به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
«تیاو زندگی یا مرگ بود اولین، جای او رسیدن او به لیگ دسته اول تا 29 سالگی طول کشید و در نهایت به زمانی رسید که یک حرفه در لیگهای پایینتر باید به پایان برسد، هشت فصل، پنج تیم، سه سطح، بیش از 250 بازی و صد گل. بعد از اینکه در بنیدورم شروع کرد. دو بار از او برداشته شده بود، دو بار برگشت، وقتی قرار بود کارش تمام شود، مقابله کرد، و هیچ راهی وجود نداشت که بگذارد سه شود. به همین دلیل است که بعدازظهر شنبه او آنجا در زیر نور آفتاب ایستاده بود و کمی خجالتی لبخند می زد و در گوشه ای از جایگاه هایی که جشن می گرفتند.
گرانادا هنوز امن نیست، اما تنش حداقل برای چند ساعت رها شد، چیزی بسیار مهم فراتر از سه امتیازی است که آنها پس از پنج ماه که فقط یک بار در لیگ به آن نیاز داشتند، به شدت نیاز داشتند. آیتور کارانکا مربی در پایان پیروزی حیاتی شنبه مقابل رئال مایورکا گفت: “ما دوست داریم آنها را خوشحال ببینیم.” او گفت: “وقتی وارد شدم، تنها چیزی که دیدم چهره های مضطرب و عصبی بود.” وزنی که از روی شانه های ما برداشته می شود وحشیانه است. اگر امروز فینال بود، ما قهرمان می شدیم.
آنها آن را دوست داشتند، شادی بالاخره وارد شد. مایورکا و گرانادا دو تیم از پنج تیمی بودند که خطر سقوط برای آنها یک واقعیت بود. بیرون از زمین تمرین گرانادا، هواداران در حالی که روز جمعه به سمت فرودگاه حرکت می کردند، با آتش بازی منتظر بودند. بعد از ظهر روز بعد بیرون از Son Moix، هواداران مایورکا همین کار را کردند.
روز با آلاوز با 28 امتیاز، لوانته 29، گرانادا 31، کادیز 32 و مایورکا با 32 امتیاز آغاز شده بود. کادیز با الچه بازی می کرد و آلاوس به سلتا می رفت، دو تیمی که چیزی برای بازی نداشتند. اما ابتدا مایورکا و گرانادا ملاقات کردند. باخت و گرانادا با سه بازی باقی مانده مقابل اتلتیک، بتیس و اسپانیول می توانند چهار امتیاز به اضافه تفاضل گل سر به سر فاصله داشته باشند.
در عوض، آنها 6-2 پیروز شدند، بزرگترین برد خارج از خانه آنها تا به حال.
گرانادا زود به ثمر رسیده بود اما این احساس امنیت کاذبی را به ارمغان آورد که به زودی با شکست سالوا سویا در یک گل تساوی عالی از بین رفت. پس از آن، کارانکا از افشای صحبت هایش در نیمه دوم امتناع کرد، اما ممکن بود این کار را انجام دهد، وقتی گفت: «من از کلماتی استفاده کردم که نمی توانم در اینجا بگویم: آنقدر برای انگیزه دادن به آنها نبود که خواسته هایشان را مطرح کنند. آنها.»
هر چه بود، کار کرد: 40 ثانیه پس از شروع مجدد، یک حرکت زیبا که توسط سرجیو اسکودرو به پایان رسید، آنها را دوباره در موقعیت برتر قرار داد. اما این باز هم در برابر تیم مایورکا که نشانههایی از واکنش نشان میداد زیر نظر خاویر آگیره انجام نشد و زمانی که لوئیس سوارز، مهاجم کلمبیایی آنها لنگید، خوب به نظر نمیرسید. همانطور که معلوم شد، بهتر بود.
