به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مآنچستر سیتی 60 درصد توپ را در اختیار داشت. آنها 16 شوت در مقابل 11 شوت داشتند. آنها در xG پیروز شدند، با اجماع الگوریتم های مختلف، حدود 3.1 به 1.6. و با این حال، آنها هفته آینده تنها با برتری 4-3 به برنابئو خواهند رفت و احتمالاً با حس بدی از یک تاریخ آشنا در حال پخش شدن هستند.
مادرید در دهه گذشته چهار قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را کسب کرده است. آنها به ندرت بهترین تیم جهان در آن دوره بوده اند. در 9 سال حضور کریستیانو رونالدو در این باشگاه، آنها تنها دو عنوان قهرمانی لالیگا را کسب کردند. آنها نتوانستند به اندازه کافی ثابت تولید کنند که بر لیگ تسلط پیدا کنند و با این حال، به نوعی، در لیگ قهرمانان، در جایی که همیشه تورنمنت آنها بود، نتیجه گرفتند.
گاهی اوقات به رقبا، اغلب اتلتیکو، و همچنین گاهی اوقات سیتی و ولفسبورگ، در لحظات کلیدی یخ می زدند. گاهی اوقات به اشتباهات عجیب حریف ختم می شد: پپ گواردیولا در سال 2014 گنگ هو کرد، خطای ساده مهدی بن عطیا روی لوکاس واسکز در یک چهارم نهایی 2018، سپس انحراف لوریس کاریوس در فینال. غالباً افراد باهوشی – رونالدو، لوکا مودریچ، گرت بیل، سرخیو راموس – کار درخشانی انجام می دادند. راهی پیدا کردند.
در این فصل، این گرایش به اوج جدیدی رسیده است. این madridismo in excelsis است. مادرید در خانه مقابل شریف تیراسپول شکست خورد. آنها تا حد زیادی برای دوره های طولانی توسط پاری سن ژرمن و چلسی مغلوب بوده اند. آنها بارها و بارها به نظر می رسیدند که در آستانه قبول گلی هستند که در نهایت واقعیت را به همراه خواهد داشت. اما، مانند گلن کلوز در «جاذبه مهلک»، به نوعی نمی توان آنها را به پایان رساند. تیبو کورتوا به انجام سیوهای قابل توجه ادامه می دهد. لوکا مودریچ به پاس های قابل توجه خود ادامه می دهد. دروازه بان های حریف به اشتباهات قابل توجهی ادامه می دهند. و مهمتر از همه، کریم بنزما گل های قابل توجهی به ثمر می رساند، که 14 تای آنها اکنون در این فصل حضور دارند، 9 گل در پنج بازی حذفی.
این نباید کار کند. خط هافبک خیلی قدیمی است. دنی کارواخال شوت به نظر می رسد. دیوید آلابا سالخورده ای 29 ساله به نظر می رسد. هر زمان که تیمی آنها را تحت فشار قرار می دهد، مانند خاله ای که به صورت غیرمنتظره در خیابان با آنها روبرو می شود، متلاطم به نظر می رسند. و سپس بنزما پای خود را جلوی نشانگر خود میپیچد و با ضربهای با مهارت، دقت و ظرافت خارقالعاده، یک صلیب حدسآمیز را به داخل تیرک هدایت میکند و پویایی بازی کاملاً تغییر کرده است.
مطمئناً در برخی موارد، اعتقاد به توانایی شما برای انجام کاری هیجان انگیز کافی نخواهد بود. در برخی موارد، حریفان شانس هایی را که ریاض محرز (دو بار) و فیل فودن (دو بار) و آیمریک لاپورته انجام دادند، از دست نخواهند داد. در مقطعی مادرید شکستی را متحمل خواهد شد که بازگشتی از آن وجود ندارد. و با این حال، دوباره، آنها از طریق یک ضرب و شتم مواجه شده اند و آسیب نسبتاً کمی را متحمل شده اند.
