود، تی شرت گل آلود بود و برگشت، اما او این کار را دوباره انجام می داد. حتی همان ذرهای که در نهایت آزاد شد، خودش را زیر باران و به زمین چمن در پای بازیکنانش و هوادارانشان انداخت. به خصوص آن بیت: این یک عکس تیمی بود آنها به شدت می خواستند عکس یک تیم دسته اول را بگیرند. درد داشت، مردی که ترسهایش را از کسانی که رهبری میکرد پنهان میکرد، تلاش میکرد دوباره بلند شود و لنگان لنگان دور میشد، فصل همه چیز را از همه آنها گرفت، اما آنها برمیگردند. پس از اینکه خود را از سقوط 1000 کیلومتر دورتر از خانه دور کردند، رستگاری در روز پایانی در ویتوریا به دست آمد.
ویتوریا، پامپلونا و گرانادا. سرجیو گفت: «ما سه بازی در یک بازی انجام میدادیم. کوچکترین چیز گاهی اوقات همه چیز است، فوتبال به همان اندازه که ظالمانه و درخشان است. پنالتی که در دقیقه 86 داده شد و حذف شد، یک تیر در 92، ضربه نقطه ای توسط مردی که کمترین سزاوار آن را از دست داد، همه چیز هنوز تا آخرین سوت در آستانه بود: در پایان هفته 38، که در آن سه سرنوشت باشگاه ها به هم گره خورده بود، تیمی که سخت ترین کار را داشت، تنها تیمی که سرنوشتش در دست آنها نبود، جان سالم به در برده بود. همینطور تیمی که مدیرش اعتراف کرد دو هفته پیش “انحلال” شده اند، “مردگان متحرک” در دقیقه n92 هفته ماقبل آخر یک راه نجات غیرمحتمل به دست آوردند. در مورد تیمی که بهترین موقعیت را برای ماندن داشت – 85 درصد شانس زنده ماندن، آمارها میگفتند، و این باعث شد که آنها کوتاهی کنند – آنها افت کرده بودند. به طور خلاصه، کادیز و مایورکا وارد خواهند شد اولین سال آینده؛ گرانادا، قهرمان یک چهارم نهایی اروپا در فصل گذشته، این کار را نخواهد کرد.
کادیز، مایورکا و گرانادا به ترتیب با 36، 36 و 37 امتیاز به روز پایانی رفتند. گرانادا برای اولین بازی در پنج بازی اخیر شکست خورده بود و یک هفته قبل از آن، مایورکا را شکست داده بود و 6 گل به ثمر رساند. در صورت اتمام سطح، سر به سر آنها را از سر میگذراند. از 27 ترکیب ممکن، گرانادا تنها در چهار ترکیب سقوط می کند. کادیز باید با آلاوز بازی می کرد، مایورکا مقابل اوساسونا قرار می گرفت و گرانادا با اسپانیول روبرو می شد. ایمن اما در طولانیترین دوره بدون برد اسپانیا، اسپانیول یک سرمربی موقت داشت و بهترین گلزن خود را از دست میداد – مردی که بیش از چهار برابر گلهای دوم را به ثمر رسانده بود. گرانادا همچنین تنها تیمی بود که در خانه بازی میکرد، لوس کارمنس پر بود.
که نمی توان گفت بقیه تنها رفتند. سه پرواز از پالما در ساعتهای 2.15، 2.45 و 3.15 صبح یکشنبه آغاز شد و 24 ساعت بعد دوباره بازگشت، سفر و بلیط 50 یورویی داشت. تخصیص 484 به سرعت فروخته شد و تعداد زیادی از طرفداران مایورکا این سفر را انجام دادند. در همین حال، آلاوز سقوط کرده، قیمتها را دقیقاً بالا گذاشته بود تا از پر شدن مکان مملو از بازدیدکننده جلوگیری کند – ژستی که هواداران میزبان آن را آنقدر نامنظم میدانستند، اشتباه دیگری در فهرست سوء مدیریت که باعث سقوط آنها شده بود، که تصمیم گرفتند از عضویت خود استفاده کنند. برای کمک به هواداران کادیز در مجموع، 1000 نفر یا بیشتر به سمت شمال حرکت کردند.
