به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیچند ماه پس از مالکیت باشگاه فوتبال و سوالی که اغلب مطرح می شود این است: “آیا از آن لذت می بری؟” معمولاً پاسخ دادن به این سؤال ساده است و با این حال بهطور شگفتانگیزی برایم دشوار به نظر میرسد تا زمانی که وقت کافی برای فکر کردن در مورد آن داشته باشم.
فوتبال هم متعلق به جوامع ماست و هم برای جوامع ما، آینه ای برای جامعه ما است و دریچه ای منحصر به فرد به رفتار و روانشناسی انسانی به ما می دهد. گاهی اوقات استعاره ای قدرتمند از چیزهایی در زندگی ارائه می دهد که ارزش تلاش برای آنها را دارند و فرصتی برای بخشی از آنچه که جان یتس در کتابش شکسته شده، “زندگی مشترک” می نامد: لحظات تجربه مشترک که به کلاس و تحصیلات وابسته نیستند. ، نژاد یا هر متغیر دیگری، اما تبدیل به لحظاتی می شوند که به ما امکان می دهند فراتر از مرزها و تعصباتی را ببینیم که سیاست ما اغلب آنها را تقویت می کند. فوتبال این توانایی را دارد که قدرت جمعی و حس اجتماع را به ما یادآوری کند.
اما وقتی از من می پرسند که آیا از تجربه مالکیت فوتبال لذت می برم، پاسخ کوتاه “نه” است، تا حدی به دلیل عدم وجود عقلانیت در بازی. به صورت روزمره لذت بخش نیست، اما نباید باشد. همانطور که برخی از افراد وسواس فکری به “خوشبختی” یا “موفقیت” به عنوان یک هدف در زندگی دارند، لذت مداوم به عنوان یک حالت دائمی دست نیافتنی و نامطلوب است. همانطور که ویکتور فرانکل در کار اصلی خود، انسان در جستجوی معنا، بیان کرد: “موفقیت را هدف نگیرید – هر چه بیشتر به آن هدف بپردازید و آن را هدف قرار دهید، بیشتر آن را از دست خواهید داد. برای موفقیت، مانند شادی، نمی توان دنبال کرد. باید به وقوع بپیوندد.»
10 ماه گذشته فرصتی بزرگ برای یادگیری، برقراری ارتباط، به چالش کشیدن و بخشی از داستان جامعه ای بزرگتر از داستان ما بوده است. لحظات شادی نادر، اما شدید هستند. گل تساوی دقایق پایانی جردن مگوایر درو مقابل هالیفاکس، گل کامل جان مکآتی در مقابل آلترینچم، گل اول عالی گاوان هولوهان برای باشگاه مقابل چسترفیلد.
شدت و فراوانی این احساسات اغلب عقلانیت ما را ربوده و تفکر درازمدت ما را تضعیف می کند، بخش هایی از مغز ما که در مقایسه با مغز احساسی و شهودی ما توسعه نیافته است. به این ترتیب، بازی راه مهمی برای تفکر در مورد سوگیری ها، جستجوی ما برای اطمینان و مکان احساسات ما در تصمیم گیری ارائه می دهد.
ما از پیشرفت های اخیر در زیست شناسی تکاملی و روانشناسی مدرن، اطلاعات بیشتری در مورد تصمیم گیری داریم. من از قیاس جاناتان هایت بسیار خوشم می آید که بیان کرد ذهن منطقی ما مانند سواری بر پشت فیل است که در آن فیل نشان دهنده احساسات و شهود ما و سوارکار نشان دهنده تفکر منطقی ما است. وقتی در خانه 1-0 شکست میخورید، آن فیل فراری اصرار میکند که مدیر را اخراج کنیم، در حالی که سوارکار سعی میکند خود را نگه دارد و در گوش فیل زمزمه میکند که ما سخت کار کردیم، خوب بازی کردیم و همیشه هفته آینده وجود دارد.

ما در گریمسبی بهترین شروع فصل را از سال 1982 داشتیم و سپس، از اواخر اکتبر، 10 بازی با تنها یک برد در لیگ ملی انجام دادیم. “سوگیری اسناد” به معنای اعتبار دادن نادرست قابلیت ها به صورت گذشته نگر به اقدامات است. فرض بر این است که وقتی در حال برنده شدن هستید، ماهر و توانا هستید، اما به محض اینکه شروع به شکست می کنید، ناگهان شکست خورده می شوید و بی استعداد هستید. نسبت دادن استعداد و سپس معکوس آن در چنین فاصله زمانی کوتاهی به وضوح بی معنی است، به خصوص برای افرادی که سال ها تجربه در بازی دارند. وقتی به تفاوت عملکرد بین بلوک ها نگاه کردیم، تفاوت زیادی در میزان کار و شانس گل وجود نداشت. ما اکثر بازی ها را با یک گل باختیم و نتوانستیم گلزنی کنیم.
چه بپذیریم چه نپذیریم، شانس و شانس نقش مهمی در زندگی ما دارند و ما اغلب تأثیر آنها را دست کم می گیریم. با این حال، در فاصله 90 دقیقه بازی، برای هر کسی که تا به حال یک بازی را تماشا کرده است، باید روشن باشد که اگر بازیکنی آسیب نبیند، اگر یک تصمیم متفاوت باشد یا اگر یک گل باشد، دنیاهای مختلفی وجود دارد که ممکن است متفاوت باشد. به جای برخورد توپ به تیرک دروازه وارد می شود. این یک یادآوری دائمی از شکنندگی واقعیت است که تغییرات کوچک در متغیرها می تواند بر تفاوت های عظیم در نتیجه تأثیر بگذارد.
The Fiver: ثبت نام کنید و ایمیل فوتبال روزانه ما را دریافت کنید.
در کنار اذعان به کثرت زندگی، به همدلی و دیدگاه بیشتری نیاز داریم. من معمولاً در بزرگترین جایگاهمان بالا مینشینم و بازی را از نقطهای تماشا میکنم که میتوانی کل احتمالات ریاضی بازی را ببینی – همه فضاها و گزینههای موجود در هر زمان برای همه بازیکنان. هفته بعد من در طرف مقابل زمینمان بودم، پنج ردیف عقب تر، تقریباً در سطح زمین، و بازی را نزدیک به آنچه که یک مربی می دید، تجربه می کردم. تفاوت خیره کننده بود. نزدیکتر به اکشن، نمای بسیار منحصربفردتری از بازی وجود داشت و من احساس همدلی بسیار بیشتری با بازیکنان و کارکنان داشتم، زیرا دیدگاه شما به جای گزینه های ممکن، میزان فضای واقعی را که می توانید ببینید را دیکته می کند. ما به سختی به این فکر میکنیم که سرمربی، بازیکن یا – به جرأت میتوانم بگویم – داور به جای همه گزینههایی که میتوانیم در استادیوم یا تلویزیون ببینیم، واقعاً چه میبیند. چشم انداز همه چیز است و با این حال ما به ندرت به آن فکر می کنیم.
در فوتبال و در زندگی، وقتی احساسات بالاست، جدا شدن از اشتیاق و درگیر شدن منطقی دشوار است. حتی سختتر است که با کسانی که در بازی حضور دارند و از بالای جایگاهها مشاهده میشوند، همدلی داشته باشیم. ده ماه بعد و واضح به نظر می رسد که اگر می خواهیم چیزی بسازیم که ماندگار باشد، مالکیت به عنصر منطقی تری نیاز دارد تا با احساساتی که بازی ایجاد می کند مطابقت داشته باشد. من همچنین معتقدم که باید به دیدگاه فردی خود فکر کنیم و با اطرافیان خود همدلی بیشتری داشته باشیم. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، شاید همه ما می توانستیم کمی بیشتر از بازی لذت ببریم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.