به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آ یک روز معمولی برای بابی کاپینگ با رانندگی در ساعت 7:30 صبح برای جمع آوری “خرگوش” آغاز می شود. او و همکارش که نقش پیتر بارو، طلسم گوش بزرگ پیتربورو یونایتد را بازی میکند، سپس در یک مدرسه محلی، یک سخنرانی پرانرژی ارائه میکنند، قبل از اینکه کوپینگ به استادیوم لندن رود رود تا در مورد قراردادهای اسپانسر مذاکره کند و مقدمات سفر را برای تیم زنان فراهم کند.
بعدازظهر ممکن است یک بازدید دیگر از مدرسه و مدیر بیشتری را به همراه داشته باشد، به دنبال آن یک جلسه مربیگری عصرگاهی یا دو جلسه و یک سخنرانی آنلاین 90 دقیقه ای به عنوان بخشی از مطالعات او به سمت کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی ورزشی. کاپینگ می گوید: «من تقریباً مدرکم را تمام کرده ام. من مدیر کل تیم زنان پیتربورو، مدیر زیر 14 سال، رئیس ابتکار مدارس باشگاه، مالک بنیاد بابی کاپینگ و مربی آموزش لیگ فوتبال هستم.
این یک CV سنگین و چشمگیر برای یک جوان 20 ساله است، اما هیچ یک از اینها چیزی نیست که کوپینگ از حرفه خود می خواست. حداقل در این سن نه.
در جولای 2020، او یک مدافع میانی نوظهور بود که در آستانه ورود به تیم اصلی پیتربورو بود. پیش فصل بود و او قصد داشت مربی، دارن فرگوسن را تحت تاثیر قرار دهد. او می گوید: «هفته اول را تمام کرده بودم و داشتم پرواز می کردم. “سپس در آخرین روز هفته دوم، یک صلیب وارد شد و من آن را سر زدم. فرود آمدم و توانستم این دایره کوچک را در دیدم ببینم. داشتم فکر می کردم: “چه خبر است؟”
Copping در طول جلسه استقامت کرد اما چیزی درست نبود. او به یاد می آورد: «به اتاق فیزیوتراپی رفتم و نشستم. آن موقع بود که من واقعاً شروع به احمق کردم. سمت چپ بدنم شروع به بی حس شدن کرد. داشتم فکر می کردم: “لعنتی، دارم سکته می کنم.”
او به سرعت به بیمارستان شهر پیتربورو منتقل شد و در آنجا تحت سی تی اسکن و ام آر آی قرار گرفت. او با یادآوری یک عمل پونکسیون کمری ناله می کند: «این بدترین تجربه ای بود که تا به حال داشته ام. مجبور شدم به پهلو دراز بکشم و یک سوزن 12 اینچی به پشتم زدند.» پس از چهار روز، نتیجه این بود که او دچار ضربه مغزی شده است.
در دو ماه بعد هر روز صبح با خون دماغ از خواب بیدار می شد: «ریختن، نه فقط چکه کردن». او از ضعف حافظه و بیماری حرکت رنج می برد. این مصیبت کوپینگ را مجبور کرد تا با مرگ و میر فوتبالی خود مقابله کند. او در یک دوره حسابداری ثبت نام کرد، اما اثرات آسیب دیدگی او به این معنی بود که این یک برنامه پشتیبان کوتاه مدت بود. او میگوید: «شب قبل داشتم چیزهایی یاد میگرفتم و روز بعد یادم نمیآمد».
برای مدتی به نظر می رسید که کوپینگ نیازی به برنامه B خود ندارد، با یک معرفی مجدد مبهوت کننده به فوتبال بدون مشکل. اما در گرم کردن قبل از اولین بازی کامل او، جهان Copping دوباره به هم ریخت. او میگوید: «من برای ضربه سر رفتهام، فرود آمدم و همین اتفاق افتاده است. اما بدتر. نمی توانستم بایستم. به محض اینکه فرود آمدم، شروع کردم به گریه کردن.
وقتی فیزیو باشگاه از کوپینگ سال تولدش پرسید – یک تست ساده برای شناخت – مدافع متولد 2001 پاسخ داد “1001”. تشخیص در بیمارستان این بود که او “قسمتهای تحریککننده تروما” را متحمل شده بود. برای کوپینگ دارویی تجویز شد که امید می رفت سلامتی او را بازگرداند. کاپینگ میگوید: «در عرض دو روز پس از مصرف آن، من در بستر بودم و نمیتوانستم حرکت کنم. “در آن مرحله، من باید تصمیم می گرفتم که نمی توانم با این کار ادامه دهم.”
در فوریه سال گذشته، او در 19 سالگی از فوتبال بازنشسته شد. مضطرب، خودش را در اتاق خوابش بست، پرده ها را کشید، به همه تماس ها و پیامک ها توجه نکرد. ” داشتم فکر می کردم: “چه فایده ای دارد؟ حالا هدف من چیست؟» او می گوید.
با انتشار خبر بازنشستگی کاپینگ، حمایت از دور و نزدیک سرازیر شد: “شما می توانید یک کشور را نام ببرید و من از آنجا پیامی داشتم.” ریس جیمز و جان تری با هم تماس گرفتند و هری کین یک پیراهن امضا شده فرستاد. تری حتی با حراج یادگاری های ورزشی، تقریباً 8000 پوند برای بنیاد کوپینگ جمع آوری کرد. او میگوید: «در آن مرحله فکر میکنید: «مردم واقعاً اهمیت میدهند». باشگاه با من تماس گرفت و گفت: میخواهی چه کار کنی؟ گفتم: “من باید کاری انجام دهم، در غیر این صورت کار احمقانه ای انجام می دهم.”
این اولین باری نبود که کوپینگ در طول دوران حرفهای خود دچار معکوس شد. پس از آزادی توسط نوریچ در 16 سالگی، او عکسی از مدیر آکادمی باشگاه به باشگاه میبرد. او می گوید: «من آن را جلوی تردمیل گذاشتم. «قطعههایم را کنار زدم، به او نگاه کردم و فکر کردم: «به تو نشان خواهم داد».
او مسئول ابتکار مدارس پیتربورو شد و شروع به مربیگری در آکادمی کرد. او اکنون مجوز مربیگری یوفا B دارد، اما این جنبه تجاری بازی است که بیشتر مورد علاقه اوست. او تقریباً مدرک خود را در موسسه تجارت ورزشی بارسلونا به پایان رسانده است و تابستان امسال در نیوکمپ فارغ التحصیل خواهد شد. از زمانی که به عنوان مدیر کل تیم زنان پیتربورو منصوب شد، بر رشد 10 برابری درآمد نظارت داشت.
او امیدوار است که همه اینها زمینه خوبی را برای حرفه ای به عنوان کارگردان فوتبال ایجاد کند. او می گوید: «وقتی کارشناسی ارشدم را تمام کردم، می خواهم دوره مدیریت ورزشی را بگذرانم.»
کوپینگ همچنین می خواهد از تجربیات خود برای کمک به دیگران استفاده کند. در یکی از کارگاههایی که برای آموزش لیگ فوتبال برگزار میکند، از مسابقه جدولسازی استفاده میکند تا بازیکنان آکادمی را تشویق کند تا هویت خود را گسترش دهند، تا خود را فقط فوتبالیست نبینند. او میگوید: «میز با بیشترین پا برنده میشود. “پای بزرگ در وسط، فوتبال شماست. اما هر چه تعداد پاهای بیشتری در اطراف داشته باشید به قوی ماندن پای میانی کمک می کند. این همان چیزی است که ما در تلاش هستیم تا به نسل بعدی برسانیم.»
سال گذشته او بنیاد بابی کاپینگ را ایجاد کرد، یک موسسه خیریه مستقل که از سلامت روان برای ورزشکاران، خانوادهها و کارکنان حمایت میکند. او می گوید: «شما باید با مردم صحبت کنید. این تنها راهی است که شما بهتر خواهید شد. من هفته گذشته در یک دبیرستان صحبت کردم. دختر هشت ساله ای نزد من آمد و گفت: من موسیقی می نوازم و از صحنه ترس دارم. چگونه می توانم با این برخورد کنم؟ این واقعیت که او به اندازه کافی اعتماد به نفس داشت تا به سراغ من بیاید و کمک بخواهد، این نکته ای بود که من متوجه شدم: “وای، کاری که من انجام می دهم واقعاً مفید است.”
کاپینگ اعتراف میکند که گاهی به این فکر میکند که اگر مصدومیت مرموزش نبود، کجا بود، آیا روزی در لیگ برتر بازی میکرد. اما او به آنچه که ممکن است بوده باشد نمی پردازد. او خیلی سرش شلوغ است و خیلی راضی است. او در پایان میگوید: «اگر بتوانید در یک موقعیت منفی ذهنیت مثبتی داشته باشید، شانس دارید. من فقط از اینکه در جایی هستم که الان هستم سپاسگزارم. من احساس خوش شانسی می کنم.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.