ایوان آلخو وینگر مصدوم در میان آنها بود. به قول او “سخت تر از گرت بیل”، او در جایگاه نشسته بود و آن بازی را در زمین تماشا می کرد و دو نفر دیگر را با تلفن خود تماشا می کرد، دوربین های تلویزیونی او را تماشا می کردند. از آنجا، او مایورکای عصبی را دید که به سمت استراحت می لنگد: “احساسات زیادی وجود داشت.” مربی خاویر آگیره گفت. او همچنین دید که گرانادا بعد از 30 دقیقه لوئیس میلا را از دست داده است. و این در مورد آن بود. تا نیمه، نه گل زده شد و نه فوتبال زیاد. آیتور کارانکا اعتراف کرد: “ما خوب شروع کردیم اما اشتباهات یک ماه پیش را مرتکب شدیم.” “امروز، ما فشار را احساس کردیم.” کادیز نیز به قول مدیر آنها “کوچک” مهار شده بود.
در اوایل نیمه دوم، آنخل رودریگز پس از یک حرکت زیبا، مایورکا را پیش انداخت. به گوشه ای دوید، توپش را بالا بیاور; هواداران مایورکا دیوانه شدند. و آگیره به دنبال همسرش برگشت. او گفت: “او باید به توالت رفته باشد یا چیز دیگری.” مایورکا دو امتیاز از سقوط فاصله گرفت که برای کادیز به اندازه کافی بد بود و در شرف بدتر شدن بود. در دقیقه 71، آنتونی لوزانو در کنار زمین ایستاده بود که می خواست وارد زمین شود که موجی در اطراف زمین پخش شد. اتفاقی در حال رخ دادن بود. پشت سرش، آلجو به صفحه نگاه می کرد و سر تکان می داد تا به آنها بگوید چه چیزی. گرانادا یک پنالتی داشت.
این بود، تمام شد مایورکا رهبری کرد. در حال حاضر، گرانادا نیز خواهد بود.
خورخه مولینا در محل ایستاده بود، دیگو لوپز در مقابل او: 80 سال بین آنها. به طور معمول، میلا پنالتی را می زد، اما مولینا بهترین گلزن آنها بود، مردی که عملکرد خارق العاده اش وقتی مایورکا را 6-2 شکست داد، ظاهراً بقا را تضمین کرد. مولینا نفس بزرگی کشید، وزن دنیا روی شانه های بزرگ بود و پنالتی اش را درست از کنار تیرک دروازه زد. سرگی گومز مدافع اسپانیول به او عذرخواهی کرد. در گوشه ای از ال سادار، پامپلونا، صدای غرش هواداران مایورکا بلند شد. در جایگاه های مندیزوروتزا، ویتوریا، آلخو مشت هایش را گره کرد و شروع به فریاد زدن کرد: بیا، بیا.
وقتی دوباره خاموش شد به سختی متوقف شده بود. ایزا کارسلن پاس داد و لوزانو اول بود و گلزنی کرد. این اولین لمس او بود، توپ به سختی یک دقیقه از زمان ورودش به زمین بازی می کرد، فقط دو پاس بین پنالتی از دست رفته در گرانادا و گل در ویتوریا: چهار امتیاز در یک چشم به هم زدن. آلخو لنگان لنگان از جایگاه پایین آمد، سر به مهماندار تکان داد و از روی حصار به سمت زمین مسابقه رفت و جشن گرفت. او پس از آن در مصاحبهای که با فریاد او آغاز شد، گفت: «مچ پایم بدتر شد، اما الان یک ماه فرصت دارم تا بهبودی پیدا کنم. لعنت بر عوضی!»
کادیز از منطقه سقوط خارج شده بود و گرانادا در حال سقوط بود اما یک لحظه همه چیز را تغییر می داد. هر کسی می توانست پایین بیاید و هر کسی می توانست زنده بماند. گل بعدی برنده است یا باخت.
مایورکا در دقیقه 83 به آن رسید. کلمان گرنیر که در تمام فصل فقط 9 دقیقه و 59 دقیقه در زمین حضور داشت، این گل را به ثمر رساند. ایجاد یک انباشته چند نفره در گوشه. مایورکا تقریباً امن بود، کادیز همچنان به جای خود چسبیده بود، و کاملاً آگاه بود که یک گل در هر دو زمین و گرانادا آنها را به ورطه هل میدهد. در سه دقیقه مانده به پایان، کادیز یک ضربه پنالتی را به خاطر توپ هندبال پاچو اسپینو دریافت کرد تا VAR دوباره آن را بگیرد. با این حال، گرانادا برای رسیدن به هدفی که آنها را نجات دهد فشار می آورد. در دقیقه 92 تقریبا به گل رسیدند، ضربه سر مولینا از فاصله نزدیک دفع شد. سپس ضربه انحرافی کارلوس باکا به بیرون از تیرک دروازه برخورد کرد.
