به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Lبیش از سه ماه پس از حرکت نیروهای روسی از مرز به اوکراین، پیامدهای اقتصادی جنگ به تدریج در حال فرو رفتن است. از سال 1945 درگیری های دیگری وجود داشته است، اما فکر کردن به موردی که چنین تأثیر چشمگیر و ناگهانی داشته باشد دشوار است. تنها مقایسه واقعی با جنگ یوم کیپور در سال 1973 است.
حمایت از اوکراین در غرب، در میان دولتها و عموم مردم، گسترده بوده است، اما تنها اکنون عواقب تحریمها و تحریمها احساس میشود. این هفته، فدرال رزرو ایالات متحده و بانک انگلستان، نرخ بهره را در مواجهه با نرخ تورم سالانه که به سمت 10 درصد می رود، افزایش دادند. بانک مرکزی اروپا نیز در ماه های آینده از این روند پیروی خواهد کرد.
خطر رکود آشکار است. بانکهای مرکزی میگویند که در جلوگیری از افزایش قیمتهای جهانی انرژی و افزایش هزینههای زندگی ناتوان هستند، اما فکر میکنند که میتوانند از ایجاد تورم بالا جلوگیری کنند. نورمن لامونت، صدراعظم سابق خزانه داری آمریکا، زمانی گفت که افزایش بیکاری «بهایی ارزش پرداخت» برای کنترل تورم است و این احساسات همچنان ادامه دارد.
سال گذشته، بانکهای مرکزی تصور کردند که فشار تورمی موقتی است. با افزایش تقاضا با خروج کشورها از قرنطینه و تلاش برای ادامه عرضه، تنگناهایی وجود خواهد داشت، اما هر مشکلی به زودی برطرف خواهد شد. قیاسهایی با تماشاگرانی که در پایان یک نمایشنامه از سالن خارج میشوند ترسیم میشود: در خروجیها هیجانی وجود دارد، اما طولی نمیکشد که همه در خیابانها بیرون میروند.
در واقع، همه چیز کمی پیچیدهتر از آن بود، با تقاضای سرکوبشدهتر ناشی از کمبود فرصتهای هزینه در طول همهگیری ویروس کرونا نسبت به آنچه که بانکهای مرکزی فکر میکردند و زنجیرههای تامین مختلتر بود. عدم تعادل بین عرضه و تقاضا از آن زمان به دلیل دو عامل تشدید شده است – جنگ در اوکراین و رویکرد عدم تحمل چین در برابر کووید 19 – اما این روند تورم را در نیمه دوم سال 2021 افزایش داده بود.
این شوک های جهانی به طرق مختلف بر کشورها تأثیر می گذارد. همانطور که اندرو بیلی، رئیس بانک، در این هفته خاطرنشان کرد، ایالات متحده با شوک تقاضا مواجه است، بازار کار فشرده، مخارج مصرف کننده قوی و قرار گرفتن کمتر در معرض قیمت انرژی به دلیل اینکه یک تولید کننده بزرگ گاز است. منطقه یورو از شوک عرضه رنج می برد زیرا بازار کار ضعیف تری نسبت به ایالات متحده دارد و بیشتر در معرض افزایش قیمت انرژی است. بریتانیا عناصر هر دو را دارد: از شوک عرضه ناشی از افزایش هزینه انرژی و غذا رنج می برد، اما مانند ایالات متحده، بیکاری پایینی دارد.
