به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
پشاید زمانی که جک گریلیش برای منچستر سیتی امضا کرد، در لحظه ای که آن قرارداد بسته شد، ارتقای او به این هوای نادر تایید شد، شاید خودش را تصور می کرد، فقط برای یک لحظه، در حال تکان خوردن، جوراب های پایین، از طریق رژه نواری خودش. پر از شکوه، زرق و برق، سر و صدا، تکه های کاغذ سفید پیچ شده.
اگرچه شاید اینطور نباشد. شاید اگر گریلیش کمی خیره میشد، چهره یورکشایریهای میانی که او را با زباله پرتاب میکردند، ممکن بود، اگر خیلی سخت گوش نمیدادید، شبیه یک گروه کر ستایشکننده، یک رویداد فوقالعادهی گریلیش بود.
اما واقعاً مهم نبود. زیرا این روز بسیار خوبی برای سیتی بود، و همچنین روز خوبی برای گریلیش بود، که چیزی جز محکم نبود. اما این روز را به عنوان بخشی از تیمی به پایان رساند که بار دیگر با یک امتیاز اختلاف در بالای جدول لیگ برتر، یک بازی را پشت سر گذاشت اما لیدز یونایتد را پشت سر گذاشت.
موضوع کاغذی عجیب بود. چرا هیچ کس به نظر نمی رسید؟ آیا این فقط الان خوب است؟ جمعیت فوتبال عموماً با مهمانداران همراه بوده است. کنسرت اینجاست این روحهای بازی دستمزد ساعتی ثابتی میپردازند تا با تجاوزات گلهای جمعیتی مقابله کنند که، حتی در بهترین زمانها، بسیار نزدیک به لبه هستند، و قرار نیست خود را در خط تولید برند قرار دهند. پلیس عموماً غایب است یا از سیاست فعلی فیلمبرداری از کل ماجرا مانند یک دسته از فضولان نوجوان پیروی می کند.
بنابراین کاغذ به پرواز خود ادامه داد، هرچند به اندازه کافی بی ضرر. گریلیش با تیر زد و شانههایش را بالا انداخت و یکی را با رگبار دور کرد. و چه کسی می داند، این ممکن است شبیه یک رژه پیروزی باشد. در این برد 4-0 لحظات خوبی رقم خورد. فیل فودن پاس بازی را برای گل گابریل ژسوس ایجاد کرد و کار دی بروین را انجام داد، با پاس های خود ریسک کرد، یک لبه تیز ارائه داد و دو پاس گل دیگر نیز به ثبت رساند.
فراتر از آن بازیکن کلیدی سیتی رودری بود. همیشه این احتمال وجود داشت که این نوع بازی او باشد. جسی مارش قول داده بود که لیدز “آزاردهنده”، “تهاجمی” و “خطرناک” باشد. خیلی چیزای خوب میگه چیزی از ارتباطات رده بالای شرکتی در مورد مارش، الهام بخش آیوی لیگ وجود دارد، که حتی در لحظات قبل از بازی ترکیبی بین سم آلاردایس و پیشرو برای یک برنامه انگیزشی هفت مرحله ای به نام روح گرگ خود را بیابید، وجود دارد.
از همان ابتدا این یک مسابقه فشرده و کبود بود. بازیکنان لیدز در این بازی 49 تکل زدند. این تکل های زیادی است. یک بازی شبیه به آن چگونه است؟
برای شروع زمین زمین کوچک به نظر می رسید. گاهی اوقات به نظر می رسید که تعداد زیادی از بازیکنان سفیدپوش روی آن هستند، که دور توپ می چرخند و آن را مانند یک مشت می فشردند. این فوتبال است که به نوعی دفاع رعد اسا، انکار فضا و هوا و خطوط دید ترجمه شده است. سیتی دوست دارد در این مواقع نزدیک به باد اسکیت کند. این تیمی است که برای بازی در فضاها ساخته شده است، نه کلینچ ها، شناور شدن و کاوش و دویدن در زوایای آن. برای هر چیز دیگری، خوب رودری وجود دارد، و او در آن لحظات بسیار مهم بود.
این نهمین بازی سیتی در ماه آوریل بود. رودری هشت تای آنها را شروع کرده است. در آن لحظاتی که بازی به دوئل ها و برخوردها کاهش می یابد، او را متوجه می شوید، جایی که به آن نقطه سکون نیاز دارید. رودری اصول اولیه را با دقت و قدرت انجام داد و بازی را در اطراف دایره مرکزی به هم چسباند. او گل اول را نیز از روی یک ضربه ایستگاهی در جناح چپ به ثمر رساند. تحویل فودن سخت، صاف و بسیار دقیق بود. رودری زود پرید و نگاهی به توپ به گوشه دور انداخت.
لحظه ای شیرین برای بازیکنی بود که ماه گذشته را شخم زده و بیش از بسیاری در خارج از خانه اتلتیکو مادرید متحمل رنج شد، زمانی که بازی به یک آب و هوای ثابت جلوی زانو و آرنج و کشش و نیشگون گرفتن تبدیل شد.
صحبت از کدام: با Grealish چه کنیم؟ این راز نیست که این فصل اول یک بدجنسی بوده است، روندی از انطباق متوقف شده است، چیزی که اکثر آنها با یک بازیکن 100 میلیون پوندی ندارند. شاید بزرگترین سهم گریلیش در پیراهن سیتی، انقباض در واندا متروپولیتانا بوده است، جایی که حتی گرم کردن سریع و پر موی او انرژی وحشیانه و ناراحتکنندهای داشت. و در اینجا او دوباره به آن نقش سوق داده شد، حداقل این بار، در حالی که پیش بند به سر نداشت.
و گاهی اوقات انگار نقش گریلیش از شماره 10 به شماره 8 تبدیل شده است و به یک تحریک کننده حرفه ای تبدیل شده است، به صورت تمسخر آمیز، پسری شیک و جذاب برای شوخی کردن و هیاهو کردن و جلب خشم جمعیت، یک هافبک نخبه که دوباره به عنوان یک جفت جوراب قرمز حواس پرت کننده تصور می شود. .
استوارت دالاس از سمت راست شروع کرد و از این فرصت استفاده کرد تا به سختی و تا جایی که ممکن بود روی گریلیش وارد شود. شاید یک تاکتیک بود. شاید انرژی جمعیت را از بین برد. اما خطای دالاس بود که منجر به گل اول شد. و درست قبل از نیمه وقت بعد از ظهر او با فاجعه به پایان رسید.
گریلیش از قبل خونسردی خود را از دست داده بود و از پل تیرنی درخواست کرد تا این نقطه فشار را مدیریت کند. دالاس به توپ دیگری که تقریباً آنجا بود، 60-40 پرواز کرد. گریلیش نیز به دنبال آن رفت، زاویه پای او به طور ناخواسته، مانع محکمی شد و باعث شد که زانوی دالاس به شدت بپیچد.
کل این تعامل یک مزیت عجیب و غیرقابل کنترل به این بازی داد. اما گریلیش به طور قابل ستایشی مصمم بود. برای سیتی این یک مانع واقعی بود که با سهولت خلع سلاح کنار زده شد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.