مولینا دقیقاً دو دقیقه در زمین بود که اولین تماس خود را دریافت کرد، کوهی از انسان به آرامی حریف را می چرخاند و حرکتی را شروع می کرد که تقریباً منجر به گل می شد. او سه دقیقه و سه ثانیه در آنجا بوده است، وگرنه اگر واقعاً آن را لمس می کرد، این کار را انجام می داد. در عوض، او با زیرکی توپ را رها کرد، چرخید و به سمت فضا حرکت کرد و دقیقاً به جایی که میخواست اشاره کرد. از آنجا، او آن را در مسیر آنتونیو پوئرتاس قرار داد تا گل سوم را به ثمر برساند. بعد از بیست و پنج یارد چهارم را شکست. و هنوز کارش تمام نشده بود ساعت 50.59 را نشان داده بود که او به زیر نور خورشید قدم گذاشت. زمانی که او سه ربع بعد دوباره از زمین خارج شد، گرانادا شش گل به ثمر رساند.
در مورد مولینا، این بازی او با اعداد است:
دقیقه: 44
لمس: 16
پاس: 12
ضربات: 2
اهداف: 2
پاس گل: 2
سن: 40 سال و 15 روز.
هیچ کس مسن تر تا به حال دو بار در لالیگا گل نزده بود. فقط دوناتو بعداً گل زده بود. تنها سه بازیکن تا به حال بزرگتر بازی کرده بودند و یکی از آنها به نوعی به حساب نمی آید: هوراس “هری” لو به نام باشکوه واقعاً یک مربی بود که یازدهمین مرد او قبل از سفر به والنسیا در سال 1935 بیمار شد و به همین دلیل خود را وارد تیم کرد. بجای. این یک بار هم نبود، به خصوص برای مایورکای فقیر. آخرین باری که آنها مقابل هم قرار گرفتند، مولینا هت تریک کرد – 39 سال در آن زمان و مسن ترین فوتبالیستی بود که در لالیگا این کار را انجام داده است – و او کمی خجالت زده به نظر می رسید در حالی که بی سر و صدا اصرار می کرد: «نه، این چیزی شخصی نیست. در عوض، این دو گل او را با 10 گل لیگ، 12 گل در تمام رقابت ها، بهترین گلزن گرانادا کرد. او شش پاس گل نیز دارد. از 16 شروع و 19 شوت.
روز شنبه گرانادا با ارسال توییتی به لوئیس انریکه سرمربی اسپانیا به نمایشگاه او پاسخ داد. یوهو!
حضور او در تیم فوق العاده است. هر بار که بازی می کند چیزهایی را رقم می زند: یک گل، یک پاس گل، یک ضربه ایستگاهی. امروز دو گل، دو پاس گل است و امیدوارم او بتواند سالهای زیادی بازی کند.
این تمدید یک عمل خیریه نیست. مولینا دو مدرک، در علوم ورزشی و تدریس، نشان مربیگری و مدرک مدیر ورزشی دارد، اما مدیر سابقش دیگو مارتینز او را تشویق کرد تا زمانی که می تواند به بازی ادامه دهد، زیرا این هنوز از هر چیز دیگری بهتر است. علاوه بر این، مولینا اعتراف میکند که ایده بازنشستگی او را میترساند، این تغییر شدید است، خلأ گستردهای که به وجود میآورد. او 16 ساعت در روز و 24 ساعت حداقل یک بار در هفته روزه می گیرد، بهتر از هر کس دیگری از خود مراقبت می کند.
آرام، به آرامی، نشانه ای از ترسو، بدون تلاش برای برجسته شدن، حتی کمتر صحبت کردن، هر چند حضوری در مورد او وجود دارد، یک جدیت و همچنین یک همبستگی. و سپس استعداد وجود دارد. او را تماشا کنید و او همچنان بهتر از دیگران است، هوش، کارآیی نرم، در مورد هر کاری که انجام میدهد، استفاده بینظیر از بدنش، تصمیمگیری بیعیب، بدون کوچکترین سر و صدا.