گواردیولا یک خردگرا است. او مطالعه و تحقیق می کند. او از نیاز به کنترل صحبت می کند. حوزهای وجود دارد که فوتبال او را تحسین میکند، اما آن را کمی سرد، بسیار نادر و بیش از حد مغزی میداند. او به بازی اول نگاه خواهد کرد و میداند که تیمش میتوانست سه یا چهار برنده شود. او در زمانی که می توانست آن را مربع کند، به ضربه ای که محرز وارد دروازه کناری شده بود فکر می کند. او به پای کناری فودن به سمت دروازه خالی که به کارواخال برخورد می کند فکر می کند. او به این فکر خواهد کرد که چگونه وینیسیوس جونیور هرگز از کایل واکر پیشی نمیگیرد، همانطور که فرناندینیو برای بازی دوم مادرید انجام داد و میداند که تیمش باید تعادل بهتری با بازگشت احتمالی هر دو مدافع کناری انتخاب اول برای بازی دوم داشته باشد. او ممکن است به این فکر کند که چقدر تاسف بار بود که توپ پس از نگاه کردن به سر او برای پنالتی به دست لاپورت اصابت کرد و شاید خیالش راحت باشد که دیگر قانون گل های خارج از خانه وجود ندارد.
او می داند که اگر تیمش در مادرید هم سطح بازی کند، باید به دومین فینال متوالی لیگ قهرمانان اروپا برسد. اما چیزی که باید در اعماق کمین باشد این است که بدانیم این نوع اتفاقات برای تیم او در برابر تیمهای بزرگ در بازیهای بزرگ مدام میافتد. به همین دلیل است که او بیش از حد فکر میکند، زیرا تیمهایش در دهها سال گذشته بارها و بارها در بازیهای بزرگ فوقالعاده بازی کردهاند، موقعیتهایی را از دست دادهاند و سپس توسط حریفانی که همیشه بیرحمتر به نظر میرسند، شکست خوردهاند.
این اتفاق برای بارسلونا او مقابل اینتر در سال 2010 و مقابل چلسی در سال 2012 رخ داد. این اتفاق برای بایرن او مقابل اتلتیکو در سال 2016 رخ داد. این اتفاق برای سیتی او مقابل موناکو در سال 2017 و مقابل تاتنهام در سال 2019 رخ داد. بارها و بارها تیم او فوتبال خیره کننده ای را به نمایش گذاشته است. برای طلسم بازی های کلیدی و پیشرفت نکرده است.
به همین دلیل است که گواردیولا دیگر تیمش را بیرون نمی فرستد تا به روش همیشگی خود بازی کند. تاریخ نشان می دهد که بهتر بودن کافی نیست. به همین دلیل است که او تلاش زیادی برای یافتن راه هایی برای جلوگیری از مقابله مخالفان به کار می گیرد. به همین دلیل است که او از دکترین کنترل حمایت می کند. این نتیجهای است که تجربه بسیاری از مدیران را به آن میکشاند، اینکه در بازیهای بزرگ پیروزی در تعداد ضربات 5-0 از 20-5 امن تر است.
و با این حال فوتبال، این پدیده زیبا، بیرحمانه، بینهایت پیچیده، مملو از کنایهها، پارادوکسها و کنترلها، که قهرمانانه به سرپیچی از تلاشهای پولی برای مطیع کردنش ادامه میدهد، نمیتواند اجازه دهد: آن را به گونهای ساخته است که هر تلاشی گواردیولا باعث جلوگیری از ریباندهای ریسک روی او می شود و باعث سقوط او می شود، تفکر بیش از حد در برابر لیورپول، لیون و چلسی.
عقلانیت می گوید که سیتی برتری دارد، آنها تیم بهتری هستند و مادرید نمی تواند به همان حقه در اروپا ادامه دهد. اما با وجود گواردیولا در اروپا، به ندرت به نظر می رسد که عقلانیت با آن ارتباط داشته باشد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.