به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
جیلوری در اشکال مختلفی ظاهر می شود و کوین تراپ را در یک سیو شگفت انگیز در آخرین دقیقه وقت اضافه به دست آورد. زمانی که سانتر کمر روف به مسیر رایان کنت در شش یارد منحرف شد، برنده دیرهنگام قطعی به نظر می رسید. اما تراپ از روی دروازهاش عبور کرد، خودش را پخش کرد و توپ از روی پای راست کشیدهاش دور شد، یک بلوک ساعت به ساعت در زمین تمرین ریشه میگرفت، رفلکسها و زمانهای پاسخ را بالا میبرد و زاویهها را درست میکرد.
او چهار سال در پاری سن ژرمن حضور داشت، اما این سیو، حتی بیشتر از مهار پنالتی آرون رمزی در ضربات ضربات، چیزی است که زندگی او را مشخص می کند. در دومین دوره حضور خود در فرانکفورت، او تبدیل به فردی شد که دومین جام اروپایی آنها را به دست آورد.
یک شب آرام در جنوب اسپانیا، یک استادیوم فشرده با دو طبقه شیبدار، دو طرفدار بسیار پرشور، و میتوان باور داشت که همه چیز با فوتبال درست است. اینکه به وقت اضافه میرفت، بازیکنان خسته، با موهای خیس از عرق، مجبور میشدند اندامهای دردناکشان را در دقایق طاقتفرسا تری بکشند، کاملاً مناسب بود. حتی ممکن است درست باشد که به نظر می رسید 10 دقیقه پایانی 90 کاملاً شامل پرتاب های پرتابی رنجرز در جناح چپ خود بود.
شرارهها، دود، مجموعه کوچک پلیس ضد شورش با کلاه ایمنی براق. این شبها قرار است شبیه به این باشند و بالاخره این اتفاقات قرار است درباره آنها باشد: یک حس عالی برای دو تیم که موفقیت اروپایی برای آنها نه یک حق طبیعی بلکه یک تلاش تقریبا غیرممکن است.
فینال های زیادی در لیگ اروپا وجود داشته است که احساس می کردند در پایان یک فصل ناامید کننده صرفاً تسلی هستند، اما اینجا نه. برای رنجرز، دومین تیم برتر اسکاتلند، و آینتراخت فرانکفورت، یازدهمین تیم برتر آلمان، این موقعیتی فراتر از هر انتظاری بود. اینها کمپین هایی هستند که در دهه های آینده درباره آنها صحبت خواهد شد: اهداف، درام، سفرهای ناخوشایند.
و اگر ورزشگاه در انتهای آن کمی قدیمی، راهروها تنگ، علائم ناکافی، توالت ها و بارها تقریباً غرق شده بودند، این بخشی از جذابیت بود. هنگامی که سلتیک در سال 2003 به فینال جام یوفا در سویا رسید، آنها در کاسه باز بدبخت المپیکو کمی دورتر از شهر بازی کردند. سانچز پیزخوان، با نمای کاشی کاری شده معروفش، بسیار رمانتیک تر از آن است: همان طور که بسیاری ثابت کردند، حتی مست ترین طرفدار هم می تواند از میله های شمال آلکازار، تلوتلو را در آنجا مدیریت کند.
پر سر و صدا بود و پر شور. به ندرت میتوان تعداد زیادی از هواداران را به رنگهای تیمی پوشیده باشد: انتهای فرانکفورت تقریباً کاملاً سفید، انتهای رنجرز آبی خالخالی با نارنجی، برخی از بخشها ترکیبی از این دو هستند. گزارش شده است که 5500 پلیس برای بازی تعیین شده بودند، اما بیشتر آنها باید خارج از ورزشگاه مستقر شده باشند. در داخل چنین جداسازی که وجود داشت توسط خطوط نازکی از مهمانداران زردرنگ اجباری شد. با توجه به نگرانیهای قبل از بازی که خطری به نظر میرسید، اما حداقل در داخل ورزشگاه، همه چیز با آرامش گذشت.
در مورد 150000 هوادار که به سویا میآیند صحبت شده بود، اما این تعداد به میزان قابل توجهی کمتر از آن بود. حامیان فرانکفورت که در آلمان ماندند، خود فضای شگفت انگیزی را با تماشای یک صفحه نمایش بزرگ در پارک دویچه بانک ایجاد کردند. هر چند ترس از خشونت اغراق آمیز نبود.
اگرچه در بیشتر ساعات روز طرفداران با خوشحالی کنار هم میرفتند، در انتهای غربی پل، جایی که Calle Enramadilla از Avenida San Francisco Javier عبور میکند، درگیریهایی روی داد که به نظر میرسید گروهی متشکل از 200 نفر از هواداران فرانکفورت به آنهایی که در بیرون میلهها نشسته بودند، حمله کردند. ضربات مشت و لگد رد و بدل شد، وضعیت بدنی زیادی صورت گرفت و تعدادی اثاثیه پلاستیکی پرتاب شد. شب گذشته، پنج آلمانی پس از پرتاب آتش به سمت هواداران رنجرز دستگیر شدند.
بازی، در حقیقت، بیشتر تلاش میکرد تا با اتمسفر مطابقت داشته باشد، اما حتی این به آن احساس یکپارچهسازی با سیستمعامل خوشایند میداد. فینال های قدیمی اروپا بیشتر از اینکه درخشش آشکار داشته باشند، بیشتر در مورد اضطراب و سختی بودند. اما آنها در مورد شکوه و جلال بودند.
زمانی که جو آریبو در سال 2019 چارلتون را به مقصد رنجرز ترک کرد، مدیر آنها لی بویر به او گفته بود که مرتکب اشتباه بزرگی شده است. اما زمانی که لغزش توتا باعث شد تا او در 12 دقیقه نیمه دوم در برابر تراپ به پایان برسد، ناگهان این احتمال باز شد که او میتواند قهرمان شود و میتواند کسی باشد که اولین جام اروپایی خود را در 50 سال گذشته به رنجرز اهدا میکند. و هر چقدر هم که فوتبال مدرن بدبینانه باشد، حتی آن فرصت مطمئناً ارزش زیادی دارد.
آریبو از شانس خود استفاده کرد، بسیار تمیزتر از چیزی که از کسی که در 18 بازی قبلی اروپا در این فصل گل نزده بود انتظار می رفت، اما پیچ و تاب های بیشتری در راه بود. جاودانگی ایبروکس در مقابل او آویزان شد و سپس با گل تساوی رافائل بوره ربوده شد.
اما شکوه به دنبال میزبانی بود و میزبانی را به شکل تراپ یافت. ده سال پیش، او پس از 19 دقیقه از اولین بازی خود برای این باشگاه از بازی اخراج شده بود. انتظار طولانی بوده است، اما در شبی که فینال های اروپایی قدیم را تداعی می کرد، انتقال او به قهرمان کامل شد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.