کارانکا روز شنبه گفت: «تا زمانی که با او کار نکنید، متوجه نمیشوید که او در همه چیز چقدر خوب است. او چه چیزی تولید می کند، چگونه به پایان می رساند. وقتی او را مربی میکنید، متوجه میشوید که او چه پسر تماشایی است: او در رختکن و زمین عالی است. وقتی واقعاً او را میشناسی، شروع به درک میکنی.»
کارانکا افزود: «تنها حیف این است که 20 سال پیش او را نمی شناختم، اما پس از آن هیچ کس واقعاً او را 20 سال پیش نمی شناخت. در می 2002، در حالی که کارانکا برای سومین فینال لیگ قهرمانان اروپا در پنج سال گذشته رئال مادرید آماده می شد، مولینا 382 کیلومتر و یک میلیون مایل دورتر بود، دانش آموزی که امیدوار بود تیم اول را در Benidorm در منطقه آماتور اسپانیا تشکیل دهد. سوم با 17 گروه و 350 تیم. در آن زمان، رانندگی هر روز از والنسیا با صندلی کوچکش به ندرت به ذهنش خطور می کرد. شاید به همین دلیل است که رفتن دوباره جای فکر کردن در مورد آن را ندارد: او بهتر از هرکسی میداند که رسیدن به این مرحله چقدر سخت بوده است، از آن به خاطر دستاورد عظیمی که دارد قدردانی میکند.
هرگز در سیستم جوانان در یک باشگاه بزرگ، مولینا به گاندیا رفت و برگشت، زمانی که با پولی اجیدو در 25 سالگی به دسته دوم رسید، بلافاصله به سگوندا B سقوط کرد. او در سال 2010 در دسته دوم به بتیس پیوست و بهترین گلزن آنها شد. صعود کرد، در نهایت او را در سال 2011 به لیگ دسته اول برد، اما در سال 2014 به دسته اول سقوط کرد. باز هم وقتی آنها در سال 2015 به لیگ برتر رفتند، بهترین گلزن این تیم شد، او در سال 2016 جدا شد. بتیس در سن 34 سالگی با حذف یک دسته، تنها نبود که این را فرض کند. اما او بهترین گلزن ختافه بود و او به مرحله اول بازگشت. او از آن زمان تاکنون حداقل 33 بازی در هر فصل انجام داده است. این شش فصل پیش بود و او هنوز اینجاست. فقط این نیست که او ادامه می دهد. این است که او به بهتر شدن ادامه می دهد. زننده 5 گل لیگ اولین او قبل از 30 سالگی 67 سال دارد.
و او قصد ندارد به این زودی به جای دیگری برود. شکست کادیز از الچه به این معنی است که آنها تنها یک مکان و دو امتیاز با منطقه سقوط فاصله دارند، با سه بازی باقی مانده، امتیازهای بیشتری مورد نیاز است، اما اکنون امیدی وجود دارد، چیزی برای حفظ، یک فصل دیگر در آفتاب. مولینا گفت: «این بدان معناست که ما هنوز زنده ایم. این بسیار حیاتی بود، بازیای که باید هرچه میتوانست برنده میشدیم. ما پیشرفت کرده بودیم اما نتوانسته بودیم سه امتیاز را بگیریم و اگر از دست می دادیم خیلی خیلی پیچیده بود. پاسخ تیم فوق العاده بود. این چیزی بود که ما می خواستیم: تیمی که می جنگد، می جنگد، که همه چیز را در زمین رها می کند. هیچ کس انتظار پیروزی این چنینی را نداشت.»
و در مورد تو چطور، از او پرسیده شد، سقف شما کجاست، اکنون چه کاری می توانید انجام دهید؟ خورخه مولینا لبخند زد. او گفت: “به لذت بردن از بازی کردن فوتبال ادامه دهید، چیزی که من بیشتر دوست دارم.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.