به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
ده درصد، بازسازی انگلیسی زبان موفق فرانسوی Call My Agent!، این هفته پس از ماهها انتظار در Prime Video نمایش داده شد.
این فیلم با اقتباس از نسخه اصلی، مملو از داستانهایی است درباره عواملی که با مشتریان نیازمند، شکننده و اغلب خودشیفته سروکار دارند، و همچنین فیلمهایی از افرادی مانند هلنا بونهام کارتر، دومینیک وست، هیمش پاتل و دیوید هاروود. اگرچه بسیاری از طرحها ثابت میمانند، اما شیوههای عجیب و غریب فرانسوی با شیوهای خفهکننده بریتانیایی برای انجام کارها جایگزین میشوند. یکی از بررسیهای آبان نیوز گفت: «اگر ده درصد در مواردی به نظر میرسد که بیش از حد به دنیای نمایش بیز احترام میگذارد، این جذابترین امتیاز آن است.
اما نمایش به آنچه که Call My Agent را بسیار موفق کرد وفادار می ماند – تصویری از آن رابطه منحصر به فرد بین نماینده و مشتری. ما ماموران را می بینیم که خطوط باریک ستاره ها را زیر پا می گذارند، گاهی مجبور می شوند دروغ بگویند یا نفس خود را ماساژ دهند تا آنها را به معامله ترغیب کنند – و گاهی اوقات از آنها خارج شوند. خواه صحبت کردن با آنها از طریق لیفت صورت یا دادن مشاوره در رابطه با آنها باشد، آنها همیشه به زندگی شخصی مشتریان خود کشیده می شوند.
علاوه بر این، آنها باید برای سودآورترین قراردادها و مشتریانی که بیشتر به دنبال آن هستند، با یکدیگر رقابت کنند، و دفتر را به محیطی پر از خنجر زدن، بی کفایتی شرکتی و قضاوت نادرست عشقی تبدیل کنند.
پس آیا واقعاً در زندگی صادق است؟ ما از دستیار یک نماینده سابق و مدیر استعدادیابی در یک آژانس استعدادیابی بریتانیایی پرسیدیم که واقعاً نماینده ستاره ها بودن چگونه است.
همه افراد حاضر در دفترم که با آنها صحبت کردم و عواملی که آنها را تحسین می کردم و با آنها ارتباط برقرار می کردم و برنامه را تماشا می کردند، آن را بسیار خنده دار و مرتبط با آن دیدند.
مضامین آن بسیار مورد توجه است. نمایش این حس را به تصویر کشید که این روابط بین نماینده و مشتری چگونه است و به دلیل فقدان مقررات، پویایی قدرت و منیت های عجیبی که در دنیای عجیب سلبریتی ما وجود دارند، چقدر می توانند سمی شوند.
مشتریان پرمخاطب در اکوسیستمی وجود دارند که هیچ کس به آنها نمی گوید اشتباه می کنند. زمانی که یک بازیگر، کارگردان یا نویسنده در مراحل اولیه کار خود است، به عامل نیاز دارد. اما به محض اینکه آنها به سطح درآمد می رسند، خواه این هالیوود باشد یا فقط تلویزیون بریتانیا، شما اغلب با آنها قرارداد ندارید. شما اساسا فقط یک توافق نامه نانوشته دارید که با هم کار می کنید. بنابراین در هر زمان آنها می توانند ترک کنند.
برخی از مشتریانی که با آنها کار میکردیم 400000 پوند در سال به عنوان کمیسیون برای شرکت ارزش دارند، شاید بیشتر. اگر آنها بیرون بروند، این یک ضرر فاجعه بار برای کسب و کار شما است. فرهنگ بزرگی برای رفتن وجود دارد: “اوه، بله، کاملاً، شما همیشه شگفت انگیز هستید”. تبدیل به یک شعبده بازی می شود. به جای اینکه به مردم بگویند آنچه باید بشنوند، فقط از رفتن آنها می ترسند.

در تیمی که من در آن بودم، یک سوم مشتریان ما – حدود 10 تا 20 نفر – فقط پیشنهاد داشتند. این بدان معناست که آنها هرگز تست نخواهند داد، بلکه فقط پیشنهاداتی دریافت می کنند. این در سطح هالیوود است. نه تنها تیم مشتری و همه اطرافیانشان دائماً از آنها محافظت می کنند و بدون توجه به هر اتفاقی با آنها مبارزه می کنند، بلکه همه سر صحنه با آنها مانند یک خدا رفتار می کنند. و سپس هر بار که به عنوان یک چهره قابل تشخیص به خیابان می روند، مردم به سمت آنها می دوند که گویی آنها هم خدایی هستند. بنابراین آنها این نوع واقعیت تحریف شده را دارند. آنها از معنای وجود در جامعه ما حذف شده اند.
بسیاری از آنها می توانند بسیار جذاب باشند، اما بعد از آن می بینید که چگونه با یک پیشخدمت یا یک منشی ارتباط برقرار می کنند، و متوجه می شوید که آنها نمی دانند چگونه با افراد عادی به دلیل احساس متورم خود صحبت کنند.
یکی از چیزهایی که بسیار جالب است میزان اضطراب است، یعنی انتظارات در مقابل شادی. بسیاری از ستاره ها در واقع آنقدر خوشحال نیستند. آنها دائماً خود را با یکدیگر مقایسه می کنند. چرا آنها این نقش بزرگ را دریافت کردند؟ چرا او بهتر از من است؟ با برخی از آنها، به خصوص آنهایی که در مورد پول خیلی محتاط نیستند، که در واقع تعداد کمی از آنها هستند، احساس واقعی احساس می شود. آنها به این اطمینان و حمایت نیاز دارند و اغلب میتوانند در واکنش به هر نوع طرد شدن، کاملاً کودکانه یا کودکانه باشند.
هیچ مقرراتی در صنعت وجود ندارد آژانس من به اندازهای بزرگ بود که نزدیک بود فرآیندها و منابع انسانی رسمی داشته باشند، اما حتی در آن زمان مکان بیقانونی در مورد نحوه صحبت مردم با یکدیگر بود. احتمالاً غیرقانونی تلقی می شود. برخی از پیام های مشتریان باعث شد سر خود را تکان دهید.
در آمریکا، این امر حتی بیشتر شده است. هر بار که فیلمی وارد میشود، «شگفتانگیزترین فیلمنامهای بود که تا به حال خواندهام»، «شگفتانگیزترین بازیگری بود که تا به حال زندگی کردهام». این روایتی بود که ماموران آمریکایی به همه مشتریان میفرستادند، که کاملاً غیرقابل تحمل بود.
رقابت بین نمایندگان در آژانس من آنقدرها هم بد نبود، اما قطعاً می تواند همینطور باشد. دو نماینده می توانند در نهایت با یک مشتری ملاقات کنند. شما می توانید موافقت کنید که آنها را با هم ملاقات کنید، اما من تصور می کنم در بزرگترین آژانس ها، جایی که همه آنها یکدیگر را نمی شناسند، موارد بیشتری وجود دارد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.