به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیوبعد از 56 دقیقه، زمانی که آسمان از آبی پودری به سیاه تبدیل شد، امرسون رویال یک پاس امیدوارکننده را به هوای خالی بالای چراغ های پشت بام پمپ کرد و هری کین را جستجو کرد که گردنش را چرخانده بود، پاهایش را تنظیم می کرد و قوس را می خواند. .
در آن لحظه به نظر می رسید که بازی کمی از هم پاشیده شده است. برای تقریبا یک ساعت این یک بازی نزدیک و خفه کننده بود. درست قبل از پایان نیمه، لیورپول یکی از آن دورههای جهش فوتبال را اعمال کرده بود، جایی که به نظر میرسد با همان مه قرمز بازی میکنند، توپ را بارها به دست میآورند و بازیکنان اسپرز را مجبور میکند عرق کنند و پف کنند و کمی سرگیجه شوند.
اما ناگهان فضا باز شد. ترنت الکساندر-آرنولد هول کرد. کین توپ را در جهش و بالا رفتن در میدان کشت، احساس کرد که رادار دو طرفه داخلی شروع به حرکت می کند و آن چهره آشنا را جلوتر ثبت می کند. کین و پسر این یک مشارکت نیست. این یک تعهد عمیق و معنادار است. این آتش بازی است.
توپ به سمت رایان سسنیون فرستاده شد و یک حرکت خوب در بیرون انجام داد. و در حال حاضر این فشار از بین رفته بود. اشکال واضح بود، زوایای تنظیم شده بود. Sessegnon یک کات بک عالی را تولید کرد و Son Heung-min آنجا بود تا آن را به شبکه تبدیل کند، پاداشی برای یک عملکرد بیرحمانه و نترس.
و در آن لحظه فصل کمی شروع به تغییر کرد. این همیشه یک بازی پرمخاطره بود: میخ دیگری در آن عنوان نابخشودنی، و برای اسپرز گامی خائنانه برای دستیابی به مقام چهارم خودشان.
خط برتر دو امتیاز از دست دادن لیورپول خواهد بود. آنها اکنون به شکست یک یا دو تساوی منچسترسیتی متکی هستند. مطمئناً تا انتها پیش خواهد رفت، اما با این احساس که سیتی می تواند هوای آبی روشنی را در این مسابقه پیدا کند.
اما داستان شب تاتنهام بود و یک حس دگرگونی. لیورپول یک سطح کمتر از بهترین گلزن خود بود. اما اسپرز در نوع خود به چیزی قابل توجه دست یافت. آنها شبیه اسپرز نبودند. آنها تیمی مدرن، تهاجمی و کاملا متهب به نظر می رسیدند. با جدیت دفاع کردند. و در سون آنها نه تنها قدرتمندترین مهاجم زمین، بلکه بازیکن لیگ برتر نیم فصل دوم را داشتند.
او چه فوتبالیستی است. و چه معمایی است، عجیبترین چیزها در ورزشی که در آن همه جزئیات بیوقفه هیپ میزنند، به درجات بیمعنی از غایت پف کردهاند. به نوعی، وسط همه اینها، در سون بازیکنی داریم که دست کم گرفته شده است، فقط کمی.
اعداد هیجان انگیز هستند. سون در 7 بازی اخیر خود در لیگ برتر 9 گل زده است، در زمانی که فصل به نقطه سرد و سخت نزدیک می شود. آیا در حال حاضر مهاجم توپدار کاملتری وجود دارد؟ برد پسر خیره کننده است. او میتواند 60 یارد را با توپ بدود، همانطور که اینجا درست بعد از نیمهدیم انجام داد، از وسط عبور کرد، گیربکس اتوماتیک فوقالعاده صاف را از ترافیک خارج کرد، به چپ منحرف شد، حتی زمانی که ماهیچههایش شروع به سوزاندن میکنند، پاها را عوض کرده و جیغ میزند. . او می تواند بازی کوتاه را نیز انجام دهد و در فضاهای کوچک ترکیب کند، زوایا و مثلث ها را پیدا کند. او می تواند تمام کند. او می تواند عبور کند. او می تواند از راه دور شوت کند.
با تماشای بازی او در برابر فینالیست های لیگ قهرمانان اروپا، سخت می توان فهمید که چرا هرگز صحبتی در مورد انتقال پسر، گام به گام پسر، پیشنهاد فوق العاده سون وجود ندارد. ما در مورد بحث کین می دانیم. اما چرا اینجا متوقف می شود؟ چرا تشخیص تاری سرعت و دقت در کنار او بسیار سخت به نظر می رسد و مانند دو مردی که روی کوه با هم طناب زده اند با هم بازی می کنند. سون اکنون با دو گل از مو صلاح برای کفش طلای لیگ برتر فاصله دارد. آنتونیو کونته برای به کارگیری مجموعه مهارت، تحرک، پاس دادن، پایان دادن به او شایسته تقدیر است، البته فقط به این دلیل که سون اکنون در این کار بسیار خوب است و در سطوح خود بسیار ثابت است.
اما یک هفته زمان برای آماده سازی، اسپرز آماده بود. کونته با مربیان گاه به گاه هوشمند آبی سرمه ای و با کفی سفید به آنفیلد آمده بود، مانند مردی که در راه رفتن به باشگاه قایق بادبانی است. در قسمت اعظم نیمه اول، او به شوخی میپرداخت و میچرخید، مدام از بازیکنانش میخواست که به سمت بالا نگاه کنند، به کنارهها اشاره کرد، به احتمالات اشاره کرد و پاسهای نیمهدیده را نشان داد.
و لبه تیز این بازی همیشه احتمالاً تعامل بین سلاح اصلی تاتنهام، اکسپرس سون-کین، و خط دفاعی جسورانه بالا لیورپول بود. آنها برای اولین بار در شش دقیقه تله را شروع کردند، کین و سون به طرز بدی در سمت چپ با هم ترکیب شدند. بازیکنان پهن اسپرز باعث ایجاد مشکل میشدند، رویال و سسنیون در حالی که مدافعان کناری لیورپول به سمت بالا پرواز میکردند یا وارد زمین میشدند، خط تماس را در آغوش گرفتند.
اولین لرزش اضطراب حدود نیم ساعت بود. اسپرز محکم به نظر می رسید. آنها مقاومت کردند زیرا لیورپول یک طلسم از فشار همه جانبه و سفارشی دوران کلوپ را تولید کرد. در دقیقه 74، لوئیز دیاز با شایستگی بازی را به تساوی کشاند.
اما این یک نتیجه بزرگ برای تاتنهام بود. این بدان معناست که آنها اکنون یک امتیاز بالاتر از کل مورد انتظار خود هستند. تساوی مقابل آرسنال یک نتیجه به اندازه کافی مناسب خواهد بود. آنها احساس خواهند کرد که می توانند تعادل بازی را مقابل هر کسی حفظ کنند.
به نظر می رسد کونته از زمانی که آمده است در آستانه رفتن است. با تماشای این احساس میکردم که او ممکن است در راه خلق چیزی با محتوا باشد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.