به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیاینجا یک لحظه خوب یورگن کلوپ در جریان پیروزی سه شنبه شب لیورپول در ساوتهمپتون بود. ناتان ردموند تازه دروازه را باز کرده بود. این گل پس از برخورد با بازیکن لیورپول به ثمر رسید که موج اعتراضی جزئی را از روی نیمکت به همراه داشت. کلوپ یک حرکت استاندارد در این لحظات لمسی دارد: صدای خشم، یک پیروت ناگهانی، هجوم مشتهای هوا مانند مردی که برای دفع جیببر آخر شب میچرخد.
این بار او کاری جدید و بسیار ترسناکتر انجام داد، کاملاً ثابت روی خط تماس ایستاد و به سادگی با انگشت استخوانی بلندی به داور اشاره کرد – و سپس به نشانههایی مانند سن، چشمهای شعلهور، دم کت بلند شده، مانند برخی ترسناک اشاره کرد. حکاکی روی چوب قرون وسطایی به نام گناه انسان.
به اندازه کافی منصفانه به نظر می رسید. هیچ مقررات خاصی از FA وجود ندارد که ظاهرهای غمگین و ترسناک را غیرقانونی کند. به علاوه این هرگز به احتمال زیاد اهمیت زیادی نداشت. همیشه این احتمال به نظر می رسید که لیورپول در سنت ماری پیروز شود، داستان اینجا نبود و رقابت برای عنوان قهرمانی به دور نهایی مسابقات آخر هفته خواهد رسید.
بیایید با آن روبرو شویم، علیرغم تمام تلاشهایمان برای یافتن هوای صاف بین آنها، این دو غولپیکر مدرن بهطور قابلتوجهی همخوانی دارند. هر دوی این مربیان در هفته های اخیر ادعا کرده اند که ضعیف هستند: پپ گواردیولا چون همه از لیورپول حمایت می کنند (راوی: همه از لیورپول حمایت نمی کنند). کلوپ به دلیل اینکه مجبوریم در تمام این تورنمنت های لعنتی بازی های زیادی انجام دهیم، ما همچنان برنده می شویم.
از نظر تاکتیکی، لیورپول هنوز به عنوان یک تیم “گرم”، یک چیز وحشی و دیوانه وار دیده می شود که در لبه احساسات خود بازی می کند. در حالی که سیتی اغلب بهعنوان موجودی سرد و بدون اصطکاک به تصویر کشیده میشود که حریفان خود را با الگوهای هندسی زیبای خود، و فوتبال میگرنی آهستهسوزیاش خسته میکند.
واقعا اینطور بوده؟ این سیتی بود که در نیمه نهایی لیگ قهرمانان در مجموع 7-6 بازی کنترل نشده و سرگرم کننده را از دست داد، سیتی که بیش از هر تیم دیگری در این فصل گل زده است. در حالی که لیورپول به راحتی پیروز شده است، کنترل خود را اعمال می کند و پرس خفه کننده خود را بر روی یک خط دفاعی بسیار هوشمندانه مبتنی بر VAR پسند است.
عنصر دیگری نیز در چند هفته اخیر وجود داشته است. ارتقای تیاگو آلکانتارا به عنوان یک بخش کلیدی خط میانی دقیقاً نادیده گرفته نشده است. اما برخلاف ایده های دریافت شده عمل می کند. در حال حاضر خط هافبک لیورپول توسط کلاسیک ترین فوتبالیست گواردیولا که قابل تصور است اداره می شود، بازیکنی که وسواس پاس دادن و تکنیک ناب او اکنون تقریباً نوعی نابهنگامی است.
تیاگو احتمالا مقابل ولوز و مقابل رئال مادرید در پاریس بازی خواهد کرد. فصل او با مصدومیت همراه بود، اما او در اواسط مارس در بازی مقابل برایتون به ریتم بازگشت و همیشه در 15 بازی بدون شکست از آرسنال خارج از خانه تا فینال جام حذفی آخر هفته گذشته حضور داشت.
