به گزارش دپارتمان اخبار پزشکی پایگاه خبری آبان نیوز ،
پسرتان را روی صندلی آرایشگر شرمن پیبلز بگذارید و همراه با هیاهو، می توانید روی پیبلز، معاون کلانتری که موها را به عنوان حاشیه کوتاه می کند، حساب کنید تا هشداری پدرانه درباره دور ماندن از دردسر بدهد.
اکنون، هفت ماه پس از مرگ گروهبان داپر بر اثر کووید-19، زندگی در مغازه کلمبوس، جورجیا، متعلق به بهترین دوست او، ادامه دارد. اما تهی دردناک غیبت پیبلز باقی مانده است. محبت برادرانه ای که او هر روز به او می آورد، از بین رفت. جوک ها و داستان هایی که ناگفته می مانند.
این بیماری همه گیر جان نزدیک به 1 میلیون نفر را در ایالات متحده گرفته است و فضاهای خالی در خانه ها و محله ها در سراسر کشور باقی مانده است، خواه ما از آنها آگاه باشیم یا نه.
در پرترههایی از این مکانهای به جا مانده، خلأ ادعا میکند که صندلی در ایستگاه پرستاران در بیمارستان شلوغ آلاباما، که مدتها توسط همکاران پرستاری اشغال شده بود، بهعنوان «مثل مادر همه» به یاد میآورند.
اتاق خواب یک نوجوان 13 ساله در آریزونا را پر می کند که به دلیل ابتلا به کووید از دست داده بود، فیگورهای اکشن او درست زمانی که آنها را رها کرده بود، روی کمد قرار گرفتند.
بیصدا روی مسیری پردرخت شناور است که معلم بازنشستهای که در ماههای ابتدایی همهگیری درگذشت، اغلب به همراه دختر و نوهاش برای لذت بردن از گلهای کارولینای شمالی به آنجا میرفت.
باید با دقت نگاه کرد تا جای خالی از دست دادن 1 میلیون روح را دید. اما در سایه، احساس کردن آن بسیار آسان است.
———
شرمن پیبلز علاوه بر شغل تمام وقت خود به عنوان معاون کلانتر، آخر هفته ها به عنوان آرایشگر کار می کرد. او در سپتامبر در سن 49 سالگی بر اثر کووید درگذشت. بهترین دوست او جرالد رایلی که صاحب آرایشگاه است، هنوز هر شنبه به انتظار دیدن کامیون پیبلز که در بیرون پارک شده است میرسد. در پایان روز، او به روالی که خود و دوست 25 ساله اش همیشه در هنگام بسته شدن از آن پیروی می کردند، فکر می کند. آنها به یکدیگر می گفتند: “دوستت دارم برادر.” رایلی از کجا میدانست که این آخرین کلماتی است که تا به حال به اشتراک میگذارند؟
———
مادر دونوان جیمز جونز به سختی تحمل رفتن به اتاق پسر 13 ساله اش را که در ماه نوامبر بر اثر عوارض کووید درگذشت، دارد. Teresita Horne خودش در بیمارستان در حال مبارزه با ویروس بود و هرگز فرصت خداحافظی با تنها پسرش را پیدا نکرد. “همیشه رفتن به اتاق او دشوار است زیرا من همیشه منتظر روز بازگشت او هستم. من منتظر هستم تا او بعد از مدرسه به خانه بیاید. من به دنیا می گویم که اگر می توانستند یک چیز در مورد دونوان بدانند، او بسیار مهربان بود، به خصوص در شرایط آب و هوایی و فرهنگ امروزی که مهربانی یک مفهوم گمشده است. من دوست دارم مردم بدون هیچ دلیلی به کسی مهربانی نشان دهند، اما مهربان باشند.»