در ویتوریا، سوت تمام وقت به صدا درآمد، جشن ها به تعویق افتاد تا اینکه در گرانادا نیز به پایان رسید. و سپس وحشی شدند، آلجو لنگان لنگان بر روی گونه لوزانو کاشت. پنالتی از دست رفته آلوارو نگردو در هفته گذشته آنها را در این آشفتگی قرار داده بود. یک پنالتی از دست رفته مولینا آنها را دوباره از آن خارج کرد.
سکوت در گرانادا وجود داشت، احیای آنها در زمان کارانکا کافی نبود. مولینا، کوهی از یک مرد، شکسته به نظر می رسید. دوربین ها روی دختر کوچکش که گریه می کرد بسته شد. ساعت سختی بود: او از همه مردم. او در برابر هواداران ایستاده بود، اشک در چشمانش حلقه زده بود و کف دستش بیرون بود. پس از آن، هواداران نام او را از طریق حصار سر دادند و او را دلداری دادند. چهل ساله است، پنج سال از بازگشت او به پریمرا، جایی می گذرد او مانند تعداد کمی از دیگران برازنده بود. در آن زمان، او ختافه را به عنوان بهترین گلزن به ارمغان آورد، درست همانطور که دو سال قبل با بتیس انجام داده بود. حالا با آمدن به حصاری که در آن منتظر بودند، او قول داد که بماند و سعی کند همین کار را با گرانادا انجام دهد.
ویکتور دیاز، کاپیتان گرانادا گفت: “هیچ کس انتظار چنین چیزی را نداشت: این یک ضربه چکشی است.” کارانکا گفت: “یک باخت در یک ماه و ما سقوط کردیم، اما فوتبال همین است، زندگی همین است.” در ویتوریا و پامپلونا بطریها شکسته شدند. لطفاً به رختکن ما نروید. آنجا خیلی کثیف است.» مهاجم مایورکا پوزخند زد.
آگوئرو حوله ای در دست گرفته بود و عرق کرده بود. گاهی تعجب می کند که چرا با خودش این کار را می کند. مواقع دیگر، مانند این، او دقیقاً می داند که چرا. او گفت: “آنچه را که ما بعد از 6-2 پشت سر گذاشتیم، برای کسی آرزو نمی کنم.” «ما مثل ارواح بودیم. روزهای وحشتناک، وحشتناک. همه چیز زشت به نظر می رسید. منحل شدیم، لعنتی شدیم، مردیم. اما ما مقابل سویا مسابقه دادیم، 0-0 مساوی کردیم و سپس گل ابدون [in the 92nd minute against Rayo] همه چیز را تکان داد.»
در سویا، ضربه دقیقه 96 مانولو رینا که پس از سه ماه دوری از دور برگشت، به مایورکا فرصت مبارزه داد. حالا آن را گرفته بودند. او پس از شش سال حضور در باشگاهی که به او کمک کرد تا از سگوندا B بالا بیاید، می رود. این اولین فصلی است که آنها بالا یا پایین نمی روند. او گفت: «الان امشب حداقل میتوانم راحت بخوابم،» اما خوابیدن واقعاً در ذهن آنها نبود، پیتزا و آبجو در اتوبوس تیم روی میز چوبی بار میکردند، شامپاین باز. یک روز گذشته بود، و تازه برای کادیز و مایورکا، پروازهای خانه، سپس شبها بیرون آمدن آغاز شده بود، نه ماه و 90 دقیقه بعد، تنش از بین رفت.
سرجیو گفت: “این مانند کاپیتان کشتی تایتانیک است: باید به آنها اعتماد به نفس و عادی بودن بدهید.” اما پس از آن تنش، احساس وجود دارد و بر شما تأثیر می گذارد. مثل یک فیلمنامه است. . همه چیز بسیار ترسناک بود. فیلمنامه ضد بمب و تاکی کاردی خالص بود. چگونه هستم من؟ خسته.” اما این کار انجام شد و کاپیتان کادیز خوزه ماری درخشید. او گفت: “ما شادترین فوتبالیست های جهان هستیم.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.