با این حال، همه جا داستان تورم بالاتر، رشد کندتر و انتخاب های سخت برای سیاست گذاران است. اولاف شولز، صدراعظم آلمان، به دلیل اینکه میخواهد آسیبهای ناشی از جنگ را به اقتصاد کشورش محدود کند، با انتقاد مواجه شده است. در حقیقت، او صرفاً یک سؤال واضح را مطرح میکند: دولتها تا چه اندازه میتوانند قبل از کاهش حمایتها، بر جمعیت خود تحمیل کنند؟
این سوال فقط برای این است که با افزایش آسیب های جانبی، موضوعیت بیشتری پیدا کند. در حال حاضر، تأثیر جنگ با باز شدن اقتصادها کاهش می یابد، زیرا نوع Omicron کووید 19 کمتر تهدید می شود. کاهش بیکاری در ایالات متحده، بریتانیا و منطقه یورو برای چند ماه ادامه خواهد داشت. بعد از آن کار سخت تر می شود.
پایان جنگ سرد در اوایل دهه 1990 به دولتهای غرب این امکان را داد که هزینههای دفاعی خود را کاهش دهند و پول را به جای دیگری تخصیص دهند. تانکها و کشتیهای جنگی کمتر به این معنی بود که میتوان بیشتر برای سلامت و آموزش هزینه کرد، بدون اینکه مالیات افزایش یابد. اگر، همانطور که به نظر محتمل به نظر می رسد، جنگ سرد بازگشته است، باید انتخاب های سخت تری انجام شود و در زمانی که جمعیت های سالخورده فشارها را برای هزینه های بیشتر تشدید می کنند.
پیامدهای بلندمدت دیگری از جنگ وجود دارد. اتحادیه اروپا در حالی که خود را از نفت و گاز روسیه دور می کند، باید یک استراتژی انرژی جدید روی سم ایجاد کند. زنجیرههای تامین طولانی جهانی نسبت به قبل از کووید جذابتر به نظر میرسند و خودکفایی دوباره مد شده است. هر دو عامل تهدیدی برای افزایش قیمت ها، حداقل در کوتاه مدت هستند.
بدیهی است که اتخاذ سیاست درست در این شرایط آسان نیست و تصمیمات پیچیده ای که بانک های مرکزی و وزارتخانه های دارایی پیش روی آنها هستند، نیست. اگر بانکهای مرکزی اجازه دهند یک مارپیچ تورمی روی کار بیاید، اعتبار خود را از دست خواهند داد، اما افزایش بیش از حد پولی که اقتصاد آنها را عمیقتر به سمت رکود سوق میدهد، برای شهرت آنها نیز مفید نخواهد بود.
با این حال، مسئولیت واقعی بر دوش وزرای دارایی است، زیرا سیاست های مالی – تصمیمات مالیاتی و هزینه – در شرایط فعلی موثرتر از سیاست های پولی است.
در بریتانیا، ریشی سوناک، عجله ای برای افزودن به حمایت محدودی که در بیانیه بهار ارائه کرد، ندارد و ترجیح می دهد منتظر عمل کردن بودجه پاییز باشد. با این حال، فشار برای یک مینی بودجه تابستانی افزایش می یابد، زیرا تا ماه اوت سقف جدید قیمت انرژی اعلام خواهد شد که در ماه اکتبر اجرایی می شود. به نظر می رسد که سالانه 800 پوند دیگر به صورتحساب یک خانوار اضافه می شود و به حدود 2800 پوند می رسد. میلیون ها نفر دیگر به فقر سوخت سوق داده خواهند شد.
مسئله این نیست که آیا کمک بیشتری وجود دارد یا خیر، بلکه این مسئله این است که این حمایت چقدر سخاوتمندانه است و چه زمانی ارائه خواهد شد. برای دولتها غیرواقعی است که تصور کنند حمایت از اوکراین در سطوح بالای کنونی خود ادامه مییابد، زمانی که صفهای بیوقفه شروع به طولانیتر شدن میکنند و استانداردهای زندگی واقعاً کاهش مییابد.
در اینجا یک نکته مثبت وجود دارد: اگر قرار است سیاست خارجی در قبال روسیه تندرو باقی بماند، پس سیاست داخلی باید برای کمک به کسانی که بیشتر از پیامدهای اقتصادی جنگ متضرر شده اند، کبوتر باشد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.