———
ادی مارکز 33 سال را صرف بریدن و چیدمان نمایشگرها در ایستگاه کاری خود در گلفروشی عمده فروشی همیشه سبز ایالات متحده در منطقه گل نیویورک کرد. او در آوریل 2020 در مرگبارترین هفته شیوع بیماری در شهر بر اثر کووید درگذشت. برادر شوهرش که در همان خانه زندگی می کرد، چند روز قبل فوت کرد. مارکز، که 59 سال داشت و پدر سه فرزند بود، عاشق گیاهان بود و حیاط خانه خانواده پر از بوته های ادریسی و درختان میوه ای است که او از آنها مراقبت می کرد. دخترش، ایوت مارکز، به یاد میآورد که پدرش ساعتهای طولانی کار میکرد، اما همیشه یکشنبهها را به خانواده اختصاص میداد. او یک پدر شگفت انگیز بود. او یک شوهر شگفت انگیز بود، یک فرد شگفت انگیز. پدرم فقط بهترین دوست ما بود. میدانی، حدس میزنم عشق اول دخترش باشد.» او میگوید. او برای ما همه چیز بود. یک حامی، یک دوست، فقط همه چیز. او عاشق کارش بود. او این خانواده را دوست داشت. او خانه اش، گیاهانش را دوست داشت. این فقط ادی بود.» او اکنون به جای او از گیاهان مراقبت می کند.
———
مری ژاک مک کالوچ عاشق کاوش در مسیرهایی بود که در باغ گیاه شناسی کارولینای شمالی در چپل هیل، کارولینای شمالی می پیچیدند و اغلب با دختر و نوه اش به آنجا می رفتند. مرگ مک کالوخ در آوریل 2020 در 87 سالگی در اوج بهار اتفاق افتاد. اکنون، با فرا رسیدن فصل دوباره، دختر کارن مککالوچ به یاد رانندگیهای آنها در اطراف چپل هیل میافتد تا به درختهای در حال شکوفه خیره شود. مورد علاقه مری جک ردبادها بودند. کارن مک کالوچ می گوید: «آنها سرخابی خیره کننده هستند. من نمی توانم یکی را در حال شکوفه ببینم بدون اینکه فکر کنم، “مامان این را دوست دارد.” یه جورایی شبیه اون – رنگی روشن و توجهی رو می طلبه.»
———
آرنی کانتروویتز زمستان گذشته زمانی که نوع Omicron در نیویورک هجوم برد، بیمار شد، علیرغم اینکه در بیشتر مدت قرنطینه در خانه اش گیر کرده بود. این نویسنده، محقق و فعال حقوق همجنسگرایان در ژانویه بر اثر کووید درگذشت. او 81 سال داشت. لری ماس، شریک قدیمی او، گفت: «مثل اینکه من هنوز از او مراقبت می کنم. او هنوز با من است.” گاهی اوقات وقتی رویدادهای جهانی او را عصبانی می کنند، به این فکر می کند که کانترویتز چه می گفت تا او را به زمین بازگرداند. او همیشه در این کار خوب بود. ماس می گوید: “او کاملاً نرفته است.” او آنجاست. قلب من.”
———
لوئیس آلفونسو بی مونتگومری مستقیماً در ماههای اولیه همهگیری در سامرتون، آریزونا کار میکرد و یک تراکتور را در میان مزارع کاهو و گل کلم هدایت میکرد. یولاندا بای، همسر 42 سالهاش، میگوید حتی پس از اینکه در اواسط ژوئن احساس بیماری کرد، او اصرار داشت که او را به دنیا بیاورد. هنگامی که او در 59 سالگی در ژوئیه 2020 درگذشت، بی برای اولین بار از زمانی که آنها در دوران نوجوانی در زادگاهشان مکزیک ملاقات کردند، تنها بود. بای، یک راننده تاکسی، در ماههای پس از مرگ شوهرش، سخت کار کرده تا ذهنش را مشغول کند. اما خاطرات راهی برای ورود پیدا میکنند. او با رانندگی از کنار مزرعههایی که شخم زده بود، او را روی تراکتورش تصور میکند. او نمی تواند جمله را تمام کند می گوید: “زمان آن رسیده که از لباس هایش خلاص شود، اما …” «مواقعی وجود دارد که کاملاً احساس تنهایی می کنم. و من هنوز نمی توانم آن را باور کنم.»