لوئیز دیاز و سادیو مانه ستاره های اصلی آن زمان بودند. اما مهم به نظر می رسد که تیاگو بی سر و صدا در بازی پشت خط میانی چپ استادانه عمل کرده است، فوتبالیستی که هر لحظه از هر بازی را با جدیت به سیم کشی خانه، دوغاب زدن حمام، دوختن تیرچه های زمین می گذراند. و مهمتر از همه سرد بازی، تمام حضور او بر این ایده استوار است که همیشه زمان و مکان وجود دارد، که این فقط یک لحظه دیگر در رابطه عمیق شخصی او با توپ است.
این بدان معنا نیست که تیاگو بهترین هافبک است، او همان تجهیزات عمیق لوکا مودریچ یا کوین دی بروین را دارد، یا اینکه حضور او به این معنی است که لیورپول اکنون چهار گانه را خواهد برد. تماشای او فقط یک لذت است، و همچنین یک نت تضاد، یک روسری با پاهای باندی در وسط آن همه ورزشکار فوق العاده لاغر، با آن توانایی خارق العاده در جذب توپ از هر زاویه ای، آن را مانند قطره ای فرو می برد. باران که در یک گودال می بارد
او کارهای کوچک عجیب و غریبی انجام می دهد، وقتی پاس به سمت او می آید، به دور نگاه می کند، مانند یک پرنده، دنیا را از کنار هم اسکن می کند، سپس در حالی که توپ را می گیرد، پایش را روی توپ می چرخاند، فقط به این دلیل که این حس را دوست دارد. بازی در کنار او در این بازی های بند انگشتی سفید باید رهایی بخش باشد. در اینجا فوتبالیستی وجود دارد که تقریباً به شدت آرام است و وقتی اکسیژن کمیاب است راحتتر نفس میکشد. حتی ساق پاهای او برای زیبایی اسکمپ توپ بازی کلاسیک به حداقل ممکن تراشیده شده اند، ساق پاهایی که می گویند بله، اگر دوست دارید نزدیک شوید، اما من این توپ را نگه خواهم داشت.
جای تعجب نیست که تیاگو نقشی در لیورپول پیدا کرده است. او در حال حاضر یک تیم سلطنتی فوتبال باشگاهی است، کهنه قهرمانی در 9 عنوان لیگ و دو قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا. اما در ابتدا صحبت های زیادی وجود داشت مبنی بر اینکه او برای سبک “گرم” لیورپول (که اغلب سرد است، که شامل نگه داشتن توپ نیز می شود) مناسب نیست. او گاهی اوقات به دلیل مصدومیت ها و شکست ها در زمستان گذشته ترسیده به نظر می رسد. اما در 14 ماه گذشته لیورپول تنها یک بازی را باخته است که تیاگو شروع کرده است. و چند نکته در مورد نحوه کارکرد آن ارزش گفتن دارد.
اولاً او تا حدی یک فوتبالیست قدیمی است، یک بازدیدکننده از گذشته نزدیک. تیاگو «همیشه توپ» است، بازیکنی که بیش از هر کس دیگری هنوز هم بازی میکند، احساس میکند تجسمی از توپ اولیه است، بازی پاسهایی که برای مدتی به نظر میرسید – با درخشش لیونل مسی محو شده بود – نظم جدید جهانی است. .
هیچ تحولی در اینجا وجود نداشته است، هیچ جابجایی موضعی، هیچ پست مدرنیسمی وجود ندارد. آن استعداد 20 ساله 20 ساله در هافبک خوش دست، اکنون به یک شخصیت 30 ساله و 30 ساله در میانه میدان تبدیل شده است. در این میان، فوتبال به پیشرفت خود ادامه داده است، و تیاگو اغلب به نظر می رسد که کمی امتیاز خود را از دست داده است.
با بارسلونا و اسپانیا، درست زمانی که روزهای خوب از بین رفتند، خودش را به دست آورد. او در بایرن خوب بود، اما بهترین لحظهاش به یک لیگ قهرمانان در سایه طاعون ختم شد که صادقانه بگویم، هیچکس نمیخواهد آن را به خاطر بسپارد. و اکنون ما این را داریم، یادداشت کنترل خود لیورپول درست زمانی که فصل به نقطه پایانی دیوانهوار خود نزدیک میشود. چه کسی میداند، چند ماه گذشته ممکن است برای مردی که توپ در دستانش است به یک حرفهای عالی ختم شود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.