به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آدقایقی که در شرق لندن به بیرون درز کرد، جریان هواداران وستهم که به سمت خروجی ها حرکت می کردند شروع به متورم شدن و غلیظ شدن کرد: ابتدا ده ها، سپس صدها و در نهایت هزاران نفر. تا جایی که چشم کار میکرد، صندلیهای پلاستیکی سفید در تمام وقت وجود داشت. شاید این برای کسی که تا به حال خود را در کتری بدنام استادیوم لندن گیر کرده باشد تعجب آور نباشد، جایی که صف های بیرون ایستگاه استراتفورد می تواند بیش از یک ساعت طول بکشد و در نهایت شروع به تعجب کنید که آیا هرگز دوباره خانواده خود را خواهید دید یا خیر.
با این حال، با توجه به اینکه وستهم در جستجوی یک گل تساوی معروف تمام رگها را فشار میدهد، نگاه عجیبی بود. مطمئناً، شما باید در محاسبه ریسک-پاداش تعجب می کردید. معایب: به طور بالقوه از دست دادن یک گل تعیین کننده در دقیقه آخر در اولین نیمه نهایی اروپایی تیم خود به مدت 46 سال. مزایا: گرفتن یک صندلی در Jubilee Line. و از آنجایی که تیم میزبان به شکستی ناامیدکننده و البته قابل جبران سقوط کرد، استعاره مناسبی برای بازیی به نظر میرسید که در آن میتوانستند جرات بیشتری داشته باشند، کمی سختتر رویاپردازی کنند.
شما نمی توانید تعهد وستهام را سرزنش کنید. آنها میدویدند، تعقیب میکردند و با شجاعت از فشارهای مکرر عبور میکردند. آنها گردن خود را روی خط می گذارند، و گاهی اوقات – مانند زمانی که جارود بوون به طرز دردناکی خود را در انتهای اشتباه صلیب فیلیپ کوستیچ می بیند – حتی بخش های حساس تر آناتومی آنها. اما در مقابل تیمی از آینتراخت فرانکفورت که نیوکمپ را فتح کرده بود و دیگر از هیچ چیز و کسی نمی ترسید، وستهام به بازیکنانی نیاز داشت که جلوتر بیایند، بازی را با کلاس طلایی کنند و از موقعیت هایشان استفاده کنند. خیلی از آنها 7/10 بازی داشتند.
دکلن رایس امتحان کرد. شروع ضعیفی برای کاپیتان وستهم بود و نتوانست به اندازه کافی به دایچی کامادا یا رافائل بوره نزدیک شود زیرا آنها در عرض 50 ثانیه یک گل ابتدایی برای انسگار کناف ایجاد کردند. اما او در ادامه بازی رشد کرد و پاسهای شجاعانهتر را بازی کرد، فضاهای خطرناکتری پیدا کرد و حملات را ادامه داد.
بوون تلاش کرد. این ضربه تماشایی او با دوچرخه در اعماق زمان مصدومیت بود که میله را به لرزه درآورد و هواداران در حال خروج وستهم را به سرعت در محوطه بازگرداند. بوون در تمام شب آزاردهنده بود، ضربات ایستگاهی مهم را به دست می آورد و مسیرهای رو به جلو کوستیچ را بررسی می کرد. اما مثل همیشه، کیفیت توپ نهایی او متفاوت بود و او احتمالاً باید در اوایل نیمه اول به یک گل می رسید.
اما هیچ کس بیشتر از مایکل آنتونیو تلاش نکرد. در حالی که وستهم از گل اولیه فرانکفورت عقب افتاد، میتوانستید دیوید مویس را ببینید که از تیمش میخواهد سریعتر توپ را بازیافت کند، آن را در معرض خطر قرار دهد و آن را به جلو برساند. بازی در حال حاضر در حال تبدیل شدن به یک ساختار بود و این به نفع فرانکفورت بود. بوره خط دفاع وستهام را از شکل خارج می کرد و سباستین رود خط هافبک را اداره می کرد. آنچه لازم بود مقداری هرج و مرج بود. آنچه مورد نیاز بود آنتونیو بود.
در فوتبال لحظات وسوسهانگیزتر از چند ثانیهای که توپ به سمت آنتونیو میچرخد، در حالی که یک مدافع نزدیک است، وجود دارد. مدتها قبل از اینکه توپ به هر یک از آنها برسد، میتوانید آنها را ببینید که برای برتری دست و پنجه نرم میکنند و تکان میخورند، انبوهی از دستها، پاها و بالاتنهها در زوایای غیرمعمول، مانند دو مرد که در حال بازی تویستر در پشت ولوو هستند. وقتی توپ بالاخره می رسد، تقریباً هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد: یک دفع، یک ضربه ایستگاهی، یک حرکت واضح روی دروازه، یک ضد حمله حریف. شما هرگز نمی توانید واقعاً مطمئن باشید.
تیم مویس به خوبی سازماندهی شده، خوب حفاری و گاهی اوقات کمی قابل پیش بینی است. بیش از هر کسی، آنتونیو است که آن نقطه تفاوت، آن پیچ و تاب کوچک ناشناخته را به آنها می دهد. شاید او ثبات لازم را نداشته باشد تا در بین مهاجمان نخبه لیگ برتر به حساب آید. او میتواند روی رگههای داغ قدرتمند ادامه دهد، اما تا گل تساوی او در اینجا تقریباً دو ماه بود که گل نزده بود.
اما او همیشه در حمله و دفاع به شما سرعت کار عالی می دهد، حضور فیزیکی در جلو، و مهمتر از همه مدافعان را تا جایی به خود مشغول می کند که به سختی قادر به فکر کردن به چیز دیگری هستند.
وستهم در نیمه دوم کمی صاف به نظر می رسید، شاید در نتیجه همه آن بازی ها در پای خود، و اغلب اوقات به نظر می رسید که پاس گویا یا سانتر با کیفیت از آنها دوری می کند. گل پیروزی کامادا احتمالا مستحق بود و اگر 12 دقیقه مانده به پایان بازی به جای ضربه زدن به تیرک دروازه، گل را به ثمر رساند، ممکن بود تساوی تمام شده باشد. اما اگر نتیجه مثبتی از این بازی حاصل می شد، بازگشت آنتونیو به فرم گلزنی ممکن است این باشد: یک ضربه به موقع اعتماد به نفس درست زمانی که فصل وستهم شروع به تیزتر شدن به نقطه می کند.
و هنوز هیچ چیزی قطعی نشده است. مبادا فراموش کنیم، آینتراخت فرانکفورت در هر چهار ماه یک بار در خانه در تمام رقابت ها پیروز شده است، تیمی که در شکستن بازی ها پیشرفت می کند اما اغلب در کنترل آنها مهارت کمتری دارد. با تشویق جمعیت پرهیاهوی خانهشان، نقاط ضعفی برای بهرهبرداری وجود خواهد داشت و فضاهای باز گستردهای پیدا میشود. و آنتونیو خستگی ناپذیر بهترین امید آنها برای یافتن آنها خواهد بود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.