———
جنیفر مککلانگ، یک پرستار قدیمی دیالیز، یک چهره مرکزی در ایستگاه پرستار در بخش او در بیمارستان هلن کلر در شفیلد، آلاباما بود. در نوامبر 2020، مککلانگ، 54 ساله، برای کووید مثبت آزمایش شد. او از روی تخت بیمارستان به مادرش استلا اولیو پیامک فرستاد: «مامان، احساس میکنم دیگر هرگز به خانه نمیآیم». ریه های او به شدت توسط ویروس آسیب دیده بود، او فقط چند ساعت قبل از شروع کمپین واکسیناسیون کشور، در 14 دسامبر درگذشت. دوست و پرستار همکار کریستا هاوس می گوید، اگر واکسن به موقع می آمد، مک کلانگ «ممکن بود آن را ساخته باشد». امروزه، برگردانی با هاله و بالهای فرشته، مکانی را که زمانی مککلانگ در ایستگاه پرستاران طبقه سوم اشغال میکرد، نشان میدهد. مادر مککلانگ میگوید: «هنوز به نظر میرسد که او میتواند از در عبور کند. “من قبول نکردم که او رفته است. منظورم این است که یک روز یک بدن اینجاست و حرف میزند و میخندد و دوست میدارد و بعد، پوف، تازه رفتهاند.»
———
لری کواکنبوش به عنوان تهیه کننده صوتی و تصویری برای Assemblies of God، یک فرقه پنطیکاستی مستقر در اسپرینگفیلد، میسوری کار می کرد. او در ماه آگوست پس از ابتلا به ویروس در حین مراقبت از پسر 12 سالهاش، لاندون، که از کمپ تابستانی بیمار مبتلا به کووید به خانه آمد، درگذشت. میسی سویترز، دخترش گفت: «حتی زمانی که او شروع به بیماری کرد، به مراقبت از همه ادامه داد.
“این خیلی دردناک است. او بهترین دوست من بود.”
———
نیل وکیل عاشق آواز خواندن بود در حالی که پسرش دیوید او را با پیانو در اتاق نشیمنش در بلوو، واشنگتن همراهی می کرد. وکیل مسن در مارس 2020 در 84 سالگی در میان اولین ساکنان یک آسایشگاه سالمندان منطقه سیاتل که در طول شیوع بیماری کووید جان باختند، درگذشت. در عروسیها، او به پسران، نوه و برادرزادهاش ملحق شد تا عروس و دامادها را در یک گروه موقت به نام Moose-Tones سرنا بدهند. اکتبر گذشته، زمانی که یکی از نوه های او ازدواج کرد، اولین رابطه خانوادگی بدون وکیل برای برگزاری دادگاه بود. Moose-Tones بدون او ادامه داد. دیوید وکیل میگوید: «او فقط میدرخشید، زیرا، میدانید، مهمترین چیز در دنیا برای او در اواخر زندگی، کنار هم قرار گرفتن با خانواده بود. صادقانه می توانم به شما بگویم که او به شدت دلتنگ شده بود.
———
فرناندو مورالس و برادر کوچکتر آدام آلمونته همیشه روی یک نیمکت در پارک فورت تریون نیویورک می نشستند و با هم ساندویچ می خوردند. در مرگبارترین روز یک هفته وحشتناک در آوریل 2020، کووید فقط در شهر نیویورک جان 816 نفر را گرفت. مورالس 43 ساله یکی از آنها بود. آلمونته در حال قدم زدن در پارک، روزهای طولانی را تجسم میکند که با برادرش توپ بیسبال را پرتاب میکند و ساندویچهایی در دست از روی نیمکت آنها تماشا میکند. او فقط برای شنیدن صدای مورالس پیام های قدیمی را تکرار می کند. آلمونته میگوید: «وقتی او از دنیا رفت، مثل این بود که من یک برادر، یک پدر و مادر و یک دوست را همزمان از دست دادم. “این یک نوع عشق غیرقابل جایگزین است.”
———
آدام گلر، نویسنده ملی آسوشیتدپرس در این داستان مشارکت داشت.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت خبری آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.