به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Uتا این هفته، 12 سال از زمانی که قانون و نظم، رویه جنایی که دنیایی از اسپین آف ها را ایجاد کرد و دیدگاه پلیس و دادستان را در تلویزیون تثبیت کرد، اپیزود جدیدی را پخش کرد، می گذشت.
از زمانی که نمایش شاخص که در سال 1990 در NBC پخش شد و در روز پنجشنبه برای بیست و یکمین فصل آن به شبکه بازگشت، در سال 2010 تعطیل شد، خیلی چیزها تغییر کرده است. – نمایش هایی که در آن مجریان قانون یک پرونده را در طول یک قسمت حل می کنند – محبوب باقی می مانند. آنها شش تا از 10 سریال پخش فیلمنامه پربیننده برتر در سال 2020 را ساختند. موفق ترین اسپین آف قانون و نظم، Special Victims Unit، اکنون با 23 فصل طولانی ترین سریال پربیننده زنده تاریخ است. اما شواهد ویدئویی یک دهه از خشونت نژادپرستانه پلیس، به ویژه علیه سیاهپوستان آمریکایی، برنامه های تلویزیونی را که در آن پلیس همیشه قهرمان داستان است، تحت نظارت منصفانه قرار داده است.
با توجه به اختلاف فاحش بین فانتزی پلیس روی پرده و نهادهای ناعادلانه، اغلب نژادپرستانه و به شدت خطاپذیر خارج از آن، برخی خواستار پایان دادن به رویه های جرم و جنایت شده اند. که همیشه بعید بود. رویه های جرم به طور پایدار محبوب و اغلب سرگرم کننده هستند. قوام قانون و نظم – ساختار دو قسمتی، کت و شلوار، دان دان فراموش نشدنی، تنش جنسی سبک، حرفه ای بودن، استقامت قالب بر بازیگران – آشنا، آرامش بخش و اعتیادآور است. هر کسی که تا به حال یک ماراتن L&O را راه انداخته و پنج ساعت بعد خود را هنوز روی کاناپه می بیند، می تواند این را تضمین کند، از جمله من.
اما بازگشت سری پرچمدار آن نشاندهنده نقطهای دیگر در بحران هویت ادامهدار فرنچایز است و سوالات متعددی را مطرح میکند. چگونه یک فرنچایز که همیشه مجریان قانون را به عنوان افراد خوب ناقص دیده است، می تواند خود را با زمان و مسئولیت نفوذ خود وفق دهد؟ آیا راه اندازی مجدد احتمالاً نمادین ترین و تأثیرگذارترین رویه جنایی از همه آنها می تواند وجود آن را در سال 2022 توجیه کند؟
نمایشهایی مانند قانون و نظم که توسط دیک ولف، تهیهکننده فوقالعاده ساخته شده است، نقش بزرگی در پاکسازی کار پلیس، تداوم کلیشههای مضر و ایجاد روایتهای نادرست درباره کارآمدی و عادلانه بودن سیستم عدالت کیفری ایفا کردهاند. به عنوان مثال، ساختار آهنین قانون و نظم – پلیس یک مظنون را پیدا می کند، سپس وکلای منطقه برای محکوم کردن آنها تلاش می کنند – نشان می دهد که متهمان تقریباً همیشه محاکمه می شوند. در واقعیت، اکثر متهمان جنایی (طبق گزارش انجمن ملی وکلای مدافع جنایی، 97 درصد پرونده های جنایی)، به ویژه افراد رنگین پوست، تحت فشارهایی هستند که اغلب تبعیض آمیز هستند.
این نمایش همچنین بستری از رویه های جنایی است که فانتزی های بیش از حد شایستگی را ترویج می کند، که در آن مجریان قانون تقریباً به طور یکسان قهرمانانی هستند که جرایم را بسیار بالاتر از میانگین ملی حل می کنند و در آن همه استفاده از زور یا خم کردن قوانین توجیه می شود. فرنچایز قانون و نظم مدتهاست که با شخصیت محبوب SVU الیوت استابلر (کریستپر ملونی) مشکل داشت، پلیس سرسخت «هدفها وسیلهها را توجیه میکند» که سال گذشته با بازگشت به SVU، اسپینآف خود را با نام «قانون و نظم: جنایت سازمانیافته» راهاندازی کرد. بازگشت استابلر انتقادات ملایمی را از سوی مافوقهای جدید برانگیخت (سوابق او شامل شش کشته در تیراندازی است!) اما جنایت سازمانیافته به عنوان یک پلیس صلیبی و خارج از خط که با یک جنایتکار مخوف در نیویورک میجنگد، نسبت به استابلر دو برابر شده است.
گل سرسبد جدید قانون و نظم، که همچنین ساخته گرگ است، به نظر می رسد بیش از برادران خود به بررسی نظارت شدید برای نقش خود در اجرای قانون جذاب بپردازد. در اوایل پخش فصل بیست و یکم، کارآگاه فرانک کازگرو (جفری دونوان)، یک پلیس سفیدپوست، توسط یک نوجوان سیاهپوست که سعی میکند در ملاء عام از او سؤال کند، رد میشود. Cosgrove آشفته صحنه ای را ایجاد می کند و جمعیتی از تماشاچیان بلافاصله تلفن های همراه خود را برای شروع فیلمبرداری بیرون می آورند.
Cosgrove دچار آشفتگی می شود. “من سفید هستم، او سیاه پوست، اگر اشتباه بگویم شغلم را از دست می دهم!” او به شریک خود، کارآگاه کوین برنارد (کهنه سرباز قانون و نظم آنتونی اندرسون)، که یک مرد سیاهپوست است، می گوید. برنارد که در فینال فصل قبل تا حد از خود راضی است، دلسوز نیست: “شاید باید با او کمی مودبانه تر رفتار می کردی، مثل یک شهروند مطیع قانون که به کار لعنتی خود فکر می کند.” پاسخ می دهد.
این دیالوگ، مانند بسیاری از قسمت های اول (هیچ مورد دیگر از قبل در دسترس نبود)، حداقل می توان گفت سنگین است، اما هنوز یک گام به جلو است. این یک سرزنش درونی از سنت برای نمایشی است که لحظات طنز تندش اغلب به تحقیر متهمان ارتکاب جنایت متکی است – یا بسته به پلیس، هر کسی که اصلاً مورد سوء ظن قرار گرفته است.
داستان اصلی، در سنت قانون و نظم، از سرفصل ها جدا شده است. این اپیزود حول محور قتل یک شخصیت بیل کازبی – یک سرگرمی سیاهپوست مشهور متهم به مواد مخدر و تجاوز به بیش از 40 زن است – که به دلیل یک اشتباه دادستانی از زندان آزاد شد. معترضان #MeToo دور دادگاه می چرخند و محاکمه قربانی متهم به تیراندازی به او برای محافظت از زنان دیگر را پر می کنند. خط طرح ناراحت کننده و گیج کننده است. این نمایش مقدار شگفتانگیزی از ابهام را معرفی میکند (شما میتوانید با حرکات منعطف رسانههای اجتماعی ناراحتی زیادی در بیرون ایجاد کنید) اما سپس آن را به طور مرتب در یک بحث پایانی بسیار شایسته توسط دستیار دادستان منطقه سامانتا مارون (ادلیا هالوی) میپیچد.
شما می توانید در مورد خطوطی مانند خط برنارد “اولین بار در 20 سال گذشته مردم واقعاً به تیراندازی یک مرد سیاهپوست اهمیت می دهند” یا نحوه برخورد آن با قربانی تجاوز جنسی که به انتقام کشیده می شود، بسازید. (من با هر دو مشکل دارم.) اما این نگرانیها برای من کمتر از پیامدهای اشتباهات در چندین نوبت و خطاپذیری تاکتیکهای پلیسی که زمانی برای سرسختی مطرح میشد، جالب نبود. در بازجویی از یک مظنون اصلی، کازگرو به صراحت درباره مصونیت دروغ می گوید تا اعتراف کند، دستکاری یک بازمانده تجاوز جنسی که هم برای تماشاگران و هم برای برنارد، که گریم می زند اما جلوی آن را نمی گیرد، ناراحت کننده است. نولان پرایس (هیو دانسی)، وکیل منطقه، مبتکر ایده آلیست کهنه کار محبوب سام واترستون، جک مک کوی، این کار را متوقف می کند. او اقرار را بر اساس سؤال غیرمجاز پرتاب می کند.
مک کوی که به تصمیم پرایس برای مختل کردن پرونده خودش بدبین است، به او می گوید: «پلیس ها اجازه دارند دروغ بگویند. “آن ها هستند!” پرایس پاسخ می دهد، “اما این اعتراف را کمتر قابل اعتماد، کمتر اخلاقی می کند.”
واضح است: قانون و نظم سوگیری اساسی خود را حل نکرده است. قیمت، در نهایت، مرد خوبی است که سعی می کند درست در سیستم انجام دهد. اما این گفتگوی سختتر در مورد گرهای از اپتیک و اخلاق – و تصدیق مستقیم این است که قوانین آن را درست نمیکنند، که تجارت پلیس طبق معمول میتواند ناعادلانه از آن بهرهبرداری کند – بیش از آن چیزی که بسیاری از نمایشهای جنایی اجازه میدهند.
این تاییدی بر دیدگاه اجرای قانون روی صفحه نیست، زیرا می تواند سرگرم کننده باشد (و اولین نمایش قانون و نظم 2.0 من را روی کاناپه حبس کرد). اما اگر میخواهیم رویههای جرم و جنایت را در تلویزیون داشته باشیم – و آنها به اندازه کافی سودآور و قابل اعتماد هستند که در حال حاضر میخواهیم انجام دهیم – باید به این فکر کنیم که چگونه خطوط را دوباره ترسیم میکنند، چه سایههایی از خاکستری را در خود جای دادهاند، و خطوط را در بر میگیرند. از نفوذ قابل توجه آنها. قانون و نظم جدید میتواند راه جنایات سازمانیافته را طی کند، اما اولین نمایش آن رویکردی متفکرانهتر، سنجیدهتر و دقیقتر را برای به تصویر کشیدن «سیستم عدالت کیفری» نشان میدهد، رویکردی که میتواند بدتر باشد